علی قره جه لو
ویروس کرونا مانند کاغذ تورنسل کشورهای جهان را بدون توجه به رژیم های سیاسی آن در معرض یک آزمایش جدی قرار داد. کشورهای سرمایه داری غرب مانند آمریکا، انگلستان، فرانسه ، ایتالیا .... در عمل نشان دادند که در مقابل فلاکتی از این قبیل تا چه حد ناتوان بوده، به مردم خود نیز ارزشی قائل نیستند. آنها حتی، تا حد استثمار فلاکتی مانند ویروس کرونا نیز از ارزش های انسانی دور شدند. انگلستان مقابله با کرونا را گران ارزیابی کرد، و به سیاست "ایمنی گله ای" روی آورد، و زندگی سالمندان خود در خانه سالمندان را به امان خدا رها کرد. در آمریکا، با وجود تلفات انسانی بالای صد هزار نفر، تصاویر بازی گلف ترامپ در رسانه ها نمایان شد! وقتی در انگلستان سیاست دولت در چگونگی برخورد به ویروس کرونا مورد جدل و کشمکش بود. کشتی MS Braemar با 682 مسافر و 381 کارکنان خود در آبهای دریای کارائیب دنبال ساحلی می گشت تا 5 مسافر مبتلاء به ویروس خود را مداوی کند. ولی هیچ کشوری حاضر به قبول نبود! نهایتا، دولت کوبا اجازه ورود کشتی به کوبا را داد و از همه مسافران بدون تبعیض پذیرایی و بیماران را معالجه کرد. در هنگ کنگ خانواده ثروتمندی برای در امان ماندن فرزندان خود از کرونا آنها را به اروپا فرستاد. ولی با دیدن اوضاع اروپا آنها را به چین بر گرداند.
این همه سبب گردید تا مردم کشورهای غرب، اعتماد و امید خود به سیستم کشورهای خود را ازدست داده،
و به دنبال چاره جویی، به تجربه کشورهای شرق در زمینه مبارزه با کرونا نظر کنند. زمانی که مردم کشورهای غرب، شاهد اوج گیری فرد
گرایی، بیگانه ستیزی، نژاد پرستی، و فروپاشی ارزش های انسانی است، در شرق شاهد
تقویت کلکتویسم، تعاون و همیاری هستیم.
رهبران سیستم نئولیبرال غرب که در مقابله با ویروس کرونا درمانده شده و هزاران
شهروند خود را به امان خدا رها کردند، بی کفایتی و "غافلگیری" خود را بر
گردن چین انداخته آنرا پیراهن عثمان کردند.
رهبری کمپین ضد چین را ترامپ بعهده گرفت و بدنبال آن ماکرون و بوریس جانسون
و نهایتا، غرب یک وجود با رهبران اش، با رسانه های اش با فکر انبارهای اش، با
انستیتوهای تحقیقاتی اش و با سازمان های اطلاعاتی اش یک جنگ تمام عیار روانی 7/24
علیه چین براه انداختند. در این میان آنها
روسیه را نیز فراموش نکردند. زیرا روسیه
یکی از نمادهای صف بندی آتلانتیک - اروآسیاست.
عروج اوروآسیا در مقابل افول سیستم آتلانتیک با ویروس کرونا یکبار دیگر
باثبات رسید.
ترامپ از ویروس کرونا با نام تحقیر آمیز "ویروس چین"، "ویروس
ووهان" یاد کرد! و ادعا کرد که "چینی
ها شفاف نبودند و اطلاعات را از ما پنهان کردند". سپس تهدید کرد، "چین تاوان اینکار را
پرداخت خواهد کرد".
در اروپا، تبلیغات علیه چین را فرانسه رهبری می کند: "در برخورد با ویروس، جنبه های تاریکی ( Grey Zone) وجود دارد که حکومت چین آنرا پنهان می کند". "ما نباید ساده لوح باشیم و باور کنیم که
چین در مقابله با کرونا بهتر از ما عمل کرده است، زیرا چیزهایی است که ما نمی
دانیم"! " تکنو دیکتاتوری چین
یا دموکراسی غرب"؟ "کرونا فرصتی
است تا غرب از وابستگی به چین آزاد شود".
"چین یک جنگ اطلاعاتی پیش می
برد". "بین چین و سازمان بهداشت
جهانی رابطه ای خطرناک وجود دارد"! اینها، تیترهای روزنامه های فرانسوی هستند.
وزیر خارجه انگلیس، "دومنیک راب":
" ویروس چگونه در چین پیدا
شد، آیا مدت ها قبل احتمال متوقف کردن آن وجود داشت یا نه، باید پرسیده شود".
سردبیر روزنامه "بیلد"
آلمان ادعا کرد "بدلیل پاندمی کرونا پکن باید 149 میلیارد یورو به آلمان
بپردازد". سردبیر بیلد Julian Reichelt با
ویدئویی از طریق توییتر و خطاب به رهبر چین گفت:
"شما دارای رژیمی هستید که همه چیز را کنترل می کنید. شما هر روزنامه نگار و وب سایتی که از شما
انتقاد می کند تعطیل می کنید، ولی رستوران هایی که سوپ خفاش می فروشند را آزاد
گذاشته اید".
آمریکا در مقابله با ویروس کرونا تماما دچار استیصال شد. از این رو، 3/1 مبتلایان به ویروس و 3/1 مرگ و
میر ناشی از ویروس در جهان، در آمریکا بوقوع پیوست. با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری، حکومت
ترامپ سازمان بهداشت جهانی را متهم کرد، و از پرداخت سهمیه خود نیز خود داری
نمود. بعلاوه، برای منحرف کردن افکار
عمومی آمریکا، سرمایه گذاری "صندوق های بازنشستگی آمریکا" در بورس چین
را ممنوع اعلام کرد. آمریکا با اقدامات
نسنجیده و غیرعقلانی، خود را درجهان منفرد کرده، و با نزدیک شدن انتخابات، نه به مقررات بین
المللی، نه دیپلماسی، نه حقوق، و نه حتی به ادب
و نزاکت نیز ارزشی قائل نیست، وهمچنان در برداشتن قدم های بی حساب و کتاب،
بی محابا پیش می تازد!
روزنامه نیویورک تایمز در 18 آوریل با تیتر:
"استراتژی انتخابات آمریکا، سیاه نمایی و محکوم کردن چین" علت حملات علیه چین در خصوص بیماری کووید - 19
را به نزدیکی انتخابات آمریکا ارتباط داده،
و می نویسد: "حکومت ترامپ با محکوم
کردن چین می خواهد خشم مردم آمریکا علیه
عجز و ناتوانی حکومت در مقابله با ویروس کرونا را هدایت کند". خشم ناشی از تلفات انسانی، وضعیت وخیم اقتصادی،
احتیاج شدید حکومت در آستانه انتخابات به منحرف کردن افکار عمومی از مسببین واقعی،
که همانا خود حکومت ترامپ است، لاجرم به دشمنی علیه خارجیان و آمریکائیان آسیایی
تبار و نهایتا تبعیض در جامعه را دامن خواهد زد.
جناح دموکرات هیئت حاکمه آمریکا در این زمینه نیز، فرق چندانی با ترامپ
ندارد، آنها نیز با پیراهن عثمان کردن چین
می خواهند به مصاف انتخاباتی علیه ترامپ بروند
در عکس العمل به حکومت ترامپ، چین تصمیم گرفت در بازار بورس های خود بجای دلار
از پول ملی چین "یووآن" استفاده کند.
و این اقدامی علیه هژمونی دلار در جهان محسوب می شود. قدم بعدی چین، استفاده از "پول
دیجیتال" ( Dijital Renminbi / e- RMB) است که جای یووآن
را خواهد گرفت. دو قدم فوق بمعنای آغاز
"جنگ تجارت" در جهان خواهد بود.
وقتی آمریکا مدام "نخست آمریکا" گفته و با اقدامات یکجانبه، تحریم ها ... اقتصاد
جهان را زیرو و رو می کند، ضرورتا کشورهایی که در معرض اقدامات آمریکا قرار می
گیرند، بخاطر "نفس مدافعه" به مکانیسم های جدیدی روی می آورند. چنانکه اروپا برای تجارت با ایران مجبور می شود
تا سیستم SWIFT آمریکا را در تحریم ایران دور زده و سیستم
های جدیدی عرضه کند. زیرا تحریم های آمریکا
به ضرر همه کشورهای جهان، از جمله اروپاست.
(1)
ویروس کرونا، کشورهای سرمایه داری غرب را به فکر تجدید نظر در سیاست های
اقتصاد نئولیبرال خود مجبور کرده است.
بدین معنی، آنها که تا دیروز سیستم بازار آزاد اقتصادی را آنهم از نوع نئو
لیبرالی را، دوای هر دردی تبلیغ می کردند،
و مدعی بودند که بازار آزاد (مانند قوانین طبیعت)
همه را چیز را با قوانین سحرآمیز خود متعادل خواهد کرد، از هم پاشید. آنها که تا دیروز تحت نام گسترش دموکراسی و حقوق
بشر، سیاست تحمیل خصوصی سازی، مداخله، کودتا، اشغال، و تجزیه کشورها به مناطق محلی در جهت از هم
پاشیدن دولت های یونیتر را پیش می بردند، خود به دولت گرایی و افزایش نقش دولت در
تنظیم کارکرد اقتصاد روی می آورند.
اسپانیا، برای مقابله با ویروس تصمیم
می گیرد، موسسات خصوصی از جمله بیمارستان ها و خدمات بهداشتی را تحت کنترل دولت دربیاورد.
وزیر مالیه فرانسه اعلام می کند، شرکت های بزرگ فرانسه که بعلت کرونا دچار بحران
شده اند، برای نجات آنها از تمامی ابزارها
استفاده خواهیم کرد، و در صورت لزوم دولتی خواهیم کرد.
دولت ایتالیا، لایحه ای برای کنترل سهام شرکت هواپیمایی Alitalia که در آستانه ورشکستگی قرار گرفته به مجلس ارائه می دهد.
وزیر اقتصاد آلمان
Peter
Altaier می گوید، اگر شرکت های استراتژیک آلمان در مقابل ویروس کرونا دچار
بحران شوند، آنها را دولتی خواهیم کرد.
(2)
نه تنها دولت ها، بلکه متفکرین غرب نیز به واقعیت های فوق اعتراف می کنند. آنها یکزبان اشاره می کنند : "سیاست با مرکزیت آمریکا، از هم
پاشید". مسلما کشورهای جهان سوم نیز
در مقابله با ویروس به ضرورت برطرف کردن شکافها، ضعف ها و سازماندهی دولت های ملی
- یونیتر روی آورده و بنیان های خود را تحکیم خواهند کرد. بعد از این، جهان دیگر بر وفق مراد غرب نخواهد
چرخید. چرا که آن سیستم های اقتصادی، که
یا دولتی بوده ( مانند ویتنام، کوبا .. ) و یا ترکیبی از اقتصاد دولتی و خصوصی (مانند چین) نشان دادند که سیستم های
بسیار موفقی در مقابل کرونا بوده و کارایی بهتری دارند، و مهم تر از همه انسانی
تراند. (3)
ادعاهای
غرب علیه چین را می توان در 5 زمینه خلاصه کرد:
- چین بیماری جدید کووید - 19 را با تاخیر اطلاع
رسانی کردند.
- چین افکار عمومی را منحرف کردند.
- چین مبارزه دیگر کشورها علیه کووید - 19 را
تضعیف کرد.
- چین باید غرامت بپردازد.
- چین با "دیپلماسی ماسک" کشورها را مورد استفاده قرار می دهد.
مطبوعات غرب کمک های چین به بیش از 100 کشور جهان را بر نتابیده و به کشورهای
دیگر هشدار می دهند که مواظب کمک های بهداشتی چین باشند! زیرا چین با نیت خوب اینکار را نمی کند!
در حالیکه چین از ابتدا ویروس کرونا را جدی گرفت و با عزم و اراده به مقابله
آن رفت. شهرهای میلیونی را قرنطینه کرد. 4 بیمارستان صحرایی و 2 بیمارستان با ظرفیت
2600 نفر در عرض 10 روز ساخت. هیچگونه نارسایی در در تامین وسایل بهداشتی، ایمنی، و
مواد غذایی مشاهده نشد، و قیمت ها صعود
پیدا نکرد. ارتش آزادیبخش چین، نهاد های
دولتی چین، و 90 میلیون عضو حزب کمونیست چین برای مبارزه با ویروس کرونا بسیج شدند،
و آحاد ملت چین را بدون تبعیض در سیستم همگانی و رایگان چین مورد آزمایش قرار
داد. رمز موفقیت چین در اینجا نهفته
است. رئیس سازمان بهداشت جهانی در 16 مارس
گفت: "برخورد جسورانه چین از شیوع
سریع ویروس کرونا جلوگیری کرد، و مانع از ابتلای میلیون ها نفر شد، و این موفقیت
فوق العاده ای است.... ما احترام عمیقی به
مردم ووهان قائل هستیم. جهان مدیون مردم
ووهان است".
سفیر چین، "دنگ لی" (Deng Li ) در آنکارا، طی مصاحبه ای، رمز موفقیت چین را چنین فورموله کرد:
- مداخله سریع، و با دیسیپلین
- عزم و اراده
- اعتماد به خود
- تکیه به داده های علمی
- طرح و برنامه
آن کشورهایی که در مقابل ویروس کرونا زودتر و سریع تر عمل کردند، و بجای
پوپولیسم، ترجیح دادند که واقع بین باشند و به عقل و تجربه و دانش گوش دادند، به
نسبت جمعیت شان، تعداد مبتلایان و مرگ میر در سطح پائین تری قرار داشت. برعکس، رهبرانی که ویروس کرونا را سرسری
گرفتند، و به تدابیر قرنطینه اهمیت ندادند، و ارزش واعتباری به دانش و تجربه پزشگی
قائل نشدند، و در فکر شهرت و اعتبار شخصی
بودند، انسانهای خود را دچار پریشانی کردند. و با چنین رفتاری به اعتباری که در سایه قدرت
اقتصادی - نظامی - تکنولوژیک - فرهنگی کسب کرده بودند نیز زیان بی حدی وارد کردند. تاوان ندانم کاری های رهبران پوپولیست را مردم با جان خود پرداخت
کردند. ترامپ، بوریس جانسون، و رئیس جمهور
برزیل بولسانارو، با پوپولیسم ارزان، منافع سیاسی کوتاه مدت، و خود پسندی و اعتماد
به نفس باد کرده حرکت کردند. (4)
طبق داده های دانشگاه "جان هاپکینز" که در 20 مه 2020 منتشر شد، در
سطح 188 کشور جهان، 4.900.253 ابتلاء به ویروس کرونا مشاهده شده و از این میان 323.341 نفر جان خود را از دست
داده اند. 2.31.643 میلیون نفر ( %77 )
مبتلایان و 323.341 (%45) مرگ و میر در سه کشور آمریکا، انگلستان و برزیل روی داده
است. ترامپ هنوز هم بجای نجات جان انسان
ها در فکر نجات اقتصاد است، و گفتمان سرمایه داری وحشی را ادامه داده، و بی کفایتی
خود را به گردن سازمان بهداشت جهانی و چین می اندازد. دنیا شاهد است که %30 مبتلایان و %30 مرگ و میر
در سطح جهان در آمریکا اتفاق افتاده است، که نتیجه ذهنیت پوپولیست ترامپ است. بوریس جانسون، بزور توانست از مرگ نجات پیدا
کند و مسلمن بزرگترین درس زندگی خود را آموخته است! رئیس جمهور طرفدار آمریکای برزیل، که تمایلات
پوپولیستی و دست راستی شدیدی نیز از خود
بروز می دهد، حکایت دیگری است. بدبختی
بزرگی است که کشور بزرگ و مهمی مانند برزیل دارای چنین رهبری است. او همراه گروههای شبه نظامی که گویی به هیتلر
سلام نظامی می دهند، به تظاهرات مخالف قرنطینه می پیوندد! او نیز مانند پدر خوانده اش ترامپ کشور خود را به
گورستان تبدیل کرده است. ترامپ، جانسون و
بولسانارو، شهروندان خود را بخاطر حرص و منافع کوتاه مدت خود در مقابل ویروس
کرونا، بی دفاع و بی صاحب رها کرده، و خود نیز آبرو باختند. و شکی نیست که از بحران اقتصادی متعاقب نیز
بیشترین آسیب را خواهند دید. (5)
مجله Foreign
Affairs در 13 آوریل مقاله ای با
امضای "یان زونگ هووان" Yanzhong Huang منتشر کرد.
تیتر مقاله: "شی جین
پینگ" (Xi Jinping) در بحران ویروس کرونا پیروز شد" است.
می نویسد: "تا دوماه قبل بعلت ویروس کرونا، تصور می شد که مشروعیت شی جین پینگ
و ادعای رهبری جهانی اش دچار فروپاشی شده است، ولی امروز، وقتی چین تدابیر قرنطینه
را در ووهان که مرکز بیماری محسوب می شد، برمی چیند، خود را بعنوان رهبری قدرتمند
و پیروز به جهان عرضه می کند. رهبران
آمریکا و اروپا نیز برای مهار ویروس کرونا در کشورهای خود، از چین کمک می خواهند! ابتدا تصور می شد که ویروس کرونا حزب کمونیست
چین و شی جین را تضعیف خواهد کرد، ولی تخمین ها درست از آب در نیامد" مقاله در ادامه به واقعیات عبرت انگیز چندی نیز
اشاره می کند، از جمله: "تدابیر بیرحمانه کارساز شدند"، "غرب در
متوقف کردن اقتصاد بی میل عمل کرد"، "چین بحران را تبدیل به فرصت
کرد". "چین ایمن ترین کشور
است". "تاریخ بوسیله غالب ین
کووید - 19 نوشته خواهد شد. و شی جین ،
بنظر می رسد که حداقل تاکنون، پیروز این 33جنگ است". (6)
توضیحات:
(1) وقتی ویروس کرونا که به لحاظ مادی
و معنوی جهان را با بحران عظیمی روبرو کرد، نظم موجود جهان را زیر سوال برد ، و
بحث و جدل در خصوص آینده جهان را دامن زد.
ویروس کرونا، بویژه در غرب که سبب آسیب های زیادی شده، سیاست های اقتصادی
نئو لیبرال، سیستم امپریالیستی - سرمایه داری غرب، و ارزش های فرهنگی- اخلاقی ناشی
از آن را نیز زیر سوال برد. تا جایی که
سخن گوی اتحادیه اروپا وضعیت را چنین تعریف کرد:
"در آستانه قرن آسیا هستیم".
نظریه پردازان آمریکایی نیز از پایان برتری آمریکا صحبت می کنند: "هژمونی آمریکا به پایان رسید". "رؤیای زندگی آمریکایی" که بر مبنای
فرد گرایی، موفقیت فردی، قهرمان سازی و ثروت اندوزی شکل گرفته است، با ویروس کرونا
یکبار دیگر فرو ریخت. زیرا، در این رؤیا،
جایی برای ارزش های والای انسانی متصور نیست!
و این خود تجربه بزرگی نه تنها برای مردم آمریکا، که برای همه مردم جهان است.
https://www.nytimes.com/2020/04/18/us/politics/trump-china-virus.html https://www.aydinlik.com.tr/haber/dolara-karsi-e-rmb-savasi-207189
(2) Independent
Turkish.com. 17 Mart .2020
www.Sözcü.com.t. 17 Mart.2020
T24.com.tr.17 Mart.2020
www.capital.com.tr.
13 Mart.2020
(3) وقتی ویروس کرونا که
به لحاظ مادی و معنوی جهان را با بحران عظیمی روبرو کرد، نظم موجود جهان را زیر
سوال برد ، و بحث و جدل در خصوص آینده جهان را دامن زد. ویروس کرونا، بویژه در غرب که سبب آسیب های
زیادی شده، سیاست های اقتصادی نئو لیبرال، سیستم امپریالیستی - سرمایه داری غرب، و
ارزش های فرهنگی- اخلاقی ناشی از آن را نیز زیر سوال برد. تا جایی که سخن گوی اتحادیه اروپا وضعیت را
چنین تعریف کرد: "در آستانه قرن آسیا
هستیم". نظریه پردازان آمریکایی نیز
از پایان برتری آمریکا صحبت می کنند:
"هژمونی آمریکا به پایان رسید".
"رؤیای زندگی آمریکایی" که بر مبنای فرد گرایی، موفقیت فردی،
قهرمان سازی و ثروت اندوزی شکل گرفته است، با ویروس کرونا یکبار دیگر فرو
ریخت. زیرا، در این رؤیا، جایی برای ارزش
های والای انسانی متصور نیست! و این خود
تجربه بزرگی نه تنها برای مردم آمریکا، که برای همه مردم جهان است.
مجله Foreign
Policy که یکی از نشریات بسیار مهم آمریکاست و جزو آن نشریاتی است که در
جهت دادن به سیاست خارجی آمریکا نقش مهمی
دارد، در تاریخ 20 مارس 2020 نظرات 12 تن از از متفکرین جهان را که وضعیت جهان بعد
از ویروس کرونا را تحلیل کردند، منتشر کرد، فشرده نظرات:
"ویروس کرونا به سیستم نئولیبرال نیز سرایت کرده است". "پایان جهانی شدن". "کاهش جهانی شدن اقتصاد". "تضعیف حرص نفع شخصی". "آمریکا قادر به درک جهان جدید نیست". "آمریکا دیگر رهبرجهان نیست". "جهان چند قطبی شده و ملی گرایی تقویت
خواهد شد". "دولت های ملی تحکیم
خواهند شد". "مرکز جدید جهان
چین خواهد بود".
(4) وقتی چین اقدام به
قرنطینه کردن شهر 11 میلیونی ووهان کرد قشقرق های، وا دموکراسی، وا حقوق بشر غرب سر
به آسمان زد. در حالی که چین، بطور ساده
از تجربه نسبتا ناموفق SAR خوب آموخته بود، و برای مقابله با هرنوع
بیماری از آن نوع طرح و برنامه داشته و
عزم اراده خود را نیز نشان داد. فریادهای
دموکراسی و حقوق بشر غرب به رسوایی انجامید.
(5) تاکنون آمار مرگ و میر
ناشی از ویروس کرونا در معرض قضاوت جهان است.
%87 در اروپا و آمریکا، %8 در آسیا، %4.8 در آمریکای لاتین و %07. در
آفریقا.
Mortality Analyses
How does mortality differ across countries?
Xi Jinping Won the Coronavirus Crisis (6)
* وقتی تمام جهان درگیر مهار کووید - 19 بود، آمریکا
بعنوان کشوری که بیشترین آسیب را از بیماری دیده و و هر روز هزاران نفر از
شهروندان اش می شوند، از یک طرف چین را مسبب فلاکت قلم داد می کند، و از طرف دیگر،
با همدستی حکومت کانادا، مشغول صدور "دموکراسی" به کشور ونزوئلا است! خلاصه ماجرا از این قرار است:
روز 29 آوریل وزیر خارجه آمریکا مایکل پومپئو با افتخار اعلام می کرد: "خوشحالم به اطلاع برسانم که تلاش های همه
جانبه ای برای آغاز برقراری "دموکراسی" ادامه دارد. از همکاران خود خواسته ام تا ما را درباره
بازگشایی سفارت آمریکا در کاراکاس اطلاع رسانی کنند. آماده رفتن هستیم. بلافاصله بعد از این که مادورو کنار رفت،
اطمینان دارم پرچم خود را دوباره در کاراکاس بر خواهیم افراشت"!
چند روز بعد در اولین ساعات سوم ماه مه،
گروهی از مزدوران اجیر شده، که حدس زده می شود 60 نفر بوده اند، در هماهنگی
با برخی عناصر فراری ارتش ونزوئلا در داخل، با قایق های سریع السیر از کلمبیا وارد
ونزوئلا می شوند. در بین این مزدوران مسلح
چند آمریکایی وابسته به "کلاه سبزهای ارتش ایالات متحده" نیز وجود
دارند. این گروه در کمتر از چند ساعت طی
درگیری با میلیشیای ونزوئلا و ماهیگیران منطقه 8 کشته بجا گذاشته، و بیش از 40 نفر
شان دستگیر می شوند. در 6 مه وقتی اقدام
به کودتا و ترور مادورو با شکست کامل روبرو می شود، پمپئو از سربازان دستگیر شده
آمریکایی بعنوان "قربانیان دیکتاتوری" نام برده و می گوید "هرچه
لازم باشد برای آزادی آنها انجام خواهیم داد"!
یکی از رهبران کودتای شکست خورده بنام Jordan Goudreauصاحب "شرکت
امنیتی" بنام Silvercorps است که کانادیی الاصل است و مرکز این شرکت
در ایالت فلوریدای آمریکا قرار دارد. این شخص
که قبلا در نیروی دریایی آمریکا نیز خدمت کرده، وظیفه شرکت امنیتی اش اجیر کردن
مزدور برای انجام سفارشات غیر قانونی از جمله ترور، خرابکاری و جنگ های وکالتی است. این شخص قراردادی با "خووان گوویدو"
رئیس مجلس فراری و رهبر خود خوانده ونزوئلا مبنی بر ترور و سرنگونی رئیس جمهور
ونزوئلا می بندد. خووان گوویدو چند روز
قبل از کودتا مهمان دولت کانادا بوده و با نخست وزیر و وزیر خارجه کانادا نیز ملاقات می کند. CBC (رسانه دولتی و
سراسری کانادا) از او بعنوان "رئیس
جمهور موقت ونزوئلا" نام می برد.
نویسنده و محقق کانادایی "آرنولد اگوست" طی مقاله ای در Canadian Dimention از
حکومت کانادا سوالاتی در این رابطه مطرح کرد:
"آیا کانادا (از کودتا) آگاه بود"؟ و سپس از طریق فیس بوک از مقامات کانادا از جمله
جاستین ترودو، نخست وزیر، کریستین فریلند، معاون نخست وزیر، و فرانسوا فیلیپ شمپین
وزیر خارجه کانادا خواست تا به سوالات وی جواب دهند:
"آیا حکومت شما برکناری مخالفین سیاسی در کشورهای دیگر را پرده پوشی می
کند؟ آیا حکومت شما از بی ثبات کردن
ونزوئلا حمایت می کند؟ آیا حکومت شما از
کودتا در ونزوئلا که ممکن است موجب کشته شدن صدها نفر گردد حمایت می کند؟ آیا حکومت شما از ترور سیاسی در کشورهای دیگر
مانند ونزوئلا حمایت می کند؟ بگذارید
دوباره از شما بپرسم: آیا حکومت شما آگاه
است که خووان گوویدو که تحت حمایت شماست با بستن قراردادی با یک "سرویس خارجی"
(Silvercorps) توطئه کودتا و قتل سیاسی را دنبال می کند؟ اگر قبول می کنید، آیا چرایی حمایت خود از
گوویدو را به کانادایی ها توضیح خواهید
داد"؟
لازم به توضیح است، "بانک نوواسکوشیا" (Nov
Scotia) که بزرگترین بانک کانادا در زمینه سرمایه گذاری های خارجی است،
در صنایع معدن ونزوئلا سرمایه گذاری های مهمی کرده است. حکومت قبلی ونزوئلا (هوگو چاوز) صنایع معدن
ونزوئلا را ملی کرد، لذا کانادا بدنبال "تغییر رژیم" در ونزوئلا است! آمریکا هم به همین دلایل و نیز قبضه کردن منابع
نفت و گاز ونزوئلا، که بزرگترین منابع نفت
و گاز شناخته شده جهان است، مخالف "دیکتاتوری مادورو" بوده، و بدنبال تغییر رژیم در ونزوئلاست. ولی، آمریکای
لاتین دیگر حیات خلوت آمریکا نیست، و نمی خواهد باشد.
No comments:
Post a Comment