Nov 14, 2022

آیا می شود نظر ژورنالیست ها را دستکاری کرد؟

دی سایت: مصاحبه با داوید پرشت و هارالد ولچر - ترجمه: حسین انور حقیقی


ریچارد داوید پرشت و هارالد ولچر ادعا می­کنند که: تنوع نظری محدود شده است، مطبوعات سختگیری اخلاقی در پیش­گرفته اند، رداکتورها در پی تحسین و هورای همکارانشان هستند. یک مقابله!

دی سایت: آقای پرشت، آقای ولچر شما کتابی انتقادی در باره رسانه­ های اصلی و راهنما (Leitmedien ) نوشته اید، قوه چهارم – و ما را در موقعیت سختی قرار می­دهید: آیا ما باید با سختگیری ویژه­ای با شما مصاحبه کنیم تا ژورنالیسمی را به شما نشان دهیم که ظاهرا  افسوسش را میخورید و یا ما را متهم خواهید کرد که نقد شما را جدی نمی­گیریم؟

 

هارالد ولچر: چه حرکت جالبی! ولی من میتوانم خیال شما را راحت کنم. کتاب ما یک نوشته جدلی نیست. ما پیشنهادی می­کنیم برای تعمق در باره روزنامه­ نگاری، رسانه­ های راهنما و تمام ساز و کار آنها. در رابطه با سوالات خیالتان آسوده باشد می­توانید خیلی سخت­گیر باشید.   

 

ریچارد داوید پرشت: وقتی کتابی در باره رسانه­ های راهنما می­نویسیم ، کاملا روشن است که روی سخن ما نه هر ژورنالیست و یا هر رسانه­ای است. ما گرایشات معینی را نقد می­کنیم.

 

دی سایت: شما پیش از همه از این انتقاد می­کنید که اغلب اوقات در رسانه­ ها نظر یکسانی حاکم است.

 

ولچر: مسائل اصلی مورد نظر ما عبارتند از گزارشگری بشدت شخصی­شده، رشد بیش از پیش فرهنگ برانگیزاننده و همگونی عظیم نظرات منتشر شده. اکثر این گرایشات را می­شود با رشد روزافزون سختگیری اخلاقی و نفوذ و تاثیر شبکه­های اجتماعی چون تویتر، که ما در کتاب خویش آنرا "رسانه مستقیم / بلاواسطه" (Direktmedien ) نامیده­ایم، توضیح داد. در سه مجموعهء موضوعی ما این امر را نشان می­دهیم: بحران پناهندگان، بحران کرونا و حالا در مورد جنگ اوکرائین.

 

دی سایت: ولی در عین حال هر دوی شما شهرت و سهم زیادی ازموفقیت خویش را مدیون حضور مکررتان در رسانه های عمومی هستید. و آنهایی را نقد می­کنید که شما را برکشیده­ اند.

 

ولچر: کارکردها برایمان آشنا است و بخشا از آن بهره برده ­ایم  - ولی به این معنی نیست که به اجبار همه آن­ها خوب هستند.

 

دی سایت: شما درباره جنگ اوکرائین مواضعی اتخاذ کرده ­اید که جزو به اصطلاح جریان اصلی ( Mainstream ) نبوده ­اند. آقای ولچر شما نامه سرگشاده به اولاف شولتز صدر اعظم آلمان را امضاء کرده ­اید که علیه تحویل سلاح های سنگین بود. آقای پرشت شما در گفتگو های تلویزیونی علیه ارسال سلاح استدلال کرده­ اید. آیا کتاب را به خاطر نا امیدی­تان در برابر انتقادات تندی که از مواضع شما شده است، نوشته­ اید؟

 

ولچر: من از ناامیدی صحبت نخواهم کرد. ولی من از میزان و شدت متن­زدایی (Dekontextualisierung ) در حیرت شده ­ام.

 

دی سایت: منظورتان چیست؟

 

پرشت: متن زدایی یکی از موضوعات کتاب ماست: گرایشی که نظری را در مورد شخصی بیان می­کند بدون اینکه دلیل بیاورد که تا چه حدی روی نظرات آن شخص کار کرده است و اینکه آیا آن شخص اصلا چیزی از مسئله سرش می­شود. جملاتی را که بیان می­ کنند بدون توجه به زمینه و متن جملات به مثابه موضوع خشم، هیجان و غیرت قرار می­دهند. بدون اینکه از خود بپرسند: چه چیزی صادقانه انگیزه یک شخص برای بیان یک نظر بوده است؟ این حرف در چه رابطه ای و یا پیش زمینه فکری دیگری گفته شده است؟

 

دی سایت: آیا می­توان مقدار این توافق نظری رسانه­ای را که شما از آن شکایت می­کنید اساسا اندازه گرفت؟

 

ولچر: کارشناسان ارتباطات مدام اینکار را انجام می­دهند. در مورد بحران پناهندگان و بحران کرونا انجام داده­ اند و در هر دو مورد به این نتیجه رسیدند که رسانه­ های راهنما در یک دوره زمانی طولانی بطور یکسان گزارش داده­اند. مطالعات در باره جنگ اوکرائین هنوز کامل نشده­است ولی آشکار است که تفسیر ها، سرمقاله­ ها و ستون مطالب در یک جهت هستند: برای ارسال سلاح سنگین. از صدر اعظم خواسته می­شود که بیش از این تلاش­کند و دولت را در این جهت بسیج کند. در حالیکه بنابر نظرسنجی ها آلمانی­ها دارای نظریات کاملا متفاوتی در این زمینه هستند.

 

پرشت: دلیل این هم نظری آن چیزی است که ما ژورنالیسم کورزوری می­نامیم. ژورنالیسم کورزوری به این معنا است: همواره بخواهیم در موضع درستی باشیم- موضعی که نزد همکاران و در رسانه­ های اجتماعی امتیاز آور است. همواره بسته به موقعیت موضع اخلاقی درستی اتخاذ کنیم البته با دلایل بسیار انعطاف پذیر. به همکارانتان فکر میکنید با افکارشان آشنا هستید در جستجوی تشویق آنها هستید و نظرتان را با نظرات آن­ها تنظیم می­کنید. آدم آنها را مخاطب خویش می­داند و فراموش می­کند که مخاطبان اصلی در بیرون داری نظرات بسیار گوناگونی هستند.

 

دی سایت: شاید در آغاز بحران رسانه ها بیشتر همانند یکدیگر گزارش می­دهند – ولی بعد ها متفاوت می­شوند.در بحران پناهندگان چنین بود و نیز در باره بحران کرونا که امروزه شاهد نظریات و گزارشگری کاملا دیگر و گوناگونی در این زمینه هستیم و در باره جنگ اوکرائین هم چنین است.

 

ولچر: حتی من هم می­توانم این را تائید کنم. هیچ کس برای همه این مسائل نسخه از پیش پیچیده شده ­ای ندارد. بدین جهت احتمال دارد که یکی نظرش را با دیگری تنظیم کند. ولی  دقیقا در بحران پناهندگان خیلی طول کشید تا تفکیک صورت بگیرد؛ مطالعات زیادی این را نشان می­دهند. در باره جنگ اوکرائین هنوز تفکیک واقعی صورت نگرفته است.

 

دی سایت: واقعا؟ در باره نامه اول علیه تحویل سلاح پیش از این گفتگو  شده است. نامه دومی که هر دو نفر شما امضاء نموده­ اید در نشریه دی سایت چاپ شده­است. همواره  انتقاداتی در باره تحویل سلاح ،حتی در نشریه ما، می­خوانیم: از ولفگانگ مرکل گرفته تا یولیا چه، از گریگور گیزی تا میشائل کرچمار، از سونیا فلاسپولر تا هر دوی شما، حتی همین امروز هم.

 

پرشت: اینطور که شما ردیف می­کنید به نظر خیلی زیاد میاید. ولی ما در باره یک دوره  زمانی نیم ساله صحبت می­کنیم. و تنها کافی نیست که نویسندگان مهمان را در نظر بگیریم مهم تر این است: رداکتورها، خبرنگاران خارجی و مسئولان بخش­های خود نشریه چگونه می­نویسند؟ چه تعداد از آنها نگاهی متفاوت را پیش کشیده­ اند؟ جالب تر و برجسته تر ازهمه برای من ترکیب برنامه های گفتگوی تلویزیونی است.

 

دی سایت: مشاهدات شما در این مورد چیست؟

 

پرشت: حضور تعداد بیشتر کسانی که طرفدار تحویل سلاح هستند. تا جائیکه می­دانم از شروع جنگ تاکنون فقط یک مورد گفتگوی تلویزیونی بوده است که تعداد طرفداران و مخالفان تحویل سلاح برابر بوده ­است. این هم زمانی بود که من تنها با مارکوس لانتس در گفتگو بودم. در هیچ گفتگوی تلویزیونی دیگر چنین وضعی مشاهده نشده است. در برابر یک مخالف تحویل سلاح سه الی چهار مدافع تحویل سلاح حضور داشته­ اند.

 

دی سایت: ببخشید اما مگر اینگونه می­شود شمرد؟ وقتی کسی چون لارس کلینگل­باین و یا کوین کونرت دعوت شده باشند بیشتر موضع تعمق و سنجش دارند تا هواداری از تحویل سلاح سنگین.

 

پرشت: منظور از دفاع رادیکال چیست؟ لارس کلینگل­باین و کوین کونرت هر دو مدافع تحویل سلاح هستند. تنها این چیزها مورد اختلاف هستند: چه اسلحه ای تحویل می­­دهیم چه­ مقدار سلاح که ارتش آلمان را خیلی تضعیف نکند و مطالبی از این دست. جمع نمونه وار این گفتگوها چنین است: یک ژورنالیست زن که مدافع تحویل سلاح است و نیز یک نفر که احتمالا در یک اتاق فکر ترانس آتلانتیک کار میکند – برای تحویل سلاح. سپس کسی چون کونرت یا کلینگل­باین که مدافع تحویل سلاح هستند ولی طرف مقابل را هم می­خواهند کمی درک کنند. و در نهایت مرد یا زن مدراتوری با گرایشی کاملا مشخص. میدانید صحبت کردن علیه چنین دیواری در یک گفتگوی تلویزیونی چقدر سخت است؟

 

دی سایت: وقتی شما ادعا می­کنید که تفاسیر مشابه­ هم هستند: آیا درست نیست که فکر کنیم ژورنالست هایی که با مسائل خارجی سروکار دارند بنا بدلایل قابل فهم به نظرات مشابهی دست یابند؟ چون تا کنون هیچ پیشنهاد مشخصی نیست که بگوید چگونه روسیه را وادار ساخت دست از جنگ بردارد.

 

پرشت: مارکوس لانتس همین سوال را از من پرسید: کسانی که نامه سرگشاده می­نویسند چه پیشنهاد سازند­ه­ای ارائه میکنند؟ برعکس هیچگاه کسانی که موافق تحویل سلاح هستند در برابر این سوال قرار نمی­گیرند: جدا فکر میکنید که اوکرائین در این جنگ پیروز می­شود؟ تمامی مناطق را پس می­گیرد؟ و آن هم با توجه به این حقیقت که روسیه هنوز دارای سلاح­های سهمگین بسیاری است که می­تواند بکارگیرد؟ آخر هیچ کسی راه حل روشنی ندارد.

 

ولچر: کسانی که نظر متفاوتی دارند موظف به استدلال هستند در حالی که موافقین نظر رسانه­ای حاکم بی نیاز از این کارند، این خطرناک است. صاحبان نظرات دیگر مورد نفرت قرار می­گیرند - چرا؟ چون اکثریت پوبلیچیست در آغاز حادثه­ای چون جنگ حاضر که برایش هیچ دستور کار روشنی موجود نیست سر یک موضع توافق کرده است و کسانی که نظر دیگری دارند مزاحم هستند.

 

پرشت: شاید باز یک نکته اساسی­تر: ما در زمانه کاربرد و مصرف اخلاق در مقیاسی بسیار بزرگ هستیم، آن هم در جهانی که از نظر اخلاقی رها شده است. هرکسی بلافاصله در باره هر موضوعی نظری اخلاقی دارد و خود را موظف می داند که آن را اعلام کند. تویتر پدید آورنده این روند است. در صورتی که در دوران بحران شک و تردید مهم است. در حالیکه اغلب دقیقا همین شک داشتن به مثابه چیزی کاملا غیر قابل تصور بدنام شده و طرد میشود. شدت این طرد شدگی آنقدر افزایش یافته که خیلی­ها  دیگر جرات نمی­کنند در این مباحثات شرکت کنند. موضوع دیگر تنها بر سر این است که 'کورزور' نجابت احساس شده کجا چشمک می­زند. ادامه معقول کار برای سیاستمداران در این جو تقریبا ناممکن شده­است.

 

دی سایت: شما در کل انتقاد می­کنید که بیش از حد در باره سیاستمداران گزارش می­شود. در حقیقت برای چه؟

 

ولچر: رسانه شناسان متوجه شدند که در بیش از دوسوم گزارش ها در باره بحران پناهندگان سیاستمداران برجسته نقش اصلی را داشتند. پلیس، فعالان جامعه مدنی و خود پناهندگان در مرحله بعدی قرار داشتند. این خیلی عجیب است. برای من مشکل و مسئله ساز است که گزارشگری سیاسی تنها به گزارش از سیاستمدارن محدود می­شود.

 

پرشت: اسم این را من جنبه بلواری (سطحی و غیر جدی) گزارشگری سیاسی می­نامم. زمانی من دیگر از اینکه در باره نکات تازه به اصطلاح جنگ "لاشت علیه زودر" «Laschet gegen Söder» چیزی بخوانم، خسته شده بودم. ژورنالیست ها از نشست های داخلی سیاستمداران تویت می­کنند به شکلی هدفمند چیزهایی بدستشان رسانده می­شود – به این وسیله آنها تبدیل می­شوند به ابزار سیاست، به بازیگران بازی­های سیاسی و خادمان گزارش های بشدت شخصی شده. این گزارشگری سیاسی سیاستمداران است. یک گرایش خیلی بد.

 

دی سایت: خیلی ببخشید. مگر این تکلیف گزارشگران نیست که مراقب سیاستمداران باشند؟

 

ولچر: سوال اینجاست: کجا را نگاه می­کنیم؟ وقتی مسئاله بر سر  Cum-Ex  (م: ساز و کار سوء استفاده میلیونی مالیاتی بورس بازها بواسطه بانک ها) است طبیعتا مهم است که نقش نخست وزیر را بدقت زیر نظر گیریم. و اما مرز کجاست؟ اغلب اوقات مسئله بر سر چیز­های کوچک و بی اهمیت است با حرارت در پی اتفاقی جزئی هستیم. و وقتی که گزارشگری به مسایلی چون ماساژ دادن در ماشین اداری و یا لیست مهمانان دعوت شده در مهمانی شبانه، همانگونه که در مورد رئیس مستعفی رادیو برلین براندنبورگ RBB بودیم،محدود می شود، دیگر صحبت از مزخرفات است. 

 

دی سایت: ولی بعضی اوقات عملکرد خصوصی سیاستمداران همچون مورد پرواز با هلیکوپتر به محل استراحت در زمان مرخصی از نظر سیاسی اهمیت پیدا می کنند.

 

ولچر: ممکن است. ولی ما ساز و کاری را توضیح می دهیم که وقتی غریزه شکارچی گزارشگری برانگیخته می­شود چگونه یک شخص به عنوان قربانی شکار دنبال می­شود. خنده لاشت در منطقه سیل­زده را در نظر بگیرید: به خاطر همین به شکار او رفتند!

 

پرشت: به این ترتیب ژاکوبنیسم خطرناکی در اینجا شکل می­گیرد.  وقتی موضوع محل تردید باشد خودم چیزی درست می­کنم تا فردی را به مثابه شخص بدنام کنم و سپس آنقدر علیه وی شلوغ می­کنند تا از عرصه عمومی ناپدید شود. اینجا دیگر یک خنده و یا یک گیلاس شراب ،که وزیر داخله نانسی فریزر نزد ویتالی کلیچکو در کیف خورده است، کفایت می­کند. این دیگر هیچ تناسبی ندارد. آیا در رسانه های اصلی مکانیزمی وجود ندارد که بگوید خیر ما اینکار را نمی­کنیم؟ من نمی­دانم که نشست هیئت تحریریه مثلا نشریه دی سایت چگونه است...

 

دی سایت: کاملا جدلی.

                                                                                            

پرشت: این که خوب است. لازم است در هیئت تحریریه یک فرهنگ جدلی سالم موجود باشد هر کس باید بتواند بعدا از خودش بپرسد، تا زمانی بتواند جلو غریزه شکارچیگری  بایستد.

 

دی سایت: شما بشدت طلبکارید. شما ادعا می­کنید که رسانه های اصلی "زیر پای دمکراسی ها" را می­زنند، آنها مسئول "دستکاری نظرات" هستند، فرهنگ بی­چشم و رویی و تحمیق گسترش میابد. لحن خیلی تندی است.

 

پرشت: برداشت شما چنین است؟ روشن است که نمی توان چنین کتابی را تنها به زبان آکادمیک نوشت. ما نشان می­دهیم که چگونه قطبی سازی ها و تحریکات در میان مردم از جمله به وسیله رسانه­ ها دامن زده می­شود و به نحوی روشن و برجسته آنرا مطرح می­کنیم.

 

دی سایت: آیا نگران این نیستید که کارتان به نفع کسانی باشد که از "مطبوعات دروغین" دم می­زنند؟ مرز شما با مواضع توهین آمیز  AfD ( م: حزب دست راستی آلترناتیو برای آلمان) به رسانه ها درکجاست؟

 

پرشت: ما در کتابمان به­ طور اکید و مشخص از مطبوعات در برابر تهمت مطبوعات دروغین دفاع می­کنیم. و نه یکبار بلکه در چندین جا و به دفعات. و آگاهانه به واسطه نشان دادن مکانیزمی که مطبوعات در عمل به کار می گیرند، باد از بادبان منتقدینی برمی­داریم که بر این باورند که گویا دولت به مطبوعات دیکته می­کند که چه بنویسند. هرکسی کتاب ما را می­خواند می­بیند که: ما علیه تئوری­های توطئه­ گرانه که مطبوعات را در معرض دستکاری دولت می­دانند، روشنگری میکنیم.

 

دی سایت: در بیانیه معرفی انتشاراتی در باره کتاب شما سخن از "خود همسان سازی" رسانه ها می­رود. این اصطلاح البته در خود کتاب نیست، ولی به خاطر آن شما کسانی را با نام و نشان زیر کتک میگیرد که به این معرفی نامه جنجالی انتقاد دارند.

 

ولچر: در تغییراتی که داده ­ایم می­بینید که تا چه حد ما انتقادپذیر هستیم ...

 

پرشت: همچنین آدم نباید به کتابی که هنوز نخوانده است تنها به خاطر یک معرفی نامه انتشارتی حمله­کند.

 

دی سایت: پس چرا از چنین لغتی استفاده کردید؟ می­دانید که این کلمه خاطرات زمان نازی ها را زنده می می­کند.

 

ولچر: فضای گفتگوی ما اصلا هیچ شباهتی به آن فضا ندارد. منشا این کلمه نقد محافظه کارانه و ارتجاعی از سیاست پناهندگی آنجلا مرکل می­باشد. آنرا در کتاب بکار نمی ­بریم. هرگاه کسی در گفتگو و مجادلات کتاب ما را نفی می­کند، قبول می­کند، در هر حال همه چیزها را سبک سنگین کرده و در خود موضوع مورد بحث پیش می­رود دقیقا آن وقت برایم جالب و دلپذیر می­شود.

 

دی سایت: آیا شورانگیزی و برانگیزانندگی این کتاب هم دلیل و انگیزه شما برای نوشتن بوده ­است؟

 

پرشت: نه، زیرا خود موضوع برایمان اهمیت دارد.   

 

دی سایت: شما در جلب توجه همگانی کاملا حرفه­ای هستید. شما میدانید که اکنون خیلی ها با حرارت درباره نقد رسانه شما حرف می­زنند.    

 

پرشت: شما در باره هوش استراتژیک من غلو می­کنید. اینکه هرحرف ساده­ای که فرد می­گوید، زیرا چنین فکر می­کند، بلافاصله به مثابه بازاریابی مطرح می­شود، خودش گویای خیلی چیزها در باره زمانه ماست.

 

+++++++++++++++++++++

کتاب "قوه چهارم. چگونه اکثریت نظری ساخته می­شود گرچه در واقع نظر اکثریت نیست!" 28 سپتامبر از طرف انتشارات فیشر منتشر شد.

+++++++++++++++++++++

 

ریچارد داوید پرشت و هارالد ولچر ادعا می­کنند که: تنوع نظری محدود شده است، مطبوعات سختگیری اخلاقی در پیش گرفته اند، رداکتورها دنبال هورای همکارانشان هستند. یک مقابله!

 الکساندر کامان و مارتین ماخوویتز مصاحبه را انجام داده­اند.

 برگرفته از نشریه هفتگی دی سایت آلمان شماره 39  سال  2022

 لینک اصل مقاله:

 




No comments: