محمد حسین یحیایی
سال ها است که
مردم ستمدیده آذربایجان مرگ تدریجی و عمدی دریاچه آذربایجان، این نگین گران بهای
خود را با آه و افسوس و با دلی خونبار و غمناک نظاره می کننند، تخریب موقعیت
دریاچه از سال های پایان جنگ ایران و عراق که با خواست و عناد گروهی مجنون از دو
سو برای تثبیت قدرت آغاز و سال ها به درازا کشید و میلیارد ها ثروت ملی را بر باد
داد، آغاز شد. در این سال ها نیرو های رزمی به پشت جبهه ها برگشته، در سودای بزم
اقتصادی به کارگردانی و میدان داری رفسنجانی سردار سازندگی خود خوانده در پروژه
های عمرانی شرکت کردند تا شعار خود کفایی اقتصادی را به ویژه در حوزه کشاورزی
برقرار سازند. در این راستا به سرعت و شدت ساخت و ساز سد ها بر روی رودخانه ها،
بدون بررسی های علمی، گاهی مهندسی، اقتصادی و اجتماعی و تاثیرات زیست محیطی و
آینده نگری دراز مدت آن آغاز شد. در مدت کوتاهی 40 سد بر روی 14 رودخانه هایی که
آب به دریاچه اورمیه می رساندند طراحی، و سازو ساخت آن ها آغاز شد، تا مانع رسیدن
5 و نیم میلیارد متر مکعب آب به این دومین دریاجه شور جهان شوند. از دیگر سو 24
هزار چاه نیمه عمیق که گاهی عمق برخی از آنها به بیش از 90 متر میرسد زمینه نفوذ
آب دریاچه را به این چاه ها فراهم کرد تا جائیکه هم اکنون تا شعاع چندین کیلومتر
از دریاچه، آب های زیرزمینی شور و یا نیمه شور شده اند، با افزایش این چاه ها و
تغییر کاربری در پیرامون دریاچه، محصولات سنتی مانند انگور و درخت های بادام که به
آب اندکی نیاز داشتند، تغییر کرد و چغندر قند و دیگر محصولات کشاورزی آب بر،
جایگزین آن محصولات سنتی گردید که دستآورد صد ها سال تجربه بشری در این منطقه بود.
در این جا نیز فاکتور انسانی در این فاجعه بزرگ طبیعی خودنمایی می کند.
دریاچه اورمیه
با بیش از 51876 کیلومتر مربع مساحت، 3 درصد از مساحت کشور را تشکیل می دهد، در
این مساحت بزرگ، پیشتر ها 102 جزیره وجود داشت که تنها در دو جزیره آن تعدادی از
آذربایجانی ها زندگی می کردند، به علت شوری شدید آب، ماهی و یا محصولات دیگر
دریایی در دریاچه موجود نبود و تنها آرتمیا که ارزش اقتصادی فراوانی داشت و غذای
ماهی های خاویاری را تشکیل می داد در آن صید می شد. در این میان تعدادی پستاندار،
پرنده های دائمی و مهاجر در مناطق مختلف آن به سر می بردند. حال دیگر از آن جزایر
و پرندگان زیبا در فصول مختلف سال خبری نیست و دریاچه به سوی نابودی کامل پیش می
رود. مردم آذربایجان از سال ها پیش به شیوه های مختلف گاهی با درخواست ها پیگیر
خود، گاهی با هشدار و گاهی هم با خشم، نگرانی، اضطراب و نا امیدی خود را از
خشکاندن دریاچه به تهران منتقل کردند، ولی جز خشونت همراه با وعده های توخالی چیز
دیگری نه به چشم و نه در اجرا دیدند. در این میان، 100 ها فعال آذربایجانی که تنها
جرمشان پیشگیری از نابودی دریاچه اورمیه بود دستگیر و گاهی به زندان های طولانی
مدت محکوم شدند، در همه این مدت رژیم ترسو و وحشتزده از خیزش عمومی هر حرکت و جنبش
اجتماعی را بدون توجه به ماهیت آن امنیتی می نامد و با فرار به جلو به سرکوب آن با
توسل به هر حیله و نیرنگی دست می زند. رژیم در رابطه با دریاچه اورمیه گاهی ستاد
نجات دریاچه را با شرکت ارگان ها، نهاد ها و شخصیت های علمی و اجتماعی با بودجه
کافی تشکیل می دهد ولی در عمل گامی بر نمی دارد، از این رو رفتار آن قابل تامل و
اندیشه است. در این راستا، دولت حسن روحانی که دولت خود را « تدبیر و امید » می
خواند و براستی که دولت دروغ و ریا است، در همان روز های نخست، ستادی تشکیل و
کارگروهی متشکل از دانشگاه های شریف، تهران، علم و صنعت، آذربایجان شرقی و غربی،
استانداران منطقه و نهاد های دیگر ترتیب داد تا طرح های خود را در مدت کوتاهی
ارائه دهند و بودجه ای هم در نظر گرفته شد، ولی تا کنون هیچ قدم موثر و اجرایی در
این راستا برداشته نشده است. تنها اقدام عملی در این راستا گفتگو با استاد پرویز
کردوانی جغرافی دان و کویر شناس ایرانی بوده است که در فرصت های مختلف به رادیو و
تلویزیون رژیم دعوت شده و یا در روزنامه ها در راستای خشک کردن دریاچه اورمیه
سخنرانی و یا مطلب نوشته است.
استاد کردوانی
به دفعات گفته است که این دریاچه از نظر اقتصادی به مفت هم نمی ارزد و باید هرچه
زودتر خشکانده شود، به باور و داوری استاد، دریاچه با خطا های انسانی به بیماری
تبدیل شده است که مداوا نخواهد شد، تنها راه آن مرگ زود رس است ! این استاد همچنان
ادامه می دهد : می توان نمک دریاچه را جمع کرد که خود منبع درآمد است تا جلو
ریزگرد های نمک گرفته شود، منطقه در سال 300 میلی متر بارندگی دارد، می توان با
تغییر کاربردی در 5 تا 6 سال آنجا را به پارک گیاهی و حیوانی تبدیل کرد! جناب
استاد به زندگی میلیون ها انسانی که هم اکنون در پیرامون این دریاچه با شعاع چند
کیلومتر زندگی می کنند توجهی نمی کند. این دریاچه محل گردشگری میلیون ها
آذربایجانی بود که برای استراحت و گاهی شنا به آنجا می رفتند. ارائه خدمات به
گردشگران، هزاران فرصت شغلی در حوزه های مختلف بوجود می آورد. هم اکنون نزدیک به
40 درصد از جوانان تحصیل کرده استان بیکارند، بنابرین استاد با کدام سند و مجور می
گوید که این دریاچه از نظر اقتصادی به مفت هم نمی ارزد!! ( در گفتگو با تلویزیون
دولتی ). از آن گذشته اخبار بسیار نگران کننده ای از منطقه می رسد که گاهی از سوی
مقامات رسمی مطرح می شود. آرمین نوربخش دبیر کمیته اجتماعی ستاد احیای دریاچه
اورمیه می گوید: سلامت مردم به شدت تهدید می شود، به طوری که شهروندان روستاهای
اطراف دریاچه و حتا خود تبریز به علت
استنشاق هوای آغشته به نمک دچار فشار خون بالا شده اند. برخی دیگر از پزشگان سخن
از گسترش سرطان ریه همراه با فشار خون به میان می آورند. نادر قاضی پور نماینده
اورمیه در مجلس شورای اسلامی بی اراده می گوید: روستا های اطراف دریاچه تا 51 درصد
تخلیه شده، اجبار مهاجرت میلیونی در راه است. این سخن قاضی پور در سال 1391 است که
از آن تاریخ تاکنون این مهاجرت اجباری شتاب بیشتری گرفته است. عیسی کلانتری دبیر
ستاد احیای دریاچه و دبیر خانه کشاورزان ایران می گوید: در شرایط کنونی حاشیه شرقی
و شمال غربی دریاچه محو شده، ریزگرد های نمک، زندگی مردم را از لحاظ بهداشتی و
سلامتی در معرض خطر قرار داده است، سرطان پوست در انسان و حیوانات 30 برابر شده
است، در این میان سقط جنین در دام ها به شدت افزایش یافته، مردم تهیدست و محروم
منطقه در بدبختی به سر می برند. شیدا ملک افضلی، رئیس اداره کنترل عوامل محیطی
موثر بر سلامت وزارت بهداشت هم می گوید: خشک شدن این دریاچه به دلیل اثر بر
اکوسیستم منطقه حتما بر روی موجودات زنده در این ناحیه و به دنبال آن جمعیت ساکن
در این موقعیت جغرافیایی اثر گذار است و نمی توان از اثرات بهداشتی آن به راحتی
گذشت ( خبرگزاری ایسنا، 15 تیرماه 1394 ). خشک شدن دریاچه به تغییرات آب و هوای
منطقه هم تاثیر خواهد گذاشت، با کاهش باد و هوای خنک از معتدل به گرمسیری گذر
خواهد کرد، در نتیجه بیماری های قارچی، عضلانی و مفصلی با ریزگرد های نمکی افزایش
خواهد یافت. از هم اکنون گذر از هوای معتدل به گرمسیری در شهرستان های عجب شیر،
بناب، آذرشهر، ملکان، اسکو و... مشاهده می شود.
در این شرایط
بحرانی که کم آبی، خشک شدن تالاب ها، دریاچه ها و رودخانه ها ادامه دارد، اجرای
برنامه پنج ساله ششم از سوی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به دولت ابلاغ شده و در
این ابلاغیه طولانی هم هیچگونه اشاره ای به کم آبی، خشکسالی و خشکاندن دریاچه
اورمیه و راه های برون رفت از این بحران که براستی یک فاجعه ملی برای مردم
آذربایجان است نشده، در عوض باز هم به افزایش جمعیت و حمایت دولت از این سیاست
دستور صادر شده
است.
نابودی دریاچه
اورمیه برای مردم منطقه و آذربایجان یک فاجعه بزرگ تاریخی از نظر اقتصادی، زیست
محیطی، اجتماعی و سیاسی است. رژیم درمانده از مدیریت جامعه و بحران های اجتماعی و
زیست محیطی، به هر ترفندی دست می زند که افکار عمومی را از این بحران ها منحرف
سازد، روزی از باز کردن سد ها، تزریق آب از دریای خزر و رود ارس و باروری ابر ها و
ایجاد باران های مصنوعی سخن می گوید و روز دیگر با وقت کشی از کارشناسان و
طرفداران خشکاندن دریاچه اورمیه دعوت می کند و مدد می جوید تا نشان دهد که کاری
برای دریاچه اورمیه نمی توان کرد و این همه نشان می دهد که جمهوری اسلامی و تهران،
کاری برای دریاچه و مردم آذربایجان نخواهند کرد. بنابرین روز های سختی در انتظار
دریاچه و مردم آذربایجان در این منطقه است، راه برون رفت، اتحاد، سازمان دهی،
گسترش مبارزه در همه حوزه ها و خواست و اراده سرنوشت ساز مردم، در هر شرایطی
است....
محمد حسین
یحیایی
mhyahyai@yahoo.se
No comments:
Post a Comment