دکتر مصطفی برقوتی
برگردان: هاتف رحمانی
زمان آن
رسیده است که به اسرائیل گفته شود “بس بس است” زمان آن رسیده است که به جهان گفته
شود “لطفا واقعیت را ببینید، به واقعیت ها توجه کنید”، شهروندهای تمام کشورهای
جهان، خواه در امریکا، المان، یا فرانسه سزاوار دانستن حقیقت هستند و رسانه های
شما به شما حقیقت را نمی گویند …(از متن مقاله)
بدبختانه،
داستان سرایی اسرائیل در رسانه های جهانی مسلط شده است. افشا کردن داستان سرایی
اسرائیل و مطرح کردن واقعیت ها در مرکز توجه افکار عمومی اهمیت بسیاری دارد. دنیا
به جدا کردن افسانه وحقیقت نیازمند است.
این خیلی با آن چه در بسیاری از رسانه ها نمایش داده می شود فرق دارد و در اینجا پذیرش داستانسرایی اسرائیل کاملا نادرست است. اسرائیلی ها ادعا می کنند که اسرائیل هدف راکت های پرتاب شده از غزه بود و با حمله هوایی پاسخ داد .این حقیقت ندارد. واقعیت آن است که اسرائیل حمله هوایی به غزه را چندین بار آغاز کرد ، مردم را در غزه کشت، تلاش کرد واکنشی را تحریک کند تا راکت ها به سوی اسرائیل پرتاب شوند. و سپس، در رسانه ها طوری بازتاب پیدا کند که اسرائیل در حال دفاع از خود است.
نکته دوم آن است که این جنگ نه در غزه بلکه در ساحل غربی، زمانی که ارتش اسرائیل، بدون ارائه هیچ دلیلی ادعا کرد که فلسطینی ها مسئول ناپدید شدن وسپس مرگ سه شهرک نشین بودند آغاز شد، و در همان زمان کارزار تنبیه جمعی در سراسر ساحل غربی را آغاز کرد. یکی از نتیجه های آن کارزار دستگیری بیش از ۱۰۰۰ فلسطینی، از جمله تعداد زیادی از فلسطینی های عضو پارلمان بود که تعداد عضوهای پارلمان در زندان اسرائیل را به ۳۴ نفر رساند. علاوه بر این در طی کارزار، اسرائیل به بیش از ۳٫۰۰۰ خانه حمله کرد، وبسیاری از آن ها را ویران ساخت، از مردم پول دزدید و مبلمان خانه ها را نابود ساخت. نیروهای اسرائیلی خشونت گسترده ای را علیه فلسطینی ها آغاز کردند و استفاده از فشنگ های پرشتاب و تیراندازی با تفنگ علیه اعتراض کننده های مسالمت جو را، زمانی که علیه ربودن محمد ابو خدیر، که از سوی شهرک نشین های اسرائیلی مورد شکنجه واقع شده و زنده زنده به آتش کشیده شده بود اعتراض می کردند، آغاز کرد. این به گسترش جدی اعتراض ها در سراسر ساحل غربی منجر شد.
نکته سوم آن است که این جنگ تنها علیه حماس نیست، جنگی علیه تمام فلسطینی هاست. جنگی علیه فلسطینی ها در غزه، جنگی علیه فلسطینی ها در ساحل غربی، اورشلیم شرقی و فلسطینی ها به طور کلی است. ذکر این نکته اهمیت زیادی دارد که اکثر افرادی که از تجاوزهای اسرائیل صدمه می بینند غیرنظامی ها هستند. در زمان نوشتن این نوشتار، در روز ۲۶ جولای (۴مرداد ۱۳۹۳)، حداقل ۱٫۰۰۰ فلسطینی کشته شده اند، که ۹۰ درصد آن ها غیرنظامی ها هستند. در بین آن ها، بیش از ۲۰۸ کودک وجود دارند. بیش از ۶٫۰۰۰ نفر زخمی شده اند، که ۳۱ درصد آن ها کودک بودند .تمام خانواده ها متلاشی شده اند. تنها امروز صبح، ۲۰عضو از یک خانواده، از جمله ۱۱ کودک، در خواب کشته شدند چون ساختمانی که در آن پناه گرفته بودند روز قبل شناسایی شده بود. ما درباره بیش از ۳۰ خانواده ای صحبت می کنیم که از فهرست مدنی خط خورده بودند چون تمام خانواده های گسترده، شامل پدر، مادر، پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها، فرزند های ارشد، همه متلاشی شده بودند. این نوع از نابودی افراد، این سطح از حمله، چیزی جز یک قتل عام، یک نسل کشی نیست که از سوی اسرائیل عملی می شود.
با اضافه کردن توهین به آسیب، اسرائیل صدهاهزار نفر را به خالی کردن خانه ها وادار کرده است، آن ها را با بمباران وادار به ترک منزل هایشان نموده است. حدود ۱۳۰۰۰ خانه به کلی ویا بخشی از آن ها ویران شد، هزارها نفر همه چیز خود را، لباس ها، متعلقات یک عمر خود و یادگارهایشان را از دست داده اند، واکنون، صدها هزار نفر یک بار دیگر آواره شده اند، برخی بی هیچ چیزی در مدرسه ها زندگی می کنند. اگر جنگ پایان پذیرد، زمانی که آن ها به خانه هایشان باز گردند، به چیزی جز قلوه سنگ بر نخواهند گشت. تمام محله هایی مانند شجاعیه در عرض ۲۴ ساعت کاملا ویران شدند. حتی بیمارستان ها مورد حمله قرار گرفتند. تاکنون، ارتش اسرائیل به ۷ بیمارستان، ۱۳ آمبولانس، ودو مرکز درمانی خیریه، در بین سایر کلینیک ها حمله کرده است. در موارد زیادی کارکنان درمان ویا بیمارها را زخمی کرده وکشته اند. آن ها به مرکز نگهداری از معلول ها نیز حمله کرده و دو زن معلول را در جریان حمله کشتند. در موقعیتی دیگر، مرد معلول جوانی، کر ولال، که نمی توانست آن چه را که روی می داد درک کند، مستقیما مورد ضربه قرار گرفت و با افزوده شدن معلولیتی دیگر به زندگی او از کمر به پایین فلج شد. موثرترین و دردناک ترین کلمه هایی که من شنیده ام از آن مردی بود که در حال صحبت با دو فرزند خود در بیمارستان در اثر حمله هوایی اسرائیل کشته شد: “بجه هایم مرا ببخشید، نتوانستم از شما حفاظت کنم”.
این احساس بی پناهی طاقت فرسا است چون هزاران هزار نفر امروز در غزه، هزارها مادر و پدر از حفاظت از فرزند های خود ناتوانند. بسیاری شاهد کشته شدن کودکان خود بوده اند، بسیاری بریده شدن سر فرزندان خود را در اثر گلوله های اسرائیلی دیده اند.
نکته بعدی که می خواهم بیان کنم به ادعایی مربوط است که اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند. مسخره آمیزترین چیز در اینجا آن است که رهبرهای جهان مانند انجلا مرکل المانی و باراک اوبامای امریکایی از حق اسرائیل برای دفاع از خود سخن می گویند، در حالی که حتی کلمه ای از حق دفاع فلسطینی ها از خود نمی گویند، با این که فلسطینی ها در این مبارزه طرف ستم دیده، و توسری خورند. فلسطینی ها طرفی هستند که سرزمین آن ها به مدت ۴۷ سال اشغال شده است، که از سال ۱۹۴۸ وادار به تبعید و وضعیت آوارگی شده اند، که از سامانه آپارتاید، تبعیض، وجدایی ایجاد شده توسط اشغال اسرائیلی رنج می برند. با این حال، کلمه ساده ای در باره حق دفاع از خود ما به زبان آورده نمی شود.
در واقعیت، آنچه ما از داستان سرایی اسرائیل شاهدیم چیزی جز تلاش دائمی برای غیرانسان نمایی فلسطینی ها نیست، چون فلسطینی ها انسان های برابری نیستند، پس زندگی فلسطینی ها اهمیت ندارد، پس زندگی فلسطینی ها به چیزی نمی ارزد، پس ایرادی ندارد که بیش از ۱٫۰۰۰ نفر فلسطینی کشته و ۶٫۰۰۰ نفر زخمی شوند. در ضمن همه در باره اثر روانی ترس بر جمعیت اسرائیل صحبت می کنند، اگرچه تاکنون موشک های پرتاب شده به خارج از غزه تنها دو غیرنظامی را کشته است. تاکنون، ۴۲ اسرائیلی کشته شده اند که ۴۰ نفر آن ها سرباز بوده اند. سربازهایی وجود دارند که در داخل غزه کشته شدند در حالی که در حال تهاجم به غزه و حمله به مردم در اقدامی تجاوزکارانه بودند. ما خواستار مرگ هیچ کس نیستیم، خواه اسرائیلی، خواه فلسطینی. اما گفتن این که فلسطینی ها در این وضعیت متجاوز هستند بسیار نادرست و کاملا غیرقابل قبول است.
عدم تقارن در وضعیت کنونی نیز نکته بسیار مهمی برای روشن کردن است. ما در اینجا درباره ارتش اسرائیل صحبت می کنیم که احتمالا چهارمین ارتش پر قدرت جهان است، که به غیر نظامی ها در یکی از فشرده ترین حوزه های جمعیتی جهان، که ۱٫۸ میلیون نفر در محلی کمتر از ۱۴۰ مایل مربع زندگی می کنند، یعنی تقریبا ۱۲٫۰۰۰ نفر در هر مایل مربع در روزهای “عادی”، اما نزدیک به دو برابر آن تعداد در این روزها، حمله می کند، چون اسرائیل ۴۴ درصد غزه را ناامن اعلام و با بمباران خانه ها این پیام را دیکته کرد. این ۱٫۸ میلیون نفر با نیروی هوایی قدرتمند، کشتی های بسیار قوی، و توپخانه مورد حمله قرار گرفته اند، در حالی که این افراد ابزارهای بسیار ابتدایی برای دفاع از خود دارند. حتی راکت هایی که به داخل اسرائیل پرتاب می شوند – و ما مایل نیستیم این راکت ها پرتاب شوند – تقریبا چیزی جز اسباب روانی نیستند. این که راکت ها اسرائیلی ها را ترسانده بود، حقیقت دارد، اما این پرتاب شونده ها به ندرت سبب آسیب زیادی شده اند. آسیب تقریبا به طور کامل در یک سو در حال وقوع است، سمت فلسطینی ها. هیچ راهی برای مقایسه دو سو، ارتش پیشرفته اسرائیل و مردم فلسطین وجود ندارد. تقارت آشکار است و با این حال، نیروهای اسرادیلی به طور پیوسته در حال استفاده از نیروی خالی از تبعیض و بی تناسب علیه جمعیت فلسطینی هستند.
عنصری که تقریبا همیشه مورد غفلت قرار می گیرد مسئله محاصره غزه است. محاصره غزه هشت سال ادامه داشته است و سبب دراماتیک ترین بحران انسانی نه تنها در این منطقه بلکه احتمالا در سطح جهان شده است. ما در باره ۱٫۸ میلیون نفر محاصره شده از دریا، هوا و زمین صحبت می کنیم. اسرائیل تمام گذرگاه ها را کنترل می کند، اسرائیل آسمان و دریا را کنترل می کند. ماهی گیرها اجازه ماهی گیری در عمق بیش از سه مایلی در داخل دریا را ندارند، آن ها در سه هفته گذشته اصلا اجازه رفتن به دریا را نداشته اند. تقریبا هیچ کس نمی تواند وارد یا خارج شود، حتی برای رفتن به بیمارستان یا دریافت درمان پزشکی. تنها ورودی به مصر هم از سوی مصری ها بسته شد. این محاصره سبب مشکل های بسیار جدی شده است. غزه فاقد مصالح ساختمانی است. غزه به آب آشامیدنی دسترسی ندارد، ۹۰ درصد آب غزه مناسب نوشیدن نیست چون یا شور است یا آلوده. بیش از ۳۰۰٫۰۰۰ نفر تمام ذخیره آب خود را به خاطر نابودی لوله های آب در اثر پرتاب توپ های اسرائیل از دست داده اند، و وقتی کارگرها برای تعمیر آن ها تلاش می کردند، مورد تیراندازی ارتش اسرائیل قرار گرفتند.
برق هم مشکل عظیمی در غزه است. بیشتر اوقات، اکثر مردم بیشتر از شش تا هشت ساعت در روز برق ندارند. امروز، بیش از یک سوم مردم اصلا برق ندارند چون اسرائیل تنها کارخانه برق غزه را بمباران کرده است. به خاطر محاصره، ۹۰ درصد جوان های تحصیل کرده بیکارند. به خاطر محاصره، سطح فقر در غزه بسیار بالاست، واقعیتی که با قیمت بالای تولیدهای اساسی که باید از اسرائیل آورده شود ترکیب می شود. این وضعیت غیرقابل قبولی است. محاصره ای این چنینی بعنوان اقدامی تجاوزکارانه تلقی می شود. خاطرنشان کردن آن واقعیت به سیاست مدارهای جهان بسیار مهم است که در سال ۱۹۶۷، اسرائیل اظهار داشت که حق حمله به مصر، سوریه، اردن و مردم فلسطین و اشغال تمام ساخل غربی، اورشلیم شرقی، نوار غزه، بلندی های جولان ، و کل صحرای سینا را دارد چون ارتش مصر گذرگاه ایلات، بندر کوچکی در بخش جنوب اسرائیل را مسدود کرد، اسرائیل هنوز دسترسی کامل به دریای مدیترانه را داشت، با این حال آن ها این عمل را اقدامی تجاوزکارانه ای تلقی کردند که به آن ها حق انجام یکی از بدترین جنگ های خاورمیانه را می داد. به این خاطر است که ما می گوییم که آتش بس کافی نیست، بر چیدن محاصره غزه هم بسیار مهم است، چون خود محاصره اقدامی تجاوزکارانه است.
امروز فلسطینی ها خواستار آتش بس شدند. اما اسرائیل خودداری می کند. سه یا چهار تلاش برای برقراری حداقل آتش بس انسان دوستانه به عمل آمد، تا این که فلسطینی ها بتوانند بیرون بیایند و کشته های خود در شجاعیه و جاهای دیگری مانند خوزا را به خاک بسپارند. ذکر آن که افراد زخمی بسیاری وجود دارند که احتمالا اکنون نمی توانند به مراقبت پزشکی دسترسی داشته باشند و به آرامی از خون ریزی یا از زخم خواهند مرد دردناک است، چون اجازه برقراری هیچ آتش بس کاملی داده نمی شود و هیچ تیم پزشکی اجازه دسترسی به آن ها را ندارد. بعنوان یک حقیقت، اسرائیل نه تنها به بیمارستان ها، مدرسه ها، مسجدها و خانه ها بلکه به تیم های کمک های اولیه و آمبولانس ها حمله کرد و نیز سه اولین پاسخگو به در خواست کمک را کشت. آن ها دو آمبولانس را که برای رسیدن به افراد زخمی در شجاعیه تلاش می کردند به آتش کشیدند. آن ها بسیاری از کلینیک ها را ویران کردند و بسیاری از تامین کننده های کمک های اولیه هدف تیراندازی قرار گرفتند و زخمی شدند. این یک اقدام پاکسازی قومی است ، اقدامی برای قتل عام و اقدام گسترده ارعاب علیه جمعیت فلسطینی است .
غیر انسان نمایی فلسطینی ها هرگز حقیقت ها را نفی نخواهد کرد . و توضیح تمام آن ها بسیار مهم است . این جنگ از سوی اسرائیل آغاز شد و حتی قابل بحث است که آیا می توان آن را یک جنگ نامید، چون یک جنگ رزم بین دو طرف هم تراز را مطرح می کند. این در واقعیت، یک جنگ نیست، اقدامی تجاوزکارانه از سوی قدرت اشغال گری است که برای حل مشکل اشغال با افزایش اشغال تلاش می کند. در این حمله، اسرائیل آغاز کننده بود فلسطینی ها اساسا قربانی هستند.
اکنون کشتار بازهم به ساحل غربی گسترش یافته است، که اسرئیل تیراندازی به اعتراض های مسالمت آمیز را با گلوله های سنگین پرشتاب از سر گرفته است. سال ها، دنیا از ما می خواست راه پیمایی مسالمت آمیز بزرگی را با حضور هزارها نفر سازماندهی کنیم. این دقیقا همان کاری بود که در رام الله در روز ۲۴ جولای (۲ مرداد) انجام شد که بیش از ۲۵٫۰۰۰ نفر به صورت مسالمت آمیزی برای اعتراض به قتل عام غزه به سوی اورشلیم راهپیمایی کردند، خواستار پایان دادن به تجاوز وخواستار رسیدن به اورشلیم برای نماز در قدس در مقدس ترین شب برای فلسطینی های مسلمان شدند. قبل از آن که ما به منطقه بازرسی برسیم، که به شدت آماده جنگ شده بود ، ارتش اسرائیل تیراندازی به مردم را آغاز کرد. تک تیراندازها با گلوله های پرشتاب به اعتراض کننده ها تیراندازی کردند، صحنه ای بود که آن چه پلیس آپارتاید با اعتراض کننده ها در دهه ۱۹۷۰ انجام می داد را یادآوری می کرد. در طی شب، ۲۱۱ فلسطینی با گلوله های پرشتاب تیر خوردند. در طی مسیر چهار ساعته، شش نفر چشم خود را از دست دادند ، شش نفر دیگر به شدت زخمی شدند و یک نفر جان خود را از دست داد. روز بعد، ارتش اسرائیل، با استفاده از گلوله های واقعی، ۹ فلسطینی را که به صورت مسالمت آمیز در هبرون، نابلس، بتلهم و جنین تظاهرات می کردند کشت. تقریبا ۶۰ نفر زخمی شدند. این فهرست ادامه دارد.
افرادی که در ساحل غربی کشته می شوند عضو حماس و در غزه نیستند. آن ها به اسرائیل راکت پرتاب نمی کنند، آن ها هیچ اسلحه ای برای دفاع از خود ندارند. با این حال آن ها به تکرار از سوی ارتش اسرائیلی کشته می شوند که خود را به خاطر سکوت وهم دستی بسیاری از رهبر های غربی، فراتر از قانون های بین المللی تلقی می کند. آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل جرات جوابگو کردن اسرائیل را، حتی وقتی که مدرسه سازمان ملل بعنوان پناهگاهی در بیت هانون مورد حمله ارتش اسرائیل قرار می گیرد و ۱۶ زن وکودک کشته و۲۰۰ نفر دیگر زخمی می شوند را ندارد.
سرانجام، کسی باید یادآوری کند که این گونه خشونت وحشتناک در طی ۶۶ سال گذشته به تکرار رخ داده است. ریشه مسئله اشغال سرزمین های فلسطینی ها از سوی اسرائیل، ساختن شهرک ها و وادار کردن صدها هزار نفر به خروج از خانه های خود است. این طولانی ترین اشغال در تاریخ مدرن است وبه مدت ۴۷ سال دوام آورده است. این اشغالی است که به یک سامانه آپارتاید و تبعیض تبدیل شده است. بدون حل این مشکل، بدون پایان دادن به اشغال و سامانه آپارتاید، هیچ صلحی، برقراری ثبات یا زندگی عادی وجود نخواهد داشت. وقتی ما بعنوان فلسطینی ها برای آزادی خود می جنگیم، تنها به آینده ما مربوط نیست، بلکه به آینده اسرائیل هم مربوط است. چون اسرائیلی ها مادامی که ما آزاد نیستیم نمی توانند خود را آزاد کنند. زمان آن رسیده است ببینیم که افراطی های داخل اسرائیل، که از این جنگ ها بهره مند شده اند، از جان ها ومحله های فلسطینی بعنوان منطقه آزمایش اسلحه های خود استفاده می کنند، چنان که امروز می توانند در سطح جهانی اسلحه بفروشند، وبه سومین صادر کننده بزرگ نظامی در جهان تبدیل شوند. این امر باید متوقف شود.
به اشغال
باید پایان داده شود و این عدم تقارن باید اعلام شود، مصونیت و واقعیت باید افشا
شود. زمان آن رسیده است که به اسرائیل گفته شود “بس بس است” زمان آن رسیده است که
به جهان گفته شود “لطفا واقعیت را ببینید، به واقعیت ها توجه کنید”، شهروندهای
تمام کشورهای جهان، خواه در امریکا، المان، یا فرانسه سزاوار دانستن حقیقت هستند و
رسانه های شما به شما حقیقت را نمی گویند. رسانه های شما، در اغلب موارد، در
داستان سرایی های اسرائیل غوطه می خورند. این باید اصلاح شود. منبع:windowintopalestine.blogspot.com
* دکتر
مصطفی برقوتی نویسنده این نوشتار شخصیت برجسته ای در جامعه مدنی فلسطینی، هوادار
طولانی مدت جنبش اعتراضی مسالمت آمیز فلسطینی، یکی از پایه گذاران حزب سیاسی
مستقل، ابتکار ملی فلسطینی، و عضو شورای مرکزی سازمان آزادی بخش فلسطین است.
No comments:
Post a Comment