نوشتهء: محمد بدری گولتکین ترجمهء: علی قره جه لو
محمد بدری گولتکین |
در "کانال اولوسال" Ulusal Kanal فیلمی چینی
نمایش داده می شود، که تاکنون چندین بار پخش شده است: "بدون ارتش ماندن".
این فیلم، فروپاشی ارتش چین در زمان اشغال ژاپنی ها در جنگ جهانی دوم، و رنج
ها ومصیبت های مردم بدون ارتش را نشان می دهد.
بیچارگی مردم در مقابل قتل عام های توده ای، استفاده از زنان چینی برای برآوردن
احتیاجات جنسی سربازان ژاپنی، و وضعیت فلاکت بار زندگی کودکان بشکل تکان دهنده ای،
در این فیلم، منعکس می شود.
وقتی فیلم را تماشا می کنید، مشاهده می کنید که در عصر ما، وقتی ملتی بدون
ارتش می ماند، زیر پا می ماند.
نمونه های عراق و لیبی
این حقیقت را امروز هم، در تجربه کشورهایی نظیر عراق و لیبی که با قربانی دادن
صدها هزار و میلیون ها انسان خود، زندگی می کنند، مشاهده می کنیم.
آمریکا در سال 2003 عراق را اشغال، و ارتش عراق را متلاشی کرد. عراق، تلفاتی بسیار بیشتر از زمان جنگ را در
دوران بعد از اشغال، زمانی که دارای ارتشی نبود، متحمل شد. تعداد تلفات عراق در نزاع های قومی و مذهبی
صدها هزار و حتی میلیون هاست.
اما، بلکه مهم تر از آن، توحش داعش و تحمیل هزینه های ویرانی عراق در شرایط
نبود ارتش ملی است. بدلی که عراق هنوز می
پردازد.
همین تابلو، در لیبی نیز بوقوع پیوست.
وقتی ارتش ملی از هم پاشید، کشور بزرگ، به منطقه حاکمیت بیش از صد گروه
مسلح رقیب، که درگیر گسترش منطقه حاکمیت خود بودند، تجزیه شد.
نمونه سوریه
سوریه یک نمونه معکوس است.
بیش از 80 هزار تروریست، از 84 کشور
جهان که با حمایت کشورهای امپریالیستی و در راس آن آمریکا، و همدستان منطقه ای
آنها، بسیج شده بودند علیه سوریه بکار
گرفته شدند.
ولی ارتش سوریه علی رغم گذراندن روزهای سخت، ازهم نپاشید، و از وطن و ملت خود
دفاع کرد.
در مناطقی که ارتش سوریه حاکمیت خود را از دست داد، میلیون ها انسان به وضعیت
پناهنده دچار شدند. هزاران نفر در آبهای
مدیترانه غرق شدند. در میان انسان هایی که
وطن خود را از دست داده بودند، گدایی، فحشاء ... بیداد کرد.
ولی از طرف دیگر، اکثریت بزرگ شهروندان سوریه، تحت حمایت ارتش ملی خود، بدون
مواجهه با عواقبی که در بالا بدان اشاره کردیم، توانستند در وطن خود، به زندگی
ادامه دهند. (1)
احکام حکومتی آکپ {AKP}
احکام حکومتی که حکومت آکپ بدنبال اقدام به کودتای 15 ژوئن "سازمان ترور
فتح الله گولن" FETÖ
علیه نیروهای مسلح صادر کرده است،
نهایتا هدف اش، بدون ارتش کردن ملت ترک است.
تعطیلی دبیرستان های نظامی و آکادمی های نظامی، خارج کردن بیمارستان های نظامی
از حیطه ی نیروهای مسلح ترک. تبدیل
"مدارس جنگ" به "دانشگاه دفاع ملی" که از ماهیت آن کسی خبر
ندارد. وابسته کردن فرماندهی ستاد ارتش به
ریاست جمهوری، از بین بردن سلسله مراتب نیروهای مسلح ترک، وابسته کردن فرماندهان
نیروهای چهارگانه ارتش به وزارت دفاع ملی، جدا کردن نیروهای گارد ساحلی و
ژاندارمری از ارتش و وابسته کردن آنها به وزارت کشور، تمامی اقدامات فوق به معنای
محروم کردن ترکیه از داشتن ارتش است.
حکومت آکپ با احکام حکومتی، آنچه را که دشمنان ترکیه، سال ها در پی انجام آن
بوده، ولی موفق نشده بودند را، بجا آورده است. به قابلیت رزمی ارتش ترک ضربه ای مهلک
وارد شده است.
کسی که ارتش را تضعیف کند، نمی تواند ترکیه را اداره کند
شماره سپتامبر "مجله تئوری" روی این موضوع متمرکز می شود. شخصیت های ارزشمند و متخصص این امر، به بررسی
همه جانبه احکام حکومتی آکپ، که نیروهای مسلح ترک
TSK
را فلج می کند، پرداخته اند. (2)
ژنرال بازنشسته "علی اردینچ"، Ali Erdinç دریادار بازنشسته "سونر
پولات"، Soner Polat دریادار بازنشسته "ایلکر گووه ن"، Ilker Güven سرهنگ
بازنشسته "ابراهیم جوشغون"، Ibrahim Joşkun دکتر "جنید آکالین" Jüneyd Akalın و
"تئومان علی لی" Teoman Alili با بررسی
همه ابعاد موضوع، مجموعه کاملی را ارائه داده اند.
تئوری در این شماره، مانند شماره ماه اگوست، که اقدام به کودتای "سازمان
ترور فتح الله گولن" را مورد بررسی قرار داده بود، موفق به نشر اثر بی نهایت
مهم دیگری شده است.
ترکیه در ماهها و سالهای آینده موضوع ارتش را بشکل همه جانبه ای بحث خواهد
کرد، زیرا در درون یک جنگ واقعی است، و به ارتش اش بیش از هر زمان دیگری محتاج
است.
شماره ماه سپتامبر تئوری، با عنوان: "کسی
که ارتش را تضعیف کند، نمی تواند ترکیه را اداره کند" به نظر می رسد که
در ماهها و سالهای آینده به منبع مراجعه هر کسی تبدیل خواهد شد.
با اعتقاد به دور نبودن عیدهای زیباتری، عید قربان همه خوانندگان را تبریک می
گویم.
توضیحات مترجم:
(1) ترجمه مقاله حاضر هفته ها قبل از تحولات اخیر
سوریه و سقوط شهر حلب و برقراری کنترل دوباره دولت سوریه بر بزرگترین و مهم ترین
شهر این کشور انجام گرفته است. لذا لازم
دانستم اشاره ای کوتاه به تحولات سوریه در این زمینه بکنم. ویرانی حلب، سوریه، عراق، افغانستان، لیبی، یمن
.. کشته شدن میلیونها و آوارگی دهها میلیون از شهروندان این کشورها، در درجه اول
نه به علت ستم گری و سرکوبی رژیم های این کشورها، که نتیجه سیاست های امپریالیستی
آمریکا و غرب و استفاده از سازمان های ترور قرون وسطایی اسلامی - که ساخته و پرداخته خود آنهاست - در تجزیه و
سازماندهی دوباره این کشورها در جهت منافع بلند مدت و استراتژیک خود است. ماشین تبلیغات جنگی غرب با سقوط حلب و ویرانی و
فلاکت مردم این شهر، اینبار در نقش حامی و دلسوز مردم حلب عرض اندام می کند. سوال اینجاست کدام کشوری اجازه می دهد بخشی از
خاک سرزمین تحت حاکمیت خود را بدون جنگ و مقاوت تقدیم معماران اصلی جنگ افروزی در
جهان امروز کند؟
سقوط حلب به
معنای نقش برآب شدن طرح های آمریکا و غرب، کارگزاران و مقاطعه کاران منطقه ای
آنها: عربستان و قطر، و دهها سازمان کوچک
و بزرگ ترور دست آموز غرب مانند، داعش، پکک/ پید است. برخلاف
تبلیغات ماشین جنگی غرب و اشگ تمساح ریختن درباره "حقوق بشر"، و
قربانیان "جنایات رژیم اسد"، "اعدام های دسته جمعی مخالفین"،
محلات شرق حلب، که توسط "اپوزیسیون" رژیم سوریه به گروگان گرفته شده
بودند، بعد از آزادی حلب، نه به مناطق تحت کنترل "اپوزیسیون" در شمال،
بلکه به مناطق تحت کنترل نیروهای دولتی سوریه سرازیر شدند!!
در این رابطه
نگاه کنید به لینک شگردهای "فتومونتاژ"ی که برای واژگونه نشان دادن
واقعیت های سوریه بکار رفته اند. بعنوان مثال
کمپ های فلسطینی که مورد حمله داعش واقع شده و در حال تخلیه هستند، بجای
تخلیه محلات شرق حلب جا زده شده اند!
(2)
"تئوری" ارگان تئوریک "حزب کارگر" (وطن) است. این نشریه ماهیانه منتشر می شود.
No comments:
Post a Comment