محمد آزادگر
آقای
علیرضا اردبیلی،نوشته ی آشفته وپرتناقضی را دررابطه با انتخابات ریاست جمهوری قلمی
کرده است. وی آنچنان ازنوشته خود ذوق زده شده که صوتی اش را هم تدارک دیده است!
ازهمان عنوان نوشته، تناقض هویداست: " پزشکیان قادر به تغییر مهمی در کشور نخواهد بود، اما انتخابات بی معنی نیست." برخلاف نظراردبیلی، انتخابات در جمهوری اسلامی به دلایل بسیاری بی معنا است. به گمانم لازم نیست من اینجا دلایل آن را بشمارم. زیرا اکثریت غالب مردم ایران می دانند، فقط خواجه حافظ نمی داند که اگراو هم ازقبر برخیزد، خواهد گفت که انتخابات در حکومت اسلامی بی معناترین هاست.
پزشکیان قادربه ایجاد تغییر نخواهد شد. این را هم همه می دانند. ازپزشکیان بزرگترهاخاتمی، روحانی وحتی احمدی نژاداش هم نتوانستند تغییرمهم ایجاد کنند واگرهم در دوران خاتمی گشایشی با توجه به حضور میلیونی مردم در انتخابات وانتخاب خاتمی با رأی بسیار شگفت انگیز بالا، در رابطه با آزادی ها انجام گرفت، اساسا بخاطرحضورمیلیونی مردم تشنه آزادی وانتخاب خاتمی در مقابل کاندید خامنه ای با رأی بسیار شگفت انگیز انجام گرفت. ولی در همان دوران نیز قتل های سیاسی مثل سابق در داخل وخارج کشور ادامه یافت. قتل نویسندگان دگر اندیش و سیاستمداران از جمله پوینده، مختاری، شریف، حاجی زاده و فروهرها و... معروف به قتل های زنجیره ای در همین دوران اتفاق افتاد. زیرفشارخاتمی، بیت خامنه ای حاضر شد که سازمان اطلاعات در اطلاعیه ای این قتل ها را به عناصر خود سردر درون سازمان نسبت دادند و امرین قتل ها در امان ماندند. عاملين قتلها و جنایت کاران وزارت اطلاعات نه تنها مجازات نشدند ، بلکه در بخش های مختلف نظام به خدمت گرفته شدند! محبوبترین و پر نفوذترین رئیس جمهور اصلاح طلب اعتراف کرده که رئیسجمهور در جمهوری اسلامی بیش از یک آبدارچی نیست.
علیرضا اردبیلی یک سری بدیهیات پیش پا افتاده را بعنوان "هفت گزاره" ردیف می کند ونتیجه میگیرد: " باید با عزیمت از این "گزارههای ثابت" تحلیل از این انتخابات را شروع کرد و از جمله تأثیر نتایج آن بر تحولات سیاسی آتی در ایران بطور عام و آذربایجان بطور خاص را مورد دقت قرار داد."
ولی در ادامه نیز از تاثیر مشخص بر تحولات سیاسی در ایران وآذربایجان خبری نیست! جز ردیف کردن اسامی رژیمهای دیکتاتوری و توتالیتر : "ژنرال فرانکو، ژنرال پینوشه، اف و دکلرک و میخائیل گارباچوف" که هيچگونه سنخیتی با جمهوری اسلامی ندارند نتیجه گیری خیلی مشعشع می کند:
"ایجاد تغییر از بالا در مسیر حرکت رژیمهای دیکتاتوری، شبیه زلزله است که نه مردم قادرند زمان آنها را پیش بکشند و نه رژیمها قادر به پیشگویی زمان اتفاق آنها یا جلوگیری از وقوع آنها هستند."
آیا رئیس جمهوری در ایران آن قدرت تغییر را دارد؟ رئیس جمهور در ایران نه" ژنرال فرانکو و ژنرال پینوشه است ونه دکلرک و گارباچوف. رئیس جمهور در ایران به قول خاتمی آبدارچی است. قدرت مطلقه در ایران در دستان ولی فقیه (رهبر) وفرمانده هان سپاه و نهادهای امنیتی است!
آقای اردبیلی سعی می کند هویت ترکی پزشکیان را برجسته کند: "مسعود پزشکیان مثل علی خامنهای، منکر هویت ترکی خود نیست همانطور که این هر دو همیشه هویت کشوری ایرانی خود را برجسته میکنند که در این چنین رژیمهایی امری متدوال است."
اردبیلی از این تشابه چه نتیجه ای می خواهد بگیرد؟ معلوم نیست! بد نمی بود آقای اردبیلی به نوحه خوانی ترکی خامنهای هم اشاره می کرد، تا بلکه فرجی برای آذربایجان باز می شد!
اردبیلی می نویسد: "رژیم جمهوری اسلامی در اولین ماههای بعداز انقلاب با دادن نقش میرغضب به چندتن از همکاران آذربایجانی خود مثل هادی غفاری، شیخ صادق خلخالی، میر حسین موسوی (دادستان قصاب تبریز) و شیخ عبدالکریم موسوی اردبیلی در ابتدای انقلاب مسئولیت اداره ماشین قتل مخالفان را از نظام انقلابی جدید دریافت کردند." آقای اردبیلی ! این "میر غضب" ها بتون آرمه و پایه گذاران حکومت اسلامی بودند. به احتمال زیاد بدون این میرغضب ها جمهوری اسلامی نمی توانست بعنوان یک رژیم مستقرشود. البته آقای اردبیلی فراموش کرده است که رژیم جمهوری اسلامی به آیت الله میر کاظم شریعتمداری هم نقش مظلوم عطا کرد!
علیرضا اردبیلی معتقد است که رأی بالای آذربایجانی ها ومناطق ترک نشین به پزشکیان باعث به وجود آمدن "بلوک قدرت" خواهد شد! آیا کسی که هنرش ازبرکردن نهجالبلاغه وآیات قرآن است ومنویات رهبر را می خواهد پیاده کند، می تواند برای آذربایجان سکولار و دموکرات "بلوک قدرت" بسازد؟ رسما وعلنا اردبیلی خاک به چشم مردم می پاشد.
تائید صلاحیت پزشکیان از طرف شورای نگهبان – که بدون اشاره رهبر آب نمی تواند بخورد- وحمایت قاطع خاتمی، جهانگیری، ظریف ودیگر اصلاح طلبان که دنبال بهانه می گشتند که در انتخابات شرکت کنند، بهانه را داد.
آقای اردبیلی می خواهد یک حزباللهی اصول گرای اصلاح طلب را بعنوان "اراده" آذربایجان حقنه کند. برخلاف سناریوهای اردبیلی، باخت وبرد پزشکیان باعث هیچ تغییری نه در رابطه با آذربایجان ونه در رابطه با ایران نخواهد شد. اردبیلی و امثال این ها با فعالیت هایشان تنها، آنهم اگر بتوانند، چند رأی ناقابل به سبد رأی پزشکیان اضافه خواهند کرد. برد وباخت پزشکیان بر خلاف نظر اردبیلی نه به اعتبار آذربایجان خواهد افزود و نه خواهد کاست.
نباید در رأی گیری این رژیم فاشیستی شرکت کرد!
ازهمان عنوان نوشته، تناقض هویداست: " پزشکیان قادر به تغییر مهمی در کشور نخواهد بود، اما انتخابات بی معنی نیست." برخلاف نظراردبیلی، انتخابات در جمهوری اسلامی به دلایل بسیاری بی معنا است. به گمانم لازم نیست من اینجا دلایل آن را بشمارم. زیرا اکثریت غالب مردم ایران می دانند، فقط خواجه حافظ نمی داند که اگراو هم ازقبر برخیزد، خواهد گفت که انتخابات در حکومت اسلامی بی معناترین هاست.
پزشکیان قادربه ایجاد تغییر نخواهد شد. این را هم همه می دانند. ازپزشکیان بزرگترهاخاتمی، روحانی وحتی احمدی نژاداش هم نتوانستند تغییرمهم ایجاد کنند واگرهم در دوران خاتمی گشایشی با توجه به حضور میلیونی مردم در انتخابات وانتخاب خاتمی با رأی بسیار شگفت انگیز بالا، در رابطه با آزادی ها انجام گرفت، اساسا بخاطرحضورمیلیونی مردم تشنه آزادی وانتخاب خاتمی در مقابل کاندید خامنه ای با رأی بسیار شگفت انگیز انجام گرفت. ولی در همان دوران نیز قتل های سیاسی مثل سابق در داخل وخارج کشور ادامه یافت. قتل نویسندگان دگر اندیش و سیاستمداران از جمله پوینده، مختاری، شریف، حاجی زاده و فروهرها و... معروف به قتل های زنجیره ای در همین دوران اتفاق افتاد. زیرفشارخاتمی، بیت خامنه ای حاضر شد که سازمان اطلاعات در اطلاعیه ای این قتل ها را به عناصر خود سردر درون سازمان نسبت دادند و امرین قتل ها در امان ماندند. عاملين قتلها و جنایت کاران وزارت اطلاعات نه تنها مجازات نشدند ، بلکه در بخش های مختلف نظام به خدمت گرفته شدند! محبوبترین و پر نفوذترین رئیس جمهور اصلاح طلب اعتراف کرده که رئیسجمهور در جمهوری اسلامی بیش از یک آبدارچی نیست.
علیرضا اردبیلی یک سری بدیهیات پیش پا افتاده را بعنوان "هفت گزاره" ردیف می کند ونتیجه میگیرد: " باید با عزیمت از این "گزارههای ثابت" تحلیل از این انتخابات را شروع کرد و از جمله تأثیر نتایج آن بر تحولات سیاسی آتی در ایران بطور عام و آذربایجان بطور خاص را مورد دقت قرار داد."
ولی در ادامه نیز از تاثیر مشخص بر تحولات سیاسی در ایران وآذربایجان خبری نیست! جز ردیف کردن اسامی رژیمهای دیکتاتوری و توتالیتر : "ژنرال فرانکو، ژنرال پینوشه، اف و دکلرک و میخائیل گارباچوف" که هيچگونه سنخیتی با جمهوری اسلامی ندارند نتیجه گیری خیلی مشعشع می کند:
"ایجاد تغییر از بالا در مسیر حرکت رژیمهای دیکتاتوری، شبیه زلزله است که نه مردم قادرند زمان آنها را پیش بکشند و نه رژیمها قادر به پیشگویی زمان اتفاق آنها یا جلوگیری از وقوع آنها هستند."
آیا رئیس جمهوری در ایران آن قدرت تغییر را دارد؟ رئیس جمهور در ایران نه" ژنرال فرانکو و ژنرال پینوشه است ونه دکلرک و گارباچوف. رئیس جمهور در ایران به قول خاتمی آبدارچی است. قدرت مطلقه در ایران در دستان ولی فقیه (رهبر) وفرمانده هان سپاه و نهادهای امنیتی است!
آقای اردبیلی سعی می کند هویت ترکی پزشکیان را برجسته کند: "مسعود پزشکیان مثل علی خامنهای، منکر هویت ترکی خود نیست همانطور که این هر دو همیشه هویت کشوری ایرانی خود را برجسته میکنند که در این چنین رژیمهایی امری متدوال است."
اردبیلی از این تشابه چه نتیجه ای می خواهد بگیرد؟ معلوم نیست! بد نمی بود آقای اردبیلی به نوحه خوانی ترکی خامنهای هم اشاره می کرد، تا بلکه فرجی برای آذربایجان باز می شد!
اردبیلی می نویسد: "رژیم جمهوری اسلامی در اولین ماههای بعداز انقلاب با دادن نقش میرغضب به چندتن از همکاران آذربایجانی خود مثل هادی غفاری، شیخ صادق خلخالی، میر حسین موسوی (دادستان قصاب تبریز) و شیخ عبدالکریم موسوی اردبیلی در ابتدای انقلاب مسئولیت اداره ماشین قتل مخالفان را از نظام انقلابی جدید دریافت کردند." آقای اردبیلی ! این "میر غضب" ها بتون آرمه و پایه گذاران حکومت اسلامی بودند. به احتمال زیاد بدون این میرغضب ها جمهوری اسلامی نمی توانست بعنوان یک رژیم مستقرشود. البته آقای اردبیلی فراموش کرده است که رژیم جمهوری اسلامی به آیت الله میر کاظم شریعتمداری هم نقش مظلوم عطا کرد!
علیرضا اردبیلی معتقد است که رأی بالای آذربایجانی ها ومناطق ترک نشین به پزشکیان باعث به وجود آمدن "بلوک قدرت" خواهد شد! آیا کسی که هنرش ازبرکردن نهجالبلاغه وآیات قرآن است ومنویات رهبر را می خواهد پیاده کند، می تواند برای آذربایجان سکولار و دموکرات "بلوک قدرت" بسازد؟ رسما وعلنا اردبیلی خاک به چشم مردم می پاشد.
تائید صلاحیت پزشکیان از طرف شورای نگهبان – که بدون اشاره رهبر آب نمی تواند بخورد- وحمایت قاطع خاتمی، جهانگیری، ظریف ودیگر اصلاح طلبان که دنبال بهانه می گشتند که در انتخابات شرکت کنند، بهانه را داد.
آقای اردبیلی می خواهد یک حزباللهی اصول گرای اصلاح طلب را بعنوان "اراده" آذربایجان حقنه کند. برخلاف سناریوهای اردبیلی، باخت وبرد پزشکیان باعث هیچ تغییری نه در رابطه با آذربایجان ونه در رابطه با ایران نخواهد شد. اردبیلی و امثال این ها با فعالیت هایشان تنها، آنهم اگر بتوانند، چند رأی ناقابل به سبد رأی پزشکیان اضافه خواهند کرد. برد وباخت پزشکیان بر خلاف نظر اردبیلی نه به اعتبار آذربایجان خواهد افزود و نه خواهد کاست.
نباید در رأی گیری این رژیم فاشیستی شرکت کرد!
عرب الفباسیندا متن وارسا بورادا یازین، یوخسا بو سطرلری سیلین
No comments:
Post a Comment