Aug 15, 2014

داعش مواضع خودرا بیش از پیش محمکترمیکند - ISIS

پاتریک چوکبرن
ترجمه:  هدایت سلطانزاده

در حالی که توجه جهانیان به اوکراین و غزه معطوف شده است ، «دولت اسلامی عراق و سوریه » ، یک سوم از سرزمین سوریه و یک چهارم ازخاک عراق را در ماه ژوئن  بتصرف خود درآورد است. مرزهای خلیفه جدید ، بنا به اعلام داعش در ۲۹ ژوئن روزبه روز گسترش می یابد و اکنون وسعتی بیشتر از بریتانیای کبیر و سکنه یی دستکم ۶ میلیون نفررا در کنترل خود دارد که بیشتر از جمعیت دانمارک ، فنلاند و یا ایرلند است. در ظرف چند هفته جنگ در سوریه ، داعش توانست خود را بصورت نیروی مسلط در بین اوپوزیسیون سوری در آورده ، و جبهه النصره ، شاخه وابسته به القاعده را در استان نفت خیز « دِیر عزور» از میدان بیرون براند و فرمانده محلی النصره را که در حال فرار بود ، اعدام کند.
در شمال سوریه ، ۵۰۰۰هزار تن  از جنگندگان آن ، با استفاده از تانک ها و توپ هائی که از تصرف موصل بدست آورده اند ، نیم میلیون کرد  « قبانی» در نزدیکی مرز ترکیه  را، تحت محاصره قرار داده اند. در مرکز سوریه ، نزدیک «پالمیرا» داعش با درگیری با ارتش سوریه وبا حمله غافلگیرانه به آن که گفته میشود سیصد سرباز و غیر نظامی تلفات داشت ، توانست بر میدان گاز « شایر» ، که یکی از بزرگترین میدان های تولید گاز در آن کشور است ، مسلط شود.ارتش سوریه با ضد حملات پیاپی خود ، میدان نفتی را باز گرفت ، ولی داعش هنوز بخش اعظم تولید نفت وگاز آن کشور را تحت کنترل خود دارد.خلیفه ممکن است که فقیر و منزوی بوده باشد ، ولی اکنون چاه های نفت و گاز و کنترل جاده های اصلی ، اضافه بر غارت ، درآمد منظمی را برای وی می آورد.

تولد دولت جدید، رادیکال ترین تغییر در جغرافیای سیاسی خاورمیانه ، بعد از « توافق نامه سیکس-ـ پیکوت» بدنبال پایان جنگ جهانی اول بشمار میرود. لیکن  ، تعجب آور است که این تغییر انفجاری  از نظر بین المللی، و یا حتی در عراق و سوریه که هنوز زیر کنترل داعش در نیامده اند،  کمتر هشدار دهنده بوده است . سیاستمداران و دیپلمات ها مایل هستند که داعش را بصورت یک طرف مهاجم بدوی و بیابانگرد در نظر بگیرند که نا گهان از صحرا  بیرون زده و پیروزی های چشمگیری بدست آورده و سپس  به محل استحکامات خود عقب نشینی کرده و وضع موجود را بدون کوچکترین تغییری بحال خود رها می کند.چنین سناریوئی شاید قابل تصور باشد ، لیکن با توجه به اینکه داعش با هر فتوحات جدیدی که بدست می آورد به تحکیم آن می پردازد و ممکن است که دامنه آن از ایران تا خاورمیانه را نیز در بر بگیرد ، چنین فرضی غیر محتمل بنظر می رسد.

سرعت و غیر منتظره بودن ظهور داعش ، در ذهن غربی ها و رهبران منطقه ،  این امید را بوجود آورده است که سقوط و متلاشی شدن  بساط خلیفه نیز به همان سرعت و ناگهانی بوقوع به پیوندد.ولی این بیشتر شبیه یک آرزوست و حوادث در مسیر دیگری حرکت می کنند.مخالفین داعش ضعیف تر گردیده وکمتر توان مقاومت در برابر آنرا دارند.در عراق ، ارتش آن کشور کوچکترین نشانه ای از بازیابی توان خود  بعد از شکست های پیشین را نشان نداده است و حتی نتوانسته است یک ضد حمله موفقیت آمیزی علیه داعش داشته باشد.در سوریه ، دیگر گروه های اوپوزیسیون، از جمله آبدیده ترین جنگجویان «النصره» و « احرار الشام»، روحیه خود را از دست داده اند و با خرد شدن در بین دولت سوریه و داعش، در حال فرو پاشی هستند.« کارن کونینگ ابوزیاد» ، عضو کمیسیون تحقیق سازمان ملل در سوریه ،می گوید که بسیاری از شورشیان سوریه ، هرچه بیشتر صفوف خود را ترک کرده و  به داعش می پیوندند: « آنان  داعش را ترجیح می دهند ، زیرا  آنها را  آدم های محکمتر ی می بینند که «جنگ هارا میبرند و ، سرزمین ها را می گیرند ، و پول کافی در اختیار دارند و می توانند به ما آموزش بدهند» واین خبر بدی برای حکومت است که با دشواری توانست در برابر حملات شورشیان در سال ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳که  کمتر از داعش تعلیمات دیده و کمتر از آن سازمان یافته و مسلح بودند ، مقاومت کند.از این رو جلوگیری از پیشروی های خلیفه در غرب ، بسیار دشوار تر خواهد بود.

در ۱۰ ژوئن ، بعد از سقوط موصل ، در بغداد فضای شوک و وحشت حاکم بود و مردم فکر می کردند که تفنگ بدستان داعش سوار بر وسائل نقلیه خود ، فقط ظرف یک ساعت ممکن است که به آنجا برسند. ولی داعش بجای حمله به بغداد ، بخش اعظم استان الانبار را به تصرف خود درآورد، استا ن سنی نشین وسیعی که از بخش غربی عراق تا سوی دیگر رود فرات امتداد دارد.

در بغدادِبا هفت میلیون جمعیت غالبا شیعه ، مردم می دانستند که اگر نیرو های ضد شیعه و قاتل داعش ، شهر را تصرف بکنند ، چه چیزی در انتظار شان خواهد بود.وقتی دیدند که این مصیبت اتفاق نیفتاد ، توانستند نفسی بکشند.یک زن می گفت « ما قبل از هر چیزی از یک فاجعه نظامی به هراس افتاده بودیم ، ولی ما اهالی بغداد ، در سی و پنج  سال گذشته به انواع بحران ها عادت کرده ایم» . با وجود اینکه نیروهای داعش در نزدیک دروازه شهر بودند ، سیاستمداران مشغول بازی سیاسی  و صحبت های مطول برای جایگزین سازی نوری الملکی ، نخست وزیر بی اعتبار عراق  بودند .

یک وزیر پیشین عراقی می گفت :« واقعا وارد دنیای سور رئالی شده ایم . با هر رهبر سیاسی در بغداد که صحبت می کنی ، انگار نه انگار که نیمی از کشور را از دست داده اند» . بعد از فتوای آیت الله سیستانی ، پر نفوذ ترین روحانی شیعه در عراق ، داوطلبان روانه جبهه شدند . ولی این نیروهای ملیشیا ، اکنون به خانه های خود بر می گردند و شکایت دارند که کم مانده که از گرسنگی بمیرند و ناچار شده اند که از تفنگ های شخصی خود استفاده کنند و یا با پول خود فشنگ ومهمات بخرند.ارتش منظم تنها ضد حمله وسیعی را   همراه با میلیشیای جدیداٌ بوجود آمده شیعه ، در ۱۵ژوئیه در تکریت انجام داد ،که بشکل افتضاح آمیزی در تله ای که برایشان چیده بودند افتاد و با دادن تلفات سنگینی شکست خورد. در حال حاضرهیچ نشانه ای در دست نیست که نا کارائي ارتش عراق تغییری کرده باشد.همان وزیر پیشین بمن گفت: « در حمایت از سربازان در تکریت ، فقط از یک هلی کوپتر استفاده شد ، در حالی که صد و چهل هلی کوپتری که عراق  در سال های اخیر  خریداری کرده است ، همچنان بی حرکت در زمین باقی ماندند.
احتمال دارد که پول های  خرید صد وسی ونه هلیکوپتر ناپیدا ، دزدیده شده است.در دنیا خیلی از دولت های تمام عیار فاسد وجود دارند ، ولی فقط معدودی از آنها در آمدهائ صد میلیارد دلاری از فروش نفت برای دزیدن  از آن در اختیاردارند. بیشترین هدف بسیاری از مقامات در طی این سال ها این بوده که با استفاده از موقعیت خود بیشترین پول را به جیب بزنند و کک شان نمی گزید که جهادی ها  نیزهمان روش آنها را بکار ببرند.من در بغداد با یک تاجر ترک صحبت می کردم که می گفت در موصل قرار داد بزرگ ساختمانی دارد و امیر یا رهبر محلی آنجا که یک داعشی بود ولی در بغداد اورا بعنوان یک القاعده ای  می شناختند ، از من برای حمایت از پول کمپانی ، پانصد هزار دلار در ماه  باج میخواست.تاجر تر ک می گفت :« در بغداد بار ها و بارها از این وضعیت  شکایت داشتم .ولی آنها کاری انجام ندادند و فقط بمن گفتند که پول پرداخت شده به القاعده را می توانی به هزینه قرارداد اضافه کنی. چندی بعد امیر آنجا کشته شد و جانشین وی برای حمایت از پول کمپانی ، از من تقاضای یک میلیون دلار در ماه را کرد». تاجر ترک حاضر نشد که درماه  یک میلیون دلار بپردازد . ولی آنها کارکنان و کارگران استخدام شده در شرکت وی را بقتل رساندند و او تجهیزات و کارکنان ترک خود را به ترکیه برگرداند . « یک ماه بعد از طرف القاعده بمن پیام داده شد که قیمت بهمان نرخ سابق پانصد هزار دلار پائین آورده شده و تو می توانی برگردی».این کمی قبل از زمانی بود که داعش شهر موصل را تصرف کرد.
در برابر این شکست ها ، اکثریت شیعه  خیال خود را با این دو تصور خوش کرده اند ـ که اگر واقعیت داشته باشد ـ  بمعنی این است که وضعیت موجود  بر خلاف آنچه که بنظر میرسد ، خیلی هم  وخیم نیست. آنان می گویند که سنی های عراق دست به شورش زده اند  و جنگجویان گروه ضربتی داعش ، پیش درآمد  قیامی است که بر اثر سیاست های ضد سنی و اعمال نوری الملکی بر انگیخته شده است. بمحض اینکه نوری الملکی عوض گردید ، و جایگزین کردن وی حتمی است ، در آنصورت حکومت بغداد به سنی ها پیشنهاد قراداد جدیدی از مشارکت  در قدرت و خود مختاری محلی شبیه کردها را ، ارائه خواهد داد. در آنصورت ، قبایل سنی و افسران نظامی سابق و بعثی ها که به داعش اجازه دادند رهبری سنی ها در شورش را برعهده گیرند ، به متحدین سفت و سخت آنان تبدیل خواهند شد.برغم این تصورات ، همه علائم  ونشانه ها علیه آن گواهی میدهند.شیعه ها در تمام سطوح دچار این توهم شده اند که داعش ضعیف است و به آسانی سنی های میانه رو بمحض رسیدن به هدف های خود ، داعشی را کنار خواهند انداخت. یکی از این شیعه ها بمن می گفت: « من اصلا شک دارم که داعش وجود خارجی داشته باشد». متاسفانه ، داعش نه فقط وجود خارجی دارد ، بلکه یک تشکیلات بی رحم و بسیار کارآئی است که منتظر این نمی ماند که متحدین سنی آن به آن خیانت بورزند. در موصل داعشی ها از همه جنگجویان اوپوزیسیون خواستند که یا سوگند بیعت نسبت به خلیفه بخورند و یا اینکه سلاح های خود را تحویل بدهند.در ماه ژوئن و اوایل ماه ژوئیه ، آنها ۱۵تا بیست نفر از افسران دوره صدام حسین ، واز آنجمله دو ژنرال را دستگیر کردند.  به این گروه که عکس های صدام را داشتند ، گفته شد یا این عکس ها را از لباس های خود کنده و زمین بیندازند و یا اینکه   منتظر عواقب آن باشند. آیمن التمیمی ، کارشناس در امور جهادی ها ، می گوید که :« محتمل بنظر نمی رسد که بقیه نظامیان سنی مخالف ، قادر به بر خاستن موفقیت آمیز علیه داعش باشند. اگر  هم چنین قصدی داشته باشند ، باید  این کار را  هرچه زودتر وقبل ازاینکه داعش قدرت بیشتری پیدا کند ، انجام دهند» .او اضافه می کند که احتمالا ، جناح سنی میانه رو  درون موصل ، بعد ازاینکه داعشی ها به بازماندگان جامعه قدیمی مسیحی در موصل  گفته بودند که یا باید به اسلام بگرایید ، یا جزیه یا مالیات ویژه بدهید و یا اینکه کشته شوید ، هیچگونه حرکتی برای جلوگیری از واداشتن  آنان به گریز ، بعمل نیاورده بود.اعضای فرقه ها و گروه های قومی دیگر ، از شیعه گرفته تا چند خدا پرست ، تحت تعقیب قرارگرفته ، زندانی شده و یا بقتل می رسند.زمان برای اوپوزیسیون غیر داعش برای اینکه بتواند بشکل موفقیت آمیزی اوضاع را عوض کند ، تنگ وتنگتر می شود.
شیعیان عراق ، تفسیر دیگری  ازهزیمت ارتش خود ارائه میدهند: کردها از پشت به آنها خنجر زده اند.نوری الملکی  برای برداشتن بار شماتت از دوش خود ، ادعا می کند که اربیل ، پایتخت کردها ، به« ستاد مرکزی  تروریست های داعش و بعثی و القاعده ایها تبدیل شده است».بسیاری از شیعه ها به این حرف های الملکی باور دارند وفکر می کنند که نیرو های امنیتی آنان ، (مرکب از ۳۵۰۰۰۰هزار سرباز رسمی و ۶۵۰۰۰۰ نیروی پلیس  ) باین دلیل  ناتوان از انجام کاری بوده که به آنان خیانت شده است ، نه اینکه آنها نمی خواستند بجنگند! یک عراقی بمن گفت که در ماه رمضان در یک مراسم افطار بود که « حدود صد تن از افراد حرفه ای ،که غالبا  دکتر و مهندس بودند ،  تئوری خنجر از پشت را برای توجیه وضعیت نا هنجاری  که اتفاق افتاد ، بدیهی و مسلم فرض می کردند». درگیری با کردها عامل مهمی است ، زیرا ایجاد جبهه واحدی علیه داعش را غیر ممکن می سازد.مسعود بارزانی ، رهبر کردها ، از فرار ارتش عراق استفاده کرده و تمامی سرزمین ها را ، ازجمله کرکوک را که از سال ۲۰۰۳ مورد اختلاف بین کردها و عرب ها بوده است ، در تصرف خود گرفت. اکنون او ۶۰۰ مایل مرز مشترک با خلیفه دارد و اگر کردها به شریکی در حکومت تبدیل شوند ، متحد طبیعی بغداد بشمار می آیند. ولی نوری الملکی با تلاش برای تبدیل کردن کرد ها بیک بز بلا گردان ، عملا نشان میدهد که شیعه  ها  در صورت از سر گرفتن حملات به بغداد هیچ متحدی در رویاروئی با داعش نخواهند داشت. هم داعش و هم متحدین سنی آنان ، خود از درجه ضعف ارتش حکومت بغداد در حیرت هستند. آنها بعید بنظر می رسد به خود مختاری منطقه ای برای  استان های سنی نشین و داشتن سهم بیشتری از درآمد نفتی  و  سهم بیشتری از مشاغل رضایت بدهند.قیام سنی ها بیک ضد انقلاب تمام عیاری تبدیل شده است که هدفش باز گرفتن قدرت در تمامی عراق است.
در لحظه حاضر ،  فضای کاذب و خود فریبی  بر بغداد حاکم است که شبیه فضای لندن و پاریس در اواخر ۱۹۳۹ و یا اوایل ۱۹۴۰ بود و  ماهمان دلایل مشابه را می شنویم .بعد از سقوط موصل ، مردم از خطر جنگ قریب الوقوع برای فتح پایتخت و حشت زده بودند ، و وقتی دیدند که این اتفاق نیفتاد ، اکنون دچار این خوش بینی شده اند که چنین جنگی اصلا اتفاق نخواهد افتاد.
اکنون زندگی سخت  تراز قبل شده است . جریان برق در بعضی از روز ها بیشتر از چهار ساعت نیست ، ولی دستکم هنوز  جنگ به مرکز شهر کشیده نشده است.ولی بعد از اینکه داعش ، چنگگ خود بر سرزمین های فتح شده را سفت تر ومحکمتر کرد، احتمالا  به یک  حمله نظامی مستقیم و یا غیر مستقیم به بغداد اقدام خواهد کرد، زیرا پیروزی های خود راناشی از یاری خداوند میداند.داعش درست مثل  مورد موصل ،  اعتقاد به کشتن و یا بیرون راندن شیعه ها دارد تا مداکره با آنها.بعضی از رهبران  شیعه ممکن است که دل باین ببندند که آمریکا و یا ایران ، همیشه برای نجات بغداد مداخله خواهند کرد . لیکن هردوی این قدرت ها از فرو رفتن در باتلاق عراق برای حمایت از یک حکومت ناتوان و بی خاصیت اکراه دارند.
شیعیان عراق هنوز این واقعیت را درک نکرده اند که سلطه آنان بر تمامی دستگاه دولتی ، که با سرنگونی صدام حسین توسط آمریکا انجام گرفت ، به پایان رسیده است و برای شیعیان فقط قسمت کوچکی از گوشت قربانی بجا مانده است.سلطه آنان بر دستگاه قدرت اگر تمام شده است ، بدلیل بی کفایتی و فساد خود آنان از یکسو ، و شورش سنی ها در سوریه در سال ۲۰۱۱  از سوی دیگر بوده است ، که  توازن قدرت فرقه ای در عراق را نیز برهم زد.پیروزی سنی ها به رهبری داعش در عراق در ظرف سه سال ، خطر برهم زدن وضعیت آچمز نظامی در سوریه را  نیز دارد. بشار اسد بتدریج  اوپوزیسون ضعیف را به عقب میراند . در دمشق و حومه های آن ، در کوه های قالامون بموازات مرز لبنان و هومس ، نیروهای حکومتی،  آهسته و آهسته  دست بالا را پیدا کرده اند و نزدیک به محاصره شورشیان در تکیه گاه خود در حلب هستند.ولی سربازان رزمی اسد در زمین بطور قابل ملاحظه ای کم توان هستند و  باید از دادن تلفات سنگین احتراز جویند . آنها می توانند در یک لحظه فقط در یک جبهه بجنگند.تاکتیک حکومت این است که منطقه تحت کنترل شورشیان را با آتش توپخانه و ریختن بمب وسیع از هلی کوپتر ها ویران ساخته و جمعیت را وادار به فرار کرده  و آنجه را که اکنون به در یائی از ویرانی تبدیل شده است ، کاملا در محاصره در آورده و نیروهای شورشی را نهایتا وادار به تسلیم شدن سازد .ولی رسیدن  عده زیادی  از افراد کاملا مسلح جنگجویان  تازه نفس داعش بعد از پیروزی های اخیر خود ، چالش جدید و خطرناکی  برای حکومت اسد خواهد بود. آنها بر دو پادگان مهم ارتش سوریه در شرق کشور در اواخر ژوئیه مسلط شدند . تئوری توطئه که بسیاری از افراد درون اوپوزیسیون سوریه و دیپلمات های غربی خیلی به آن علاقه نشان میدهند دال بر اینکه  داعش و اسد در اتحاد باهم هستند ، معلوم گردیده که بی پایه از آب در آمده است.
ممکن است که داعش ، پیشروی در حلب را به بغداد ترجیح بدهد به دلیل اینکه اولا  حلب یک هدف حمله ضعیفتری هست  و دوم اینکه کمتر خطر تحریک مداخله بین المللی در آن وجود دارد. این مساله ، غرب و متحدین منطقه ای آن ، یعنی عربستان سعودی ، قطر و ترکیه را با معضل دشواری روبرو خواهد ساخت. سیاست رسمی آنها رها شدن از شر اسد است ، ولی داعش اکنون دومین قدرت نظامی در سوریه بشمار می رود و اگر اسد سقوط کند ، داعش در موقعیت کاملا مساعدی برای پر کردن خلاء قدرت قرار دارد.آمریکا و متحدین آن ، مثل رهبران شیعه در بغداد ، عکس العمل خود را نسبت به عروج داعش ، با فرو رفتن در فانتزی پاسخ داده اند. آنها تظاهر باین دارند که «نیروی سوم»  میانه رویی را از شورشیان  تقویت می کنند که قادر به مقابله هم با اسد و هم با داعش خواهد بود . دیپلمات های غربی حتی در محافل خصوصی می گویند که  این گروه ، خارج از چند منطقه جنگ زده به هیچ وجه وجود خارجی ندارند.آیمن التمیمی تایید میکند که اوپوزیسیون مورد پشتیبانی غرب ، هر روز ضعیف تر از روز قبل میشود.او معتقد است که دادن سلاح بیشتر به آنها ، تغییر چندانی بوجود نخواهد آورد.
اردن از طرف آمریکا و عربستان زیر فشار گذاشته شده است که بعنوان محلی برای  یک تخته پرش پرمخاطره مورد استفاده قرار گیرد ، ولی آنها  با جواب سردی روبرو شده اند. یک مقام اردنی در امان گفته است که « اردن از داعش وحشت دارد و بسیاری از اردنی ها میخواهند که اسد درجنگ پیروز شود».او گفته است اردن در یک دشواری جدی  در برابر موج وسیعی از پناهنگان سوری گیر کرده است که « معادل حرکت  تمام جمعیت مکزیکو در یک سال بسوی آمریکاست».
عربستان سعودی و سلطنت های خلیج و ترکیه ، والدین ناتنی جنبش های جهادی و سنی و داعش در عراق و سوریه هستند .این بدین معنی نیست که جهادی ها ، ریشه های قوی بومی ندارند.ولی عروج آنها بطرز قاطعی با حمایت قدرت های سنی خارج از این کشور ها میسر شده است.کمک های سعودی ها و قطر ، در ابتدا مالی بوده است که ازطریق هدیه های  خصوصی انجام میگرفت . ریچارد دیل رو ، رئیس سابق «ام آی سیکس» می گوید که این کمک ها برای تسلط داعش بر استان های سنی نشین در شمال عراق ، نقش کلیدی داشته است: « چنین وضعیتی بطور خود انگیخته ای بوجود نمی آید».وی در طی یک سخنرانی در لندن گفته است که سیاست سعودی ها در رابطه با جهادی ها از دو انگیزه متضاد مایه  میگیرد : نخست ترس از اینکه جهادی ها در داخل خود عربستان دست به عملیات بزنند و دوم تمایل به اینکه این جهادی ها را علیه قدرت های شیعه در خارج سوق دهند. او گفته است که « سعودی ها عمیقا علاقه مندند که هرگونه منازعه جوئی ، بطور موثری ، شیعی گری را مورد چالش قرار دهد».
 خیلی غیر محتمل است که بدون حمایت مستقیم و غیر مستقیم عربستان سعودی از بسیاری از جنبش های سنی ، همه سنی های عراق در پشت داعش صف کشیده باشند.همین امر در مورد سوریه نیز صادق است . شاهزاده بندر ابن سلطان ، سفیر سابق سعودی در واشنگتن ، و رئیس سرویس های امنیتی سعودی از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ تا زمان برکناری خود در ماه فوریه  ، هر گونه اقدام ممکنی را که میتوانست ،در حمایت از اوپوزیسیون  جهادی بعمل آورد ، انجام داد .
اکنون سعودی ها از آنچه که « با کمک های خود بوجود آورده اند» دچار هراس گردیده اند و جهت خود را عوض کرده و داوطلبان جهادی را که میخواهند به سوریه و عراق بروند ، بجای نادیده گرفتن ، دستگیر می کنند. ولی بنظر میرسد که  دیگر خیلی دیر شده است.جهادی های سعودی ، عشق چندانی به « خانه سعودی» ندارند . در ۲۳ ژوئیه ، داعش به یکی از مواضع محکم سوریه در  استان شمالی « رقاء» حمله برد.حمله توسط یک عملیات انتحاری با ماشین انجام گرفت.راننده ماشین ، فردی  سعودی بنام کاتب النجد بود که که در پشت ماشین خود تصاویر سه زن را گذاشته بود که در زندان سعودی ها بودند و یکی از این زن ها بنام هیلا الکثیر ،  خواهر زاده وی بود.
ترکیه نقشی متفاوت و لی نه کم اهمیت تر از نقش عربستان سعودی  در کمک به گروه های جهادی و داعش داشت.  مهمترین نقش ترکیه این بوده که ۵۱۰ مایل از مرز مشترک خود با سوریه را بروی این گروه ها باز گذاشت.این امر برای داعش و النصره و دیگر گروه های اوپوزیسیون ، پشت جبهه امنی را فراهم ساخت که  از طریق آن افراد و اسلحه بتوانند عبور کنند.
نقطه های عبور مرزی ، هنگام « جنگ داخلی در جنگ داخلی  »در بین گروه های اوپوزیسیون ، محل های مورد منازعه در بین شان بوده است. بسیاری از جهادی های خارجی  ، از طریق ترکیه وارد عراق و سوریه شده اند. دشوار است که رقم دقیقی از تعداد این افراد را ارائه داد.لیکن وزیر کشور مراکش اخیرا اعلام کرده است که هزار و صد و بیست و دو جهادی مراکشی وارد سوریه شده اند.ازبین نهصد نفری که در سال ۲۰۱۳ وارد سوریه شده بودند ، ۲۰۰نفر از آنان کشته شده اند.سرویس های امنیتی عراق حدس می زنند که کارشناسان نظامی ترکیه ، در بازسازی داعش در سال ۲۰۱۱ ، شدیدا درگیر بوده اند.گزارش های مرزی از مرز ترکیه میگوید که داعش دیگر مورد استقبال نیست ولی سلاح هائی که آنان از ارتش عراق بدست آورده اند و تصرف میدان های نفت و گاز در سوریه ، آنها را از کمک های خارجی بی نیاز کرده است.
برای آمریکا و قدرتهای غربی ، عروج داعش و خلیفه ،  نهایت فاجعه بشمار میرود.
نیت آنان از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ و تلاش های آنان برای پائین کشیدن اسد در سوریه  در سال ۲۰۱۱هرچه بوده باشد ، آنها نمی خواستند ببینند که که یک دولت جهادی بوجود خواهد آمد که دامنه آن از عراق تا سوریه گسترده است و توسط جنبشی رهبری میشود که صد ها بار بزرگتر و سازمان یافته تر از القاعده بن لادن است.جنگ علیه ترور که به بهانه آن آزادی های مدنی را محدود ساختند و صد ها میلیارد  دلارصرف آن کرده اند ، به شکست رقت باری تبدیل شده است.اعتقاد به اینکه داعش فقط به « مبارزه مسلمان علیه مسلمان  علاقه مند است » ، چیزی جز یک توهم  وخیال پروری دیگری نیست :داعش نشان داده است که علیه هرکسی که به روایت بی انعطاف و خشک وخشن آن از اسلام اعتقادی نداشته باشد ، خواهد جنگید.تفاوت داعش با القاعده در اینست که این سازمان نظامی ایکه بامهارت  اداره میشود ، در انتخاب هدف های خود  در مطلوب ترین شرایط حمله، بسیار محتاط و دقیق است .
بسیاری در بغداد امیدوارند که روش های افراطی داعش ، نظیر منفجر کردن مسجد ها که مردم آنهارا بصورت اماکن مقدسه تلقی می کنند، از جمله مسجد یونس( جناح) درموصل ، سنی ها را از آن جدا خواهد ساخت. شاید در بلند مدت چنین حادثه ای رخ بدهد ، ولی مخالفت با داعش بسیار سخت و دشوار است ، چراکه داعش با همه بیرحمی و شقاوت خود ، جامعه شکست خورده و تحت تعقیب سنی را به پیروزی رسانده است.حتی سنی یانی که در موصل از داعش خوششان نمی آید ، از بازگشت حکومت انتقامجوی تحت سلطه شیعه عراق وحشت دارند .واکنش بغداد در مقابل شکست های خود ، تاکنون فقط بمباران هر از گاهی موصل و تکریت بوده است که در مردم  محل شکی بجا نمی گذارد که این حکومت نسبت به رفاه و بقای زندگی آنان بی اعتناء است. تاثیر چنین ترسی ، حتی با تغییر نوری الملکی و جایگزینی آن با یک نخست وزیر آشتی جو ، عوض نخواهد شد.یک سنی در موصل ، بعد از اینکه یک موشک از طرف نیروی های حکومتی به شهر پرتاب شد ، بمن گفت:  « نیروهای الملکی ، همین الان دانشگاه تکریت  را ویران کردند . آنجا نیز مثل همه جای شهر به ویرانه تبدیل شد ه است .اگر دست الملکی در موصل بما برسد ، یا مردم شهر را خواهد کشت و یا اینکه آنان را وادار به پناهنده شدن خواهد کرد . برای ما دعا کنید!». چنین نظراتی در بین مردم عمومیت دارد و بعید بنظر می رسد که سنی ها علیه داعش و خلیفه به مخالفت برخیزند.یک دولت جدید و وحشتناکی متولد شده است!
پاتریک چوکبرن
اول اوگوست ۲۰۱۴
  
LRB

No comments: