محمد حسین یحیایی
هزاره سوم با بحران های فراگیر جهانی و منطقه ای آغاز شد و نظریه های مطرح شده
در ایالات متحده و اروپای غربی را مانند « پایان تاریخ، برخورد فرهنگ ها با پیروزی
غرب، دهکده جهانی، جهانی شدن و تک قطبی شدن جهان با برتری نظام سرمایه داری با
بازار آزاد و... » با مشکل روبرو کرد، نخست ملی گرایی و دین گرایی که بعد از
فروپاشی شوروی مورد حمایت غرب و ایالات متحده بود، بیدار شد و گسترش یافت و هزاران
انسان بیگناه را در یوگسلاوی و دیگر مناطق جهان به خاک و خون کشید، سپس به نام دین
و مذهب رژیم هایی برقرار کرد که جنایت و خشونت آفرید، این بار ایالات متحده
آمریکا، گاه به تنهایی و گاه به همراه شرکاء وارد معرکه و میدان خود ساخته شد تا
با این رژیم های وحشت و تروریست پرور مبارزه کند که هنوز هم ادامه دارد،
در این
میان در دنیای عرب از شمال آفریقا تا خاور میانه جنبشی بنام « بهارعربی » از سوی
روشنفکران و طبقه متوسط اجتماعی که با افزایش درآمد های نفتی هر روز بر تعدادشان
افزوده می شد و دیگر ساختار کهنه جوابگوی نیاز آنان نبود، آغاز شد تا از رژیم های
خودکامه گذر کنند و به آزادی و دمکراسی برسند و دولت- ملت های خود را سامان دهند
که این جنبش هم با دخالت بیگانگان از مسیر واقعی خود منحرف شد و گروه های مذهبی که
در کمین نشسته بودند با شعار های پوپولیستی، مردم فریب و مذهبی وارد میدان شده، در
مدت کوتاهی بهار عربی را با خزان آن پیوند زدند. همسو با آن تخم نفاق، کین و نفرت
را در بین توده های مردمی پاشیدند که سال های طولانی در کنار هم زندگی کرده در غم
و اندوه و شادی همدیگر شریک بودند، کشتار هزاران انسان بیگناه توسط حکومت خود
خوانده اسلامی داعش و آوارگی میلیون ها انسان دیگر در منطقه ای که بزرگترین منابع
انرژی جهان را دارد از چشم قدرت های بزرگ هرگز دور نمی ماند و فرصتی برای مداخله و
جایگیری در منطقه بود، در نتیجه هرکدام در راستای منافع خود یار گیری کردند که
گاهی شگفت انگیز و بهت آور بود. زیرا قدرت های مداخله گر در منطقه با پیدا کردن
دوستان و همپیمانان جدید، دوستان کهنه و دیرینه را فراموش کرده، گاهی در مقابل
آنها جبهه گیری کردند ، در این میان بازیگران منطقه ای هم در تلاشند تا با حفظ
منافع و استفاده از همه ابزار بویژه مذهب گرایی نفوذ خود را گسترش دهند. ترکیه و
ایران هر دو میراث دار دو امپراتوری شکست خورده در تاریخ اند که وارد میدان مبارزه
شده اند. آن دو که همواره نسبت به هم با تردید و شبهه نزدیک می شوند و از عملکرد
یکدیگر بیمناک اند، بار دیگر بهم نزدیک شده اند، روابط آن دو در تاریخ معاصر، با
فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده، گاهی در رقابت و گاهی هم در رفاقت به هم
نگریسته اند تا از یک سو عملکرد یکدیگر را زیر نظر داشته باشند و از سوی دیگر با
حفظ منافع موقعیت خود را تحکیم بخشند.
روابط سیاسی و دیپلوماسی ایران( از دوران صفوی هاو...) و ترکیه ( از دوران
عثمانی ها و...) قرن ها پیش شروع شده و در پی جنگ چالدوران، مرز های کنونی با قرار
داد« قصر شیرین » در سال 1639 تعیین گرده است و این تنها قرارداد مرزی در منطقه
است که در تثبیت و تعیین آن دولت های استعماری آن دوره دخالتی نکرده اند. در پی آن
تهدید های پی در پی روسیه این دو دولت را در برخی از ادوار به هم نزدیک کرده و هر
تغییری در ساختار سیاسی بر دیگری تاثیر گذاشته است. در سال 1305 عهدنامه مرزی
دیگری با عنوان « ودادیه و تامینیه » به امضاء رسید که از سوی ایران محمد علی
فروغی رئیس الوزرا در آن شرکت داشت. باید یادآور شد که در همه این سال ها استانبول
به یکی از مراکز مهم روشنفکری و تبادل اندیشه بین شرق و غرب بود و روشنفکران
ایرانی از آن بهره مند شده، تنظیمات دولت عثمانی را برای اجرا در ایران الگو
برداری کردند.
در دوران معاصر که جمهوری نوین در ترکیه شکل گرفت و در ایران هم رضا شاه به
قدرت رسید، تلاش در راستای دولت- ملت سازی با شعار های ملی گرایی، آن دو را بهم
نزدیک کرد ولی حمایت ضمنی ایران از شورش کرد ها در سال 1925، رابطه دو کشور را
تیره کرد و در سال 1926 برای پایان دادن به بحران های مرزی پیمان دوستی و امنیتی
به امضاء رسید.ایران متعهد شد به حمایت از ارامنه و کرد ها پایان دهد و ترکیه هم
در امور آذربایجان دخالت نکند، چند سال بعد ( 1936 ) رضا شاه از ترکیه دیدن کرد
امنیت مرزی و گسترش روابط مورد مذاکره قرار گرفت. ( در این سفر رضا شاه به شدت تحت
تاثیر آتاتورک و عملکرد وی برای برون رفت از بحران و نزدیکی به اروپا قرار گرفت )
در سال بعد پیمان « سعد آباد » بین ایران، ترکیه، عراق و افغانستان به امضاء رسید
که بیشتر امنیتی و عدم مداخله در امور داخلی کشور ها بود، در جنگ دوم رابطه سیاسی
دو کشور بسیار تفلیل یافت و بعد از پایان جنگ و آغاز جنگ سرد هر دو تلاش کردند که
خود را به غرب و ایالات متحده آمریکا نزدیک کنند. در سال 1955 با توصیه و تلاش
بریتانیا پیمان بغداد با شرکت ایران، ترکیه، پاکستان و عراق شکل گرفت که همان
ادامه پیمان ناتو پیرامون اتحاد جماهیر شوروی بود.( در این سال ها ترکیه به ناتو
پیوسته بود ) با بیرون آمدن عراق از این پیمان در پی انقلاب 1958 نام آن به «
پیمان سنتو »( س ت او ) تغییر یافت و در سال 1964 پیمان عمران منطقه ای ( آر سی دی
) هم به آن افزوده شد، بنابرین ایران و ترکیه از سال ها پیش، همکاری نظامی و
امنیتی باهم داشتند که با انقلاب ایران در سال 1357 دچار وقفه ی کوتاه مدت شد.
در سال 1985 ایران در تلاش برای بازسازی پیمان های پیشین ، در خواست سازمان
همکاری اقتصادی را کرد که جایگزین آر سی دی شود ولی اختلافاتی که بین دو کشور در
سازمان کنفرانس اسلامی بروز کرده بود مانع از آن شد، زیرا ترکیه در این سال ها
پایبندی خود را به اصل « لائیک »، که در قانون اساسی آن کشور قید شده بود، نشان می
داد و ایران هم تلاش در صدور انقلابی داشت که فکر می کرد رسالت جهانی دارد، هر چند
ترکیه از معدود کشور هایی بود که رژیم جدید ایران را به رسمیت شناخت و برای نشان
دادن دوستی و همجواری به هیچکدام از تحریم هایی که از سوی ایالات متحده آمریکا
مطرح می شد نپیوست. ناگفته نماند که ترکیه در این سال ها با بحران شدید اقتصادی
دست و پنجه نرم می کرد که با مداخله نظامی ها در سیاست و اقتصاد عمیق تر شده بود.
دوران جنگ ایران و عراق فرصت خوبی به ترکیه داد تا با هر دو دولت متخاصم رابطه
اقتصادی خوب و رو به گسترشی داشته باشد که همچنان ادامه یافت، در این سال ها
میلیون ها ایرانی به ترکیه سرازیر شدند و در ظاهر هم دوستی دو کشور تا فروپاشی
شوروی رو به گسترش بود که با تغییرات در جغرافیای سیاسی منطقه و رقابت آن دو در
منطقه آشکار شد. جمهوری ترکیه در جمهوری های ترک زبان به فعالیت های گسترده
اقتصادی و فرهنگی دست زد و ایران هم به تبلیغات مذهبی و کمک به نیازمندان با
پرداخت پول یا مواد غذایی ( فعالیت کمیته امدادی امام در آذربایجان و دیگر جمهوری
های پیشین شوروی ) پرداخت تا پایگاه خود را تحکیم بخشد، در نتیجه ایران و ترکیه بار
دیگر در رقابت با یکدیگر در مقابل هم قرار گرفتند که تا امروز هم در جغرافیای
وسیعی در منطقه ادامه دارد.
ایران در سال های 90 از مبارزان کرد پ ک ک به شکل های گوناگون حمایت می کرد و
در مواردی مرز ها به روی آنان باز بود که خشم ترکیه را بر می انگیخت، ایران از نزدیکی
نظامی ترکیه و جمهوری آذربایجان به اسرائیل و پیمان های نظامی آنان ناراحت و آن را
به شدت مورد انتقاد قرار می داد و تلاش می ورزید تا امکانات خود را در تحریک
مخالفین آنان به رخ آنها بکشد، در این میان رابطه نظامی و اقتصادی ایران با
فدراسیون روسیه هم رو به گسترش بود که خوشآیند غرب و آمریکا نبود. در نتیجه رابطه
ترکیه هم با ایران رو به تیرگی بود تا جائیکه مقامات امنیتی ایران جنبش و خیزش
دانشجویی ایران را در سال 1998 به ترکیه
نسبت دادند که به تحریک آن کشور رخ داده است. با دیدار خرازی وزیر امور خارجه وقت
ایران از ترکیه و دلجویی از آنان، کمیته ای برای کنترل مرز ها و پیشگیری از رفت و
آمد افراد پ ک ک تشکیل شد و ایران از ترکیه درخواست کرد که در امور انرژی با ایران
همکاری کند
هزاره سوم که با پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات 2003، همراه بود پیآمد
های منطقه ای دیگری برای ترکیه و دیگر بازیگران منطقه ای داشت، در این دوره
مداخلات گسترده ایران و ایالات متحده آمریکا در منطقه و عراق رو به گسترش بود و هر
کدام به یارگیری در عراق چند پاره مشغول بودند. این فعالیت های نظامی و سیاسی،
اغلب معادلات سیاسی منطقه را بر هم زد، جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا نگران از
پیشروی ایران، آن را در محور شرارت قرار داد و ایران هم به فعالیت های اتمی خود
افزود و ادامه داد که نگرانی ترکیه را هم در پی داشت، در این میان کارگذاری سپر
های موشکی پیشرفته ناتو در شهر « مالاتیا » در نزدیکی های مرز ایران رابطه بین آن
دو را بار دیگر تیره تر کرد تا جائیکه مقامات نظامی و سیاسی به تهدید یکدیگر
پرداختند و ایران به حمایت از نفرات پ ک ک ادامه داد. ولی در همه این سال ها حجم
مبادلات تجاری در حال افزایش بود و ترکیه در هیچکدام از تحریم های اقتصادی شرکت
نمی کرد. ترکیه بزرگترین و مهمترین مشتری گاز ایران هم اکنون است و حجم تجاری دو
کشور در سال 2012 به بیش از 22 میلیارد دلار رسید.
ادامه جنگ ویرانگر در منطقه بویژه در عراق و سوریه بازیگران جهانی و منطقه ای
را رودرروی هم قرار داده، ترکیه عضو ناتو را از ایالات متحده آمریکا دور کرد و در
مواردی ایران را با آمریکا برای حفظ منافع و حمایت از برخی گروه های مبارز همسو
قرار داد، در نتیجه در شرایط کنونی جبهه های گوناگونی در منطقه باز شده است. ترکیه
و ایران نگران از تغییر جغرافیای سیاسی که ممکن است در آینده تمامیت ارضی آنها را
تهدید کند ( در ترکیه پ ک ک، در ایران ادامه آن پژاک و در سوریه حزب اتحاد
دمکراتیک سوریه و شاخه نظامی آن یگان های مدافع خلق )، با حفظ و مخفی کردن
اختلافات ریشه دار خود بهم نزدیک شدند، تا مانع از برگزاری رفراندوم استقلال در
اقلیم کردستان ( دولت دوفاکتو )، عراق شوند که قرار است در روز 25 سپتامبر برگزار
شود. در این راستا بار دیگر همکاری نظامی- امنیتی ترکیه و ایران با سفر محمد حسین
باقری رئیس ستاد نیرو های مسلح ارتش ایران بنا به دعوت رسمی خلوصی آکار رئیس ستاد
مشترک ارتش ترکیه مطرح شد که در تاریخ 17 آگوست 2017 انجام گرفت. هر چند این گفتگو
ها در پشت درهای بسته صورت گرفت و تنها بخشی از آن به بیرون درز کرد، ولی آنچه از
سوی مقامات سیاسی و نظامی به زبان آورده شد، نشان می دهد که هر دو کشور مصمم به
پیشیگری از همه پرسی و استقلال کردستان اند. در پایان سفر، باقری گفت: در همه پرسی
اقلیم کردستان با ترکیه اشتراک داریم که جغرافیای سیاسی منطقه و عراق نباید تغییر
کند و هر گونه بحثی در رابطه با کردستان باید با دولت مرکزی در چهاچوب قانون اساسی
عراق صورت گیرد و ادامه می دهد : همه پرسی موجب تنش و درگیری در داخل عراق خواهد
شد و این تنش ها محدود به عراق نخواهد بود و ناامنی را به ترکیه و ایران خواهد
کشاند و این برای ما قابل پذیرش نیست. همراه با این گفتار از سوی نظامی ها، بهرام
قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه در گفتگوی
مطبوعاتی خود گفت: مواضع ما در مورد حاکمیت ملی و تمامیت ارضی عراق روشن است و سفر
باقری به آنکارا « جهشی » در رابطه با ترکیه پیش خواهد آورد، همکاری ما از یک فاز
به فاز دیگری وارد می شود و همکاری نظامی و امنیتی با ترکیه گسترش خواهد یافت، این
سخنان نشان می دهد که همکاری امنیتی ایران و ترکیه بسیار گسترده تر و فراگیر تر از
همه پرسی و استقلال کردستان است و ابعاد وسیعتری به خود خواهد گرفت. در این میان
دیوار سازی ترکیه در مرز ایران به طول 144 کیلومتر آغاز شده و با سرعت ادامه دارد
( مرز ایران با ترکیه 560 کیلومتر است، بلوک های سیمانی در ساخت این دیوار با 2
متر عرض و 3 متر طول و وزر هرکدام از بلوک ها 7 تن است ) ایران ساخت این دیوار را
مثبت ارزیابی می کند.
سفر مقام نظامی ایران به ترکیه و دیدار با مقامات نظامی و سیاسی از جمله رجب
طیب اردوغان رئیس جمهور و بینالی ییلدیریم نخست وزیر و وزیر دفاع بگونه دیگری در
ترکیه تفسیر شد، اردوغان در پی این دیدار گفت: مشکلات عدیده ای با ایران داریم،
آنها در این مسئله با ما هم عقیده اند و می گویند که باهم علیه تروریسم بجنگیم،
این می تواند در قندیل یا سنجار رخ دهد، ما اجازه تشکیل دولت کردی را نمی دهیم،
این گفتار به سرعت از سوی ایران رد شد و روابط عمومی قرارگاه حمزه سید الشهداء
نیروی زمینی سپاه گفت: ما هیچ برنامه عملیاتی در خارج از مرز های جمهوری اسلامی
ایران، برنامه ریزی نکردیم ولی با هر گروه و تیمی که قصد نفوذ به خاک ایران را
برای اقدامات ضد امنیتی یا تروریستی داشته باشد، به شدت برخورد خواهیم کرد. این
واکنش ایران در روزنامه « حریت » در تاریخ 22 آگوست به چاپ رسید.و این روزنامه
نوشت: مقامات نظامی ایران در عملیات علیه پ ک ک با نظامیان ترکیه همکاری نخواهد
کرد.
در پی این دیدار و سخنان مقامات سیاسی و نظامی دو کشور، وزارت پیشمرگه های
اقلیم کردستان عراق با انتشار بیانیه ای در 20 آگوست نوشت: همه پرسی حق طبیعی و
جهانی است و مردم کردستان حق سخن در رابطه با آن را دارند، نه دیگران! اقدام ترکیه
و ایران دخالت روشن در کار و امور اقلیم است.
حق تعیین سرنوشت در منشور سازمان ملل و کنوانسیون های دیگر به رسمیت شناخته شده
و همه واحد های ملی در منطقه و جهان حق دارند نظام های سیاسی خود را با خواست مردم
خود تشکیل دهند، هرچند تجزیه و تغییر جفرافیای سیاسی، گاهی نتایج مطلوب و دلخواه
را بوجود نمی آورد، همبستگی کارگران، زحمتکشان و روشنفکران را مخدوش و مانع از
گسترش نهاد های دمکراتیک می شود. از آن سو همکاری نظامی- امنیتی ایران و ترکیه هم
نگران کننده است زیرا هر دو رژیم حاکم بر دو کشور ناقض حقوق بشر و مبلغ دیدگاه های
ارتجاعی و تاریک اندیشی اند. در نتیجه همبستگی توده های مردمی با همه گرایش های
ملی، قومی و مذهبی و حفظ تمامیت ارضی ضرورت تاریخی است، گاهی تشکیل دولت های کوچک
و محدود که پروسه تاریخی و تکاملی خود را طی نکرده و نهاد های دمکراتیک خود را
تشکیل نداده باشند منجر به دیکتاتوری های خشن با اندیشه های شبه فاشیستی می شوند،
به هر رو به نظر می رسد همکاری نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران با ترکیه با
توجه به آن پیشینه تاریخی و گذشته نظامی- امنیتی به کشتن و نابود کردن نهاد های
دمکراتیک آمده و تلاش خواهد کرد تا همبستگی توده های محروم و بستوه آمده از
استبداد منطقه را از مسیر واقعی آن منحرف سازد....
محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se
.
No comments:
Post a Comment