نهضت ۲۱ آذر که ۷۷ مین سالگرد خود را سپری می کند در ذات خود جنبش دموکراتیک و مردمی بود که تلاش داشت بر عقب ماندگی های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، ظلم و ستم ملاکین، فقر و تیره روزی دهقانان، زورگویی ژاندرامها و مامورین دولتی غلبه کرده و منبع اصلاحات اساسی در جامعه آنروز ایران گردد.
حوادث آذربایجان در یکساله
آذر ۲۴ تا آذر ۲۵ هر آنچه یک جنبش اجتماعی و یک جامعه انقلابی و دموکراتیک نیازمند
آن بود، در خود نهفته داشت: از جنبش دهقانی و کارگری بگیر تا مبارزات دموکراتیک
جوانان و زنان، تا مبارزه برای احقاق حقوق ملی، مبارزه برای رسمیت یافتن زبان مادری
بعنوان زبان آموزشی تا هدایت دموکراتیک جامعه بر پای خود یعنی خودمختاری! تجربیات
جنبش ملی – دموکراتیک آذربایجان با گذشت اینهمه سال آنچنان قوی و بکرست که در تمام
عرصه های حیات اجتماعی حرفی برای گفتن دارد؛ ولی صد حیف که از این تجربیات گرانقدر، استفاده ی هدفمندی نمی
شود و این،بیش از همه به ضد تبلیغات دو رژیم شاهنشاهی و اسلامی مربوط می شود. اگر
گفته شود که نهضت ۲۱ آذر از این زاویه مظلوم واقع شده است، حرف گزافی نخواهد بود!
آنچه از این حادثه غرورانگیز نصیب جامعه ما شده است، چیزی نیست جز تصویر محو و
مخدوش از نهضتی شکوهمند. دشمنان ما، نه تنها دستاوردهای این جنبش را سیاهنمایی می
کنند بلکه طی این ۷۷ سال از آن پدیده ی خوف انگیزی درست کرده اند که هدفی جز
وابستگی به بیگانه و ایجاد غائله به نفع اجانب و ستم و زورگویی برای شهروندان خود
نداشت! به واسطه ی این تبلیغات یکطرفه در عرض این مدت، هیچ توضیحی برای چرائی این
جنبش تاریخی گفته نشده است. زیرا به نفع هر دو رژیم جنایت پیشه، دروغگو و شیاد بود
و هست که حقایق ناگفته بماند؛ چون اگر گفته می شد، این جنایتکاران و روسیاهان تاریخ
باید جوابگوی جنایات و اعمال زشت خود می شدند. در فقدان امکانات در دست طرفداران این
جنبش از سویی و در تعقیب، گریز، کشتار و تبعید فدائیان آن دوره از سوی دیگر،
دشمنان مردم دروغ را آنقدر بزرگ گفته و تکرار کرده اند که شنونده را بی تردید به
باور واداشته است! و در نتیجه، دستاوردهای این نهضت بزرگ از طرف خیل عظیم مردم و
روشنفکران جدی گرفته نشده و مجهول مانده است.
نهضت ۲۱ آذر بعد از گذشت
۷۷ سال از شروع آن، همچنان در امروز ما زندگی می کند؛ ما در تاریخ خود چنین روز و
حادثه ای کم داریم و به ندرت اتفاق افتاده است که به نفع یا علیه آن، این همه مطلب
نوشته و سخن گفته شده و هنوز هم ادامه داشته باشد. نگاه کوتاهی به مطبوعات و سایت
های مختلف در سالگرد های این نهضت موید این ادعا می باشد.
در این نوشته، سعی خواهم
کرد بدون حاشیه روی تنها نور اندکی بر روی بخشی از خدمات و یا بهترست بگویم
دستاوردهای نهضت ۲۱ آذر، تابانده شود.
با وجود اینکه سالها در
حق این نهضت نوشته شده، ۲۱ آذر چون رویایی نیمه تمام در فکر و اندیشه ی دوستدارانش
باقی مانده است و هنوز امکان آن را نیافته است که خود را به تمامی تصویر کرده و
بخش بزرگی از جامعه ی روشنفکری ایران را با خود همراه سازد. هر جنبشی را نقاط قوت
و نقاط ضعفی هست که به صورت درونزا در آن عمل کرده و خود را در خدمات و خطاهای آن
نشان می دهد! نهضت ۲۱ آذر هم از این قانون مستثنی نیست.
آنچه محرزست، نهضت ۲۱
آذر، بر بستر ضرورت زمان، نیاز مبرم به اصلاحات ریشه ای در جامعه و توسل به مبارزه
از طرف مردم، برغم سنگ اندازی های حکومت پهلوی در برابر آن، دست به کاری کارستان
در راستای دموکراتیزه کردن جامعه زد؛ نهضت ۲۱ آذر، جنبش نان، زمین و آزادی بر بستر
ظلم و ستم حکومت و زمینداران بزرگ بود که عرصه را چنان بر آنان تنگ کرده بودند که
راهی جز قیام نداشتند. دشمنان جنبش عدالتخواهانه ایران و آذربایجان به خوبی از علل
بوجود آمدن این نهضت عظیم باخبرند؛ آنها به عمد آدرس عوضی می دهند که مردم آذربایجان
و مردمان سایر مناطق را گمراه و به این نهضت بدبین کنند. حکومت ملی آذربایجان در
مدت کوتاه:
° اراضی خالصه و
زمینهای قابل کشت ملاکین فراری از آذربایجان را بشکل عادلانه ای بین دهقانان بی زمین
تقسیم کرد، (مدلی که شاه، در اصلاحات ارضی ادعایی خود از آن بهره گرفت!)
° لایحه قانونی
جهت رفع اختلافات بین مالک و دهقان را تنظیم کرد.
° حق انتخاب
کردن و انتخاب شدن زنان را در انتخابات برای اولین بار برسمیت شناخت. (این اقدام
مترقی حتی پیش از بسیاری از کشورهای اروپایی انجام گرفت!)
° آموزش را رایگان
و زبان مادری را زبان آموزش قرار داد.
° با بیکاری
مبارزه و قانون کار و قانون بیمه کارگران را تنظیم کرد.
° صنایع و تجارت
را توسعه داد.
° راه ها را تعمیر
و راههای جدیدی احداث کرد و وسائل ارتباطی را توسعه داد.
° حقوق مساوی
برای ساکنین آذربایجان (اعم از ترک، کرد، ارمنی، آسوری و غیره) تنظیم و در حیات
اجتماعی مراعات کرد.
° حکومت ملی
آذربایجان، حکومت مرکزی را به رسمیت شناخته و تصمیمات آن را در حدودی که مبانیتی
با مختاریت آذربایجان نداشته باشد، قابل اجرا دانست.
° قانون اصلاحیه
مالیاتی را تنظیم و به مرحله اجرا درآورد.
° بودجه ملی را
تنظیم کرد.
° بخاطر دفاع از
دستاوردهای انقلاب، قشون ملی را تشکیل داد.
° دانشگاه تبریز
را تاسیس و به عنوان دومین ایستگاه رادیویی کشور رادیو تبریز را راه اندازی کرد.
دشمنان آذربایجان هرگز
اشارهء کوتاهی به این دستاوردهای جنبش مردمی آذربایجان نمی کنند؛ آنها در اذعان به
اقدامات دموکراتیک حکومت ملی آذربایجان در مدت کمتر از یکسال، لالمانی می گیرند و
تلاش دارند با دور زدن این اقدامات حکومت ملی، از یک طرف چهرهء زشتی از آن تصویر
کنند و از طرف دیگر غرق کردن آن را در دریای خون توجیه کنند.
ما در حالی سالگرد ۲۱
آذر را گرامی می داریم که اکثریت آن مطالبات ۷۷ سال پیش، مطالبات امروز آذربایجان
و ایران را تشکیل می دهد، رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی در این عرصه مهم اجتماعی پا
بر جای پای رژیم پیشین گذاشته است. ۴۳ سال آزگارست که این رژیم قرون وسطایی از هیچ
تبعیض و ستمی در حق مردمان محروم آذربایجان و دیگر ملیت های غیرفارس، دریغ نکرده
است. پابپای ظلم و ستمی که در حق مردم سراسر ایران اعمال می شود، در عرصه ملی و علیه
ملیت های متنوع غیرفارس ستم مضاعفی تحمیل می گردد.
آموزش به زبان مادری، که
حتی به صورت نیم بند مواد قانونی بدان اختصاص داده شده، در این مدت به هیچ وجه عمل
نشده و بیش از نصف جامعه ۸۵ میلیونی از عدم آموزش به زبان مادری رنج می برند.
زنان که نصف جمعیت جامعه
ما را تشکیل می دهند، هنوز با تضیقات اساسی در عرصه حقوق اجتماعی و فردی مواجه
اند. قوانین ضد زن شدیدتر از زمان شاه، زندگی انها را دستخوش نابسامانی و ستم
مضاعف کرده است.
خیزش جوانان تحت شعار
“زن، زندگی، آزادی” امروزه بیشتر مطالبات جامعه ما را که از انقلاب مشروطیت بدین
سو مغفول و مسکوت مانده اند، در بر می گیرد. زنان و جوانان بی واهمه و با شجاعت
تمام در کف خیابان قرار دارند، آنها مبارزه جدی و بنیان کنی را علیه این رژیم واپسگرای
جنایتکار شروع کرده اند که با پیروزی قطعی پایان خواهد یافت. کسانی که علیه رژیم
اسلامی با هر انگیزه ای مبارزه می کنند، باید در هماهنگی و وحدت عمل باهم، مطالبات
متنوع جنبش را به سامان برسانند. فعالین آذربایجان در حیطه ملی که تمام هم و غمشان
در این ۴۳ سال بر اعتلای جنبش ملی صرف شده است، نباید با خیزش موجود با نام “زن،
زندگی، آزادی” محافظه کارانه و منفعل برخورد بکنند. آنچه مسلم است این جنبش پتانسیل
آن را خواهد داشت که به مشکلات و معضلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… توجه
لازم را مبذول دارد؛ افزون بر این، تنها با شرکت و طرح خواسته های متفاوت خود می
توانیم هم در فعالیت های خود جدی بوده و هم بر سر اهداف مشترک مبارزه مشترکی را علیه
دشمن مشترک سامان دهیم.
۷۷ مین سالروز
۲۱ آذر مصادف است با اوجگیری مبارزات دموکراتیک مردم سراسر ایران. با یاد و خاطره
آن روز تاریخی، با الهام از مبارزات شکوهمند پیشینیان خود و با پیوند مطالبات
نهضت ۲۱ آذر با مطالبات امروز خیزش دموکراتیک «زن، زندگی، آزادی»، تلاش کنیم برای
اهداف مشترک که در راس آن نابودی این رژیم ددمنش اسلامی است، مبارزه ی مشترک خود
با مردم سراسر ایران را سازمان دهیم. امروز هم، زنان در پی آزادی هستند، زبان های
مادری همچنان در بند شوونیسم قرار دارند، دانشجو و دانش آموز، آزادی را طلب می
کند، کارگر، معلم، بازنشسته، راننده و سایر زحمتکشان با فقر مزمنی دست به گریبانند،
مطبوعات دربندند، سانسور حرف اول را در رسانه ها می زند، بیکاری و اعتیاد و فقر بیداد
می کنند، سندیکا و دیگر تشکل های مردمی غیرقانونی هستند، فضای رعب و وحشت بر همه
جا حاکم است! رژیم برای ترساندن مبارزان جان برکف بااعدام آنها را تهدید می کند.
همه این مطالبات، خواستهء فدائیان نهضت ۲۱ آذر نیز بوده اند.
امروزه باید برای تحقق
آن مطالبات، مبارزه و تلاش خود را صد چندان کنیم.
No comments:
Post a Comment