آذربایجان در دوران رضا شاه روز های سختی گذرانده بود، سیاست یکسان سازی زبانی، ملی، فرهنگی و تاریخی بیشترین آثار مخرب خود را از نظر سیاسی، اقتصادی و روانی در آذربایجان گذارده بود، مردم سیاست زده و دلسرد به کنجی خزیده، خشم خود را فرو می خوردند تا شرایط مهیا شود، از آن رو برکناری رضا شاه از اریکه قدرت موجب شعف و شادی و امید به آینده شد تا آذربایجان بتواند عقب ماندگی های سیاسی و اقتصادی خود را به سرعت جبران کند و خواسته های انقلاب مشروطه را که در حفظ آن جانفشانی ها کرده بود به اجرا در آورد، فعالین سیاسی، اجتماعی و هنری به سرعت دست بکار شدند، در تبریز انجمن آذربایجان و کانون های صنفی نویسندگان و هنرمندان شکل گرفت و در تهران روزنامه « آژیر » از سوی پیشه وری که بعد از سال ها زندان و تبعید آزاد شده بود منتشر شد، پیشه وری با تحلیل اوضاع سیاسی با زبان گزنده ای به نقد شرایط پرداخت و از حقوق زحمتکشان بویژه کارگران آذربایجانی که برای لقمه نانی به حاشیه تهران ( یافت آباد، تورک آباد، نازی آباد و... ) مهاجرت کرده بودند پرداخت.، نوشته های پیشه وری خوشآیند استبداد حاکم بر تهران و مرتجعین نبود از آن رو با تمام توان مانع از انتشار و توزیع نشریات منتقد در تهران و آذربایجان می شدند.
استبداد حاکم بر تهران و مجلس سیزدهم بصورت آشکار و پنهان با نمایندگان ایالات متحده و بریتانیا در گفتگو و زدوبند بودند، برای پیشگیری از بحران شدید اقتصادی دکتر « میلیسپو » را به استخدام درآورده در ریاست دارایی قرار دادند و مستشاران دیگری از آمریکا را در ارتش، ژاندارمری و شهربانی بکار گماردند و همسو با آن گفتگو و مذاکراتی را با شرکت های بزرگ نفتی بصورت پنهان پیش بردند، اوضاع اقتصادی به شدت تیره و تار بود و تبریز که روزگاری نه چندان دور مرکز غله و سبد غذایی کشور بود، گرفتار قحطی و گرسنگی شده بود، روزنامه « فریاد » در مقاله ای زیر عنوان « منظره شهر تبریز » نوشته بود... تبریز که چون طاووس از علم، آزادیخواهی، صنعت، ثروت، معنویت و میهن پرستی نقش و نگار فراوان داشت، اینک مرغ بال و پر شکسته و دم و کاکل کنده از همه زیبایی ها دور و محروم است... ( فریاد، شماره 4 ، به تاریخ 21 آذرماه 1321 ) بنابرین شرایط خیزش مردمی و رهایی از اوضاع بحرانی هر روز بیشتر از گذشته فراهم می آمد. همراه با آن روشنفکران، فعالین اجتماعی و کارگری در ارتباط با یکدیگر چاره اندیشی می کردند تا فرمان انتخابات مجلس چهاردهم از سوی « سهیلی » نخست وزیر در اواخر خردادماه 1322 صادر شد ولی حکومت نظامی همچنان برقرار بود تا مانع از راه یابی نمایندگان واقعی مردم به مجلس شود در نتیجه آذربایجان بویژه تبریز از اهمیت ویژه ای در انتخابات برخوردار بود، پیش از انتخابات سرلشگر مقدم استاندار آذربایجان، تعدادی از مالکان بزرگ و مخالفان نیرو های مترقی را در شورای نظارت بر انتخابات قرار داد تا صندوق های رای را پیش از پایان کار کارگران و زحمتکشان جمع آوری کند و به رای گیری پایان دهد که این سیاست حوزه ها را به تنش کشید، در شمارش آرا سید جعفر پیشه ورری و حاج رحیم خویی که از سوی نیروهای مترقی حمایت می شدند با اکثریت آرا انتخاب و همراه با نمایندگان دیگر راهی مجلس شدند. انتخاب این دو، ارتجاع را به وحشت انداخت و کارشکنی ها آغاز شد تا مانع از ورود پیشه وری به مجلس شوند. نخست نوع و چگونگی انتخابات تبریز را زیر پرسش و شبهه بردند، ولی در نهایت با عوام فریبی و حیله گری تنها اعتبار نامه پیشه وری و خویی را رد کردند که نشان می دهد آنان به درستی و صحت انتخابات باور داشتند و تنها از حضور پیشه وری در مجلس که می توانست زبان گویای مردم در مجلس باشد در هراس بودند.
پیشه وری بعد از رد اعتبارش به روزنامه خود برگشت و ارتباط خود را با آذربایجان که در هنگام تبلیغات انتخاباتی افزایش یافته بود گسترش داد، زیرا با سفر به نقاط مختلف بویژه روستا ها با مسائل دهقانی آشنایی بیشتری پیدا کرده بود، ادامه این روابط و درخواست های پی در پی فعالین اجتماعی و سیاسی تبریز از پیشه وری برای اقامت در این شهر باعث شد که در اوایل شهریور سال 1324 با سپردن آزیر به دوستان به تبریز بیاید، و در اولین فرصت انجمن « جبهه آزادی » را با میرزا علی شبستری و دوستان دیگر تشکیل دهد. گفتگو و مذاکرات بدون وقفه بین فعالین اجتماعی و سیاسی ادامه یافت در این میان شبستری روزنامه آذربایجان را در اختیار پیشه وری قرار داد، پیشه وری با توجه به شرایط وخیم اقتصادی و انفجاری آذربایجان مقالات تند و انتقادی شدیدی را منتشر کرد و بیانیه مهم و تاریخی 12 شهریور را به زبان ترکی و فارسی آماده و برای بررسی و بازبینی در اختیار دوستان و رفقای هم رزم خود گذاشت تا نسخه نهایی آن آماده شود. نسخه نهایی به امضاء 48 نفر از سرشناس های تبریز از جمله صادق پادگان مسئول کمیته ایالتی حزب توده ایران رسید و منتشر شد، در پی آن سیل تلگراف ها در حمایت از آن از نقاط مختلف آذربایجان و حتا روستاهای آن سرازیر شد که نشانگر حمایت توده های مردم از متن و روح حاکم بر آن بود، در نتیجه پیشه وری و دوستان به ضرورت یک تشکل سیاسی و سرنوشت ساز پی بردند و در آن راستا فعالیت های خود را آغاز کردند.
بیانیه از یک مقدمه و 12 ماده تشکیل شده، در بخشی از مقدمه آمده است ایران مسکن اقوام و ملل گوناگون است. این اقوام و ملل هر قدر آزادتر زندگی کنند، یگانگی بیشتری خواهند داشت... وحدت ملی واقعی زمانی میسر می شود که همه مردم با حفظ خصوصیات و آزادی داخلی خود ترقی کرده و از هر لحاظ بتوانند باهم برابری کنند... آذربایجان می گوید: تهران به دردهای ما نمی رسد و از تشخیص و رفع احتیاجات ما عاجز است... ما این حق را به خود قائلیم که صاحب اختیار خانه ی خود شده و امکان اداره آن را مطابق میل و سلیقه خود داشته باشیم. « فرقه دمکرات آذربایجان » زائیده این احتیاج است.در بیانیه 12 شهریور به اختصار آمده است.
/ توام با حفظ استقلال و تمامیت، آذربایجان خواهان تعیین سرنوشت است.
/ انجمن های ایالتی و ولایتی انتخاب شده در زمینه های فرهنگی، بهداشتی، اقتصادی و نظارتی بر عملکرد مامورین و تغییر و تبدیل آن عمل خواهد کرد.
/ در مدارس آذربایجان تا کلاس سوم تدریس فقط به زبان ترکی خواهد بود و از آن به بعد به هر دو زبان... تشکیل دانشگاه در آذربایجان یکی از مقاصد اساسی فرقه است.
/ فرقه در توسعه صنایع، کارخانه ها، صنایع دستی و رفع بیکاری تلاش جدی خواهد کرد.
/ فرقه برای توسعه تجارت و رساندن محصولات کشاورزان به بازار داخلی و صادرات و باز کردن راه های ترانزیت اقدام عملی خواهد کرد.
/ فرقه در آبادانی شهر ها از یاری و همکاری مردم استفاده کرده، در مرحله نخست آب شهر تبریز را تامین خواهد کرد.
/ فرقه با توجه به جنبش های دهقانی رابطه بین مالک و دهقان را بگونه ای تنظیم خواهد کرد که هم دهقان راضی شود و هم مالک به آینده خود اعتماد کند.
زمین های خالصه و زمین های متعلق به اربابانی که آذربایجان را ترک کرده و محصول دسترنج دهقانان را در تهران و یا شهر های دیگر مصرف می کنند، بدون قید و شرط در اختیار دهقانان قرار خواهد گرفت.
/ در مبارزه با بیکاری به ایجاد کارخانه، گسترش تجارت، ایجاد موسسات زراعی، کشیدن راه آهن و راه شوسه اقدام خواهیم کرد.
/ تعداد نمایندگان آذربایجان را در مجلس با توجه به جمعیت افزایش خواهیم داد.( به نظر می رسد یک سوم از تعداد نمایندگان مجلس خواهد بود )
/ فرقه با تمام توان با اشخاص فاسد، مختلس و رشوه گیر در ادارات مبارزه خواهد کرد و به زندگی و معیشت مامورین دولتی رسیدگی خواهد کرد.
فرقه می خواهد بیش از نصف مالیات که از آذربایجان گرفته می شود صرف احتیاجات خود آذربایجان شود و مالیات های غیر مستقیم بطور جدی کاهش یابد.
/ فرقه طرفدار دوستی با کلیه ی دول دمکرات است و برای حفظ آن تلاش خواهد کرد..در پایان امید ما بر این است که هر آذربایجانی وطنپرست خواه در داخل و خواه در خارج آذربایجان در راه رسیدن به این مقاصد با ما همصدا و همراه شود، طبیعی است که اگر انسان خانه ی خود را اصلاح نکند، نمی تواند برای اصلاح محله، شهر و یا کشور خود بکوشد، اصلاح و ترقی آذربایجان موجب ترقی ایران خواهد شد و به این وسیله میهن از دست قلدرها و مرتجعین نجات خواهد یافت ( خلاصه شده از کتاب قیزیل صحیفه لر، انتشارات فرقه دمکرات آذربایجان )
استبداد و ارتجاع حاکم بر تهران همه توان خود را بکار برد تا از انتشار آن در سراسر کشور پیشگیری کند و می توان گفت که با تبلیغات وسیع و گسترده توانست به مقصود خود برسد.زیرا انتظار بر آن بود که این بیانیه بازتاب وسیع و گسترده ای در مناطق دیگر بویژه در بین روشنفکران و فعالین اجتماعی و سیاسی پیدا کند و راه دمکراسی و آزادی را هموار سازد.
با انتشار بیانیه، فرقه دمکرات آذربایجان فعالیت های خود را آغاز کرد و روزنامه آذربایجان ارگان رسمی آن شد، در اولین شماره آن پیشه وری با مقاله ای تحت عنوان « فرقه دمکرات آذربایجان » فعالیت خود را آغاز کرد نوشت: بیانیه 12 شهریور مورد استقبال گرم و گسترده ای روبرو شد...مردم با ابراز احساسات باز شدن راه بسوی سعادت و آزادی را حس کردند. ولی استبداد و ارتجاع در تهران با ترشرویی و ترس از آینده خود سیل اتهام، ناسزا و دروغ را روانه آذربایجان کردند و همزمان زبان تهدید را گشودند که پیشه وری اینبار مقاله ای با عنوان « حرف آخر ما بر سر دوراهی » منتشر کرد و در آن نوشت: ما با تمام توان خود برای حفظ دمکراسی و آزادی سوگند خورده ایم... آذربایجان توان اداره کردن کار خود را دارد، اگر حقه بازان تهران با الهام گرفتن از لندن به فکر محو آزادی باشند ما یک قدم پیش گذاشته و مجبور به قطع کردن روابطمان با آنان خواهیم بود، حکومت تهران باید بفهمد که بر سر دوراهی قرار گرفته و آذربایجان راه خود را انتخاب کرده است، او به آزادی و دمکراسی و اصول آنها وفادار خواهد ماند.
بیانیه 12 شهریور از همان روز های نخست مورد بی مهری، خشونت و اتهام های واهی و بی پایه استبداد و ارتجاع قرار گرفت، تبلیغات وسیع و گسترده از همان روز های نخست آغاز شد و آنچنان پیش رفت که گاهی روشنفکران و فعالین سیاسی طرفدار دمکراسی و آزادی هم تحت تاثیر آن قرار گرفتند و نسبت به آن که می توانست مسیر دمکراسی را با پایان جنگ جهانی دوم باز کند، یا بی تفاوت و یا سکوت کردند، با شکست فرقه دمکرات آذربایجان حاکمیت استبداد خود را باز سازی کرد و ارتجاع هم در کمین نشست تا قدرت سیاسی را دردست گیرد، در همه این مدت از خصومت و دشمنی با فرقه دمکرات و حکومت ملی آذربایجان اندکی هم کاسته نشد، در این میان برخی در اروپا و برخی دیگر در باکو نشسته، اسناد حعلی درست می کنند تا خود را مطرح سازند، در حالی که بیانیه 12 شهریور و عملکرد فرقه، مبارزه با استبداد و ارتجاع بود و در راستای دمکراسی راهگشایی می کرد.
فرقه دمکرات آذربایجان 75 سال پیش حق تعیین سرنوشت را مطرح و پیش برد که سال ها بعد در کنوانسیون های مختلف جهانی ( منشور سازمان ملل، منشور جهانی حقوق بشر، کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی و... ) مورد تائید و تاکید قرار گرفت، در نتیجه باید متن ارزشمند و تاریخی بیانیه 12 شهریور و عملکرد جکومت یکساله فرقه مورد بازخوانی و ارزیابی قرار گیرد...
محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se .
No comments:
Post a Comment