برگردان: شیوا فرهمند راد
ماتس مالم (Mats Malm)
دبیر دائمی فرهنگستان سوئد، و اریک رونهسون (Eric Runesson) عضو فرهنگستان در گفتوگویی با
روزنامهی سوئدی داگنز نوهتر میگویند که خط قرمز فرهنگستان میتوانست «تحریک به
جنگ» یا «تحریکات بر ضد گروهی از مردم» بودهباشد. ماتس مالم میگوید: بسیاری از
واکنشها با تصویری که از اوضاع داریم، همخوانی ندارد.
روزنامهنگار د.ان. هوگو لیندکویست (Hugo Lindkvist) مینویسد: شب و روزی پس از اعلام
برندگان جایزهی نوبل ادبیات، گفتوگوی تلفنی سهجانبهای با دبیر دائمی
فرهنگستان، و عضو حقوقدان فرهنگستان انجام دادم. انتظار میرفت که فرهنگستان پس
از بحران عمیق پارسال، اکنون از این موقعیت برای برداشتن گامی به پیش استفاده
کند، اما گزینش یکی از برندگان، یعنی پتر هاندکه، واکنشهای شدیدی را در سراسر
جهان به دنبال داشتهاست. این گزینش را کسانی «شرمآور»، «غریب» و «شگفتانگیز»
خواندهاند.
پن جهانی، که سازمانیست برای دقاع از آزادی بیان، در نامهای خطاب به روزنامهی
د.ان. مینویسد که فرهنگستان گزینشی «بسیار تأسفآور» انجام دادهاست.
«مادران سربرنیتسا»، سازمان بستگان قربانیان قومکشی در سربرنیتسا، خواستار
آن شدهاست که این جایزهی نوبل پس گرفتهشود.
روزنامهی انگلیسی تایمز در سرمقالهای مینویسد که فرهنگستان هرگز مشابه این
«گزینش منحرف» را انجام ندادهاست که «برای همیشه باید گریبانگیر بنیاد نوبل
بماند».
ماتس مالم به هنگام گفتوگو تکرار میکند که این واکنشها برایش غیرمنتظره
بودهاست. او میگوید:
- معیار اولیه در کار جایزهی فرهنگستان این است که منظور این نیست که ادبیات
وسیلهای برای حمله به جامعهی متمدن باشد. از این رو ما از واکنشهایی که میبینیم
کمی شگفتزده هستیم. همه چیز بر اصل ارزش برابر همهی انسانها استوار است.
همچنین پرسش آزادی بیان در برابر ماست. مرزهایی برای آزادی بیان وجود دارد. اما
در این مورد هیچ چیزی قوانین سوئد یا حقوق بینالمللی را زیر پا نمیگذارد.
انتقاد شدید از پتر هاندکه تازگی ندارد. از دههی ۱۹۹۰ و از هنگام سخنان او
دربارهی جنگ خونین در بالکان، از او انتقاد شدهاست. او را متهم کردهاند که
جانب صربهای ملیگرا و رهبرشان سلوبودان میلوسهویچ را گرفتهاست. میلوسهویچ
برای جنایتهای جنگی محاکمه شد. هاندکه از جمله هنگام تدفین میلوسهویچ در سال ۲۰۰۶ سخنرانی کرد.
گذشته از آن بسیاری از منتقدان بر جملههای ضد و نقیض او در مجموعهی جستارهای
«Eine winterliche
Reise zu den Flüssen Donau, Save, Morawa und Drina oder Gerechtkeit für Serbien» [سفری زمستانی بر رودهای دونائو، ساوه، موراوا و درینا، یا
عدالت برای صربها] (۱۹۹۶) و سپس در مقالهای در روزنامهی فرانسوی لیبراسیون (۱۹۹۶) ایراد میگیرند.
به هنگام اعلام برندگی پتر هاندکه، اعضای فرهنگستان سوئد تمایلی برای سخن گفتن
پیرامون جنجالهای او نداشتند. آندرش اولسون (Anders Olsson) سخنگوی بنیاد نوبل از میکروفون
فرهنگستان گفت: «این جایزهای ادبیست، جایزهی سیاسی نیست.» و ماتس مالم کمی
دیرتر در تلویزیون گفت: «فرهنگستان این حق را ندارد که کیفیت ادبی را در برابر
ملاحظات سیاسی قرار دهد».
اما هنگام گفتوگو با د.ان. این دو عضو فرهنگستان نظر خود را دربارهی
انتقادها بیشتر توضیح میدهند. اریک رونهسون میگوید: «من و البته خیلیهای دیگر
میدانستیم که اگر پتر هاندکه را برگزینیم، این گزینش از نظر خیلیها جنجالی
خواهد بود.» او در ضمن تأکید میکند که این تنها نظر خود اوست و نه نظر همهی
فرهنگستان.
این حقوقدان تحلیلی را که به هنگام گزینش برنده داشته، تشریح میکند. تحلیل او
پیش از هر چیز بر کتابی از کورت گریچ (Kurt Gritsch) از دانشگاه اینسبروک، و مقالهای از کارولین فون اوپن (Karoline von
Oppen)
از دانشگاه بات (Bath)
استوار است. اریک رونهسون میگوید که پژوهشهای دو نامبرده تصویر متفاوتی از آنچه
منظور هاندکه بوده به دست میدهد:
- کورت گریچ آنچنان که من میفهمم به این نتیجه میرسد که انتقاد از هاندکه
فارغ از جانبداری نیست. حتی شاید بر پایهی سوء برداشت از آنچه هاندکه میخواسته
بگوید بنا شدهاست.
- کارولین فون اوپن هم همین نظر را دارد. او میگوید که انتقادی که از گفتههای
هاندکه میکنند چندان درست نیست. میتوان آنها را کموبیش بر پایهی سوءتفاهم
دانست.
میپرسم: آیا همهی شما در فرهنگستان این نوشتهها را خواندهاید، یا تنها
شما؟
اریک رونهسون میگوید:
- من فرض را بر آن میگذارم که همه موضع گرفتهاند و هر کس پژوهشهای خود را
انجام داده تا ببیند ریشهی این انتقادها چیست.
بحث پیرامون پتر هاندکه اغلب از آن میرود که چگونه باید او را فهمید یا این
که او در واقع چه گفتهاست. ماتس مالم برای مثال میگوید هاندکه در روزنامهی
سوددویچه سایتونگ (اول ژوئن ۲۰۰۶) قتل عام سربرنیتسا را «شرم ابدی» نامیدهاست. اما در
همان مقاله هاندکه ابراز تردید میکند که آنچه را در سربرنیتسا روی داده آیا میتوان
«جنایت علیه بشریت» و «قومکشی» نامید؟
در یک کنفرانس مطبوعاتی خودجوش در شهر شاویل (Chaville) [فرانسه] پس از اعلام برندگی
هاندکه، او از پاسخ دادن به پرسشهای حساس شانه خالی کرد. سپس او به خبرنگار
د.ان. گفت:
- از نظر من ملیگرایی و میهنپرستی با هم تفاوت دارند. کشور من همچنان اتریش
است، و اگر کسی به کشورم توهین کند، من میهنپرست میشوم. اما ضد ملیگرایی هستم.
مطلقاً چنین است. البته در اصل واژهی میهنپرستی (patriotism) را هم دوست ندارم، زیرا که
دوست داشتن میهن یک «ایسم» نیست.
با این همه محکوم کردن او و فرهنگستان همچنان ادامه دارد. جنیفر کلمنت (Jennifer Clement) دبیر کل سازمان دفاع از آزادی
بیان، پن جهانی، در پیامی کتبی خطاب به د.ان. میگوید:
- تصمیم فرهنگستان در گزینش نویسندهای که به دفعات در صحت جنایتهای مستند
جنگی شک کردهاست بسیار تأسفآور است، پیش از همه از آن رو که این گزینش بیگمان
برای قربانیان آن جنایتها بسیار دردآور خواهد بود.
انجمن سراسری بوسنی – هرتسهگووینا در سوئد در بیانیهای مینویسد: «دادن
جایزه به پتر هاندکه، صاحب اندیشهی انکارکنندهی قومکشی، مانند پاشیدن نمک بر
زخمهای بوسنیهاست.»
از اریک رونهسون و ماتس مالم میپرسم که آیا نکتهی درستی در واکنشها میبینند؟
ماتس مالم میگوید:
- ما میدانیم که هاندکه جنجالیست. اما بسیاری از واکنشها با تصویری که ما
از وضعیت داریم و با دنبال کردن پژوهشها و نوشتههای تازه دربارهی او بهدست
آوردهایم، همخوانی ندارد.
اریک رونهسون ادامه میدهد: - من بسیار مایلم که با منتقدان به شکلی در بحث
شرکت کنم. اما در آن صورت با حرکت از بحثی که از جمله کورت گریچ و کارولین فون
اوپن مطرح کردهاند. پژوهش آنان نشان میدهد که با گذشت زمان افراد بیشتر و
بیشتری به این نتیجه میرسند که انتقاد از هاندکه عادلانه نبودهاست و بر
سوءتفاهم بنا شدهاست. اما با پیشفرضهایی دیگر، روشن است و میتوان درک کرد که
کسانی خشمگین میشوند.
پتر هاندکه در سخنرانی هنگام تشییع سلوبودان میلوسهویچ از جمله گفتهاست: «من
حقیقت را نمیدانم اما میبینم، گوش میدهم، احساس میکنم، به یاد میآورم. برای
همین است که امروز اینجا هستم، در کنار یوگوسلاوی، در کنار صربستان، در کنار
سلوبودان میلوسهویچ.» این را چگونه تفسیر میکنید؟
اریک رونهسون میگوید: - به نظرم این جمله در درک او از اصطلاح gerechtigkeit (عدالت) میگنجد. هاندکه جایی
در این اثرش [مجموعهی جستارها منتشر شده در سال ۱۹۹۶] میگوید، اگر درست یادم
ماندهباشد، که در جستوجوی عدالت مسئله بر سر دفاع از یکی از طرفین نیست. عدالت
نخست هنگامی جاری میشود که به جستوجوی آزاد راه دادهشود. به حق یا به
ناحق او گزارشهای رسانهها از جنگ صربستان را جانبدارانه میدانست. او همانطور
که خود در جایی میگوید، فرض را بر آن مینهاد که لازمهی عدالت آن است که به
چیزی فکر کنیم که فکرش نشده و باید بکوشیم که نادیدهها را ببینیم. تنها در آن
هنگام است که میتوان عدالت را تضمین کرد. به نظر من نکتهی بسیار درستی در این
گفته هست. برای داوری عادلانه باید همهی فرضیهها را زیر و رو کرد.
ماتس، در برنامهی تلویزیون از شما پرسیدند که مرز سیاسی فرهنگستان کجاست و
پاسخ دادید که فرهنگستان حق ندارد که کیفیت ادبی را در مقابل ملاحظات سیاسی قرار
دهد. منظورتان چه بود؟
- در واقع بار دیگر بر میگردد به آزادی بیان و این که حق داریم چه چیزهایی
بگوییم. ادبیات در محیطی ایدئولوژیک سیر میکند ولی ما نمیتوانیم بگوییم که این
یا آن ادبیات بد هستند زیرا که جنبهای سیاسی در آنها هست.
اریک رونهسون میگوید که اگر نویسندهای ادبیات را همچون ابزاری بهکار برد
برای حمله به توصیفی که خود از بنیاد ساختار دولت ما میکند، یا حمله به برابری
ارزش و حقوق انسانها، آن وقت مسئله برای او سیاسی میشود. او میگوید:
- ما در فرهنگستان، به نظر من، میتوانیم این نکتهها[ی بالا] را در نظر
داشتهباشیم. تمامی جامعهی مدنی و دموکراتیک بر اینها بنا شدهاست. تا جایی که
کسی به اینها احترام میگذارد، و معتقدم که پتر هاندکه این احترام را میگذارد،
من مسئلهای ندارم.
پس شما نظرهای متفاوتی دارید؟ شما ،اریک، میگویید که میشود جنبهی سیاسی را
در نظر گرفت، ولی شما، ماتس، میگویید که شما حق این کار را ندارید؟
ماتس میگوید: - بستگی به این دارد که کسی برای مثال از مرز تحریک به جنگ پا
فراتر بگذارد. و همین است که برای ما غیرمنتظره بودهاست. برخی از کسانی که واکنش
نشان دادهاند معتقدند که هاندکه کموبیش تحریک به جنگ کرده. ما نشانهای در
تأیید این ادعا نیافتهایم.
اما اگر چنین نشانههایی یافتهبودید، آنوقت میتوانستید بگویید که او نباید
جایزه بگیرد؟
ماتس مالم میگوید: - آری.
اریک رونهسون میگوید: - يا اگر که او برای مثال مرتکب تحریک بر ضد گروهی از
مردم شدهبود. در آن صورت بیگمان خیلیها [در فرهنگستان] به فکر فرو میرفتند.
پتر هاندکه در سال ۲۰۱۴ جایزهی ایبسن را برد و همان هنگام اعتراضهای شدیدی بر
گزینش او شد. آیا شما هنگامی که تصمیم گرفتید که نوبل را به او بدهید، بر آن
اعتراضها آگاهی داشتید؟
ماتس مالم پاسخ میدهد: - ما اطلاع داشتیم.
آیا برای اعتراضهایی که این جا در سوئد ممکن است صورت بگیرد آمادگی دارید،
برای مثال به هنگام تحویل جایزه؟
اریک رونهسون پاسخ میدهد: - به سهم خودم در هر حال امیدوارم که واکنشها با
خردمندی باشد. یعنی بتوان با حرکت از تفسیرهای متعادلتر از آنچه پتر هاندکه در
واقع گفته، بتوان بحث کرد. اما شاید این امید بیجاییست. من بر خردمندی باور
دارم. باور دارم که سرانجام جایی خرد پیروز میشود.
ماتس مالم فقط میگوید که همین را تأیید میکند، و گفتوگو به پایان میرسد.
لحظهای بعد اریک رونهسون پژوهشهایی را که کاویدهاست با ایمیل میفرستد و
خواندن آنها را توصیه میکند. او کمی بعد ایمیل دیگری میفرستد و جنبهی دیگری
از آنچه را در استدلالش به سود پتر هاندکه به کار برده میافزاید. او مینویسد:
«برای من [همچون حقوقدان] این نیز مهم است که دادگاهی در فرانسه پتر هاندکه
را در شکایتش از روزنامه نوول ابسرواتوار که تهمتهایی از همین دست به او زدهبود
که این روزها نیز بر سر زبانهاست، پیروز اعلام کرد. امیدوارم که موارد مشابهی
این جا در سوئد پیش نیاید.»
برگردان از روزنامهی سوئدی داگنز نوهتر، دوشنبه ۱۴ اکتبر ۲۰۱۹
توجه: برگرداندن این متن تنها برای اطلاعرسانیست و بیانگر موضع مترجم نیست.
No comments:
Post a Comment