May 8, 2019

انتخابات و مسئله کرد در ترکیه

علی قره جه لو

اشاره:  مقاله ای با عنوان "انتخابات محلی و آینده سیاسی ترکیه" از این نویسنده در سایت ایران گلوبال انتشار یافت.  آقا و یا خانمی با نام مستعار "آشچی" کامنتی در ذیل مقاله نوشته و در چند مورد ایرادی به مقاله گرفتند.  از آنجایی که پاسخ گویی به ایرادات ایشان  در بخش کامنت ها نمی گنجید، و احتیاج به توضیحات بیشتری داشت، ترجیح دادم مقاله ی دیگری، که در واقع می شود آنرا بخش دوم مقاله قبلی تلقی کرد، بنویسم.  ضرورت دارد تاکید کنم، این نوشته نه صرفا پاسخ گویی به ایرادات ایشان، بلکه بطور کلی به دیدگاه هایی است که در فضای مجازی ایرانی، در مورد ترکیه، و بویژه در مورد مسئله کرد، در ترکیه رایج است، می باشد.
 
آقای آشچی می نویسند:
"مقاله با تحلیلی واقع بینانه از اوضاع سیاسی و اقتصادی ترکیه شروع می شود ولی در ادامه و خصوصا در رابطه با ه.د.پ به سطح بیانیه های حزب وطن و تحلیلهای دوغو پرینچک سقوط میکند".  (1)
چنان که بر می آید، آقای آشچی بخش تحلیل اقتصادی - سیاسی از اوضاع ترکیه را واقع بینانه، و بخش دیگر که در رابطه با ح.د.پ (HDP) است را غیر واقع بینانه، و در سطح بیانیه های حزبی می داند.  یعنی آن بخش که در رابطه با انتقاد از آ.ک.پ (AKP) است درست، ولی بخشی که در انتقاد از ح.د.پ است را نادرست می دانند.  بنظرمی رسد که ایشان مایل اند، فقط یک طرف سکه را ببینند، و از دیدن روی دیگر سکه حذر کنند، زیرا دیدن روی دیگر سکه ممکن است، خللی به باورهای تاکنونی ایشان، و بسیاری دیگر، که مثل ایشان فکر می کنند، وارد آورده، و موجبات شک و تردید در باورهای شان گردد.
ناگفته پیداست، که هر "بیانیه حزبی" ، نهایتا یک تحلیل سیاسی از اوضاع سیاسی - اقتصادی، و فشرده آن است، یعنی چیز جدا از جهان بینی، برنامه، و خط مشی سیاسی یک حزب نیست، و اصولا نمی تواند هم باشد!  این که ایشان آن تحلیل ها را نمی پسندند، ترجیح ایشان است. 
1)  مضمون اصلی مسئله مورد بحث چیست؟  آشکار است که، مضمون اصلی، "مسئله کرد" در ترکیه است، و در این رابطه،  دیدن درخت و ندیدن جنگل است.  به زبان دیگر، ندیدن تصویر بزرگ است، که خیلی ها از جمله آقای آشچی دچار آنند.  در این رابطه ضروری است که به "مسئله کرد" در ترکیه، و دیگر کشورهای منطقه، نه صرفا از پنجره ناسیونالیسم کرد، و نه از پنجره منافع کشورهای امپریالیستی، و گفتمان فریبنده، و فریبکارانه آمریکا و غرب (دموکراسی، حقوق بشر، جامعه جهانی) بلکه از پنجره منافع خلق ها، به شمول خلق کرد، و کشورهای منطقه نگریست.
-  این واقعیت را باید قبول کرد که در ترکیه مسئله ای بنام "مسئله کرد" وجود دارد.  ولی باید در نظر داشت که این "مسئله"، ناشی از، و یا نتیجه عدم امکان استفاده از حقوق دموکراتیک شهروندان کرد در ترکیه نیست.  زیرا، شهروندان کرد در دهه های اخیر بسیاری از حقوق دموکراتیک خود را بدست آورده اند، و این یک واقعیت انکار ناپذیر است.  دوران انکار موجودیت، دوران انکار اساسی ترین حقوق دموکراتیک کردها  در ترکیه، دیگر سپری شده، و به تاریخ پیوسته است.  ولی "مسئله کرد" امروز، در ترکیه، نه ناشی از عدم امکان استفاده از حقوق دموکراتیک شهروندان کرد، بلکه، بعنوان ابزار طرح های منطقه ای امپریالیسم آمریکا نه تنها در ترکیه، بلکه در تمامی کشورهای منطقه بشکل حادی مطرح است.  از این لحاظ  "مسئله کرد" امروز بسیار بیشتر و حاد تر از قبل، در دستور کار کشورهای منطقه نیز قرار دارد.  (2)
مسئله کرد، بدون در نظر گرفتن تبار اتنیک تمامی شهروندان ترکیه، مسئله وحدت و یگانگی آنها در مبارزه علیه طرح های امپریالیستی "کردستان بزرگ" در منطقه است.  ما تا کی می خواهیم از تجارب مداخلات امپریالیستی، و نتایج ویرانگر آن، در افغانستان، لیبی، عراق، سوریه، یمن ..... نیاموزیم؟  
امروز بزرگترین بدی در حق کردها، عدم مبارزه با تشکیلات تروریستی و مزدور پ.ک.ک بعنوان پیاده نظام آمریکا در منطقه و عدم افشای ماهیت ح.د.پ بعنوان حزب پ.ک.ک ساخته و مبلغ "قانونی" آن است. آنهایی که در انتخابات 2015 شعارشان:   "ح.د. پ باید از حد نصاب بگذرد تا از دست آ.ک.پ خلاص شویم" بودند، مسئولیت بزرگی در دفن شدن بیش از 7 هزار انسان در خندق ها دارند، که پ.ک.ک آنها را بسمت آتش راند.  بزرگترین بدی در حق کردها، سینه سپر نکردن در مقابل طرح های امپریالیستی در منطقه، ساکت ماندن در مقابل تبدیل شدن جوانان کرد بوسیله  پ.ک.ک/ ح.د.پ به سرباز مزدور آمریکا علیه خلق کرد و خلق های دیگر منطقه، و همدستی با طرح های آمریکا در منطقه است.  آنهایی که کمپیین "ح.د.پ حد نصاب را بگذرد" را پیش می بردند، بطور قطع دوست کردها نیستند.   در اینجا باید پرسید:  دوست کرد کی و دشمن کرد کدام است؟
آقای آشچی نتیجه سقوط آرای ح.د.پ در مناطق کردنشین را به تعیین "قیم" از طرف حکومت نسبت می دهند.  بله حکومت آ.ک.پ در اکثر بخش ها و شهرستان های این منطقه، آن کاندیداهای ح.د.پ که در جریان "جنگ خندق" امکانات مالی، تجهیزاتی و لوجستیک شهرداری ها را به جای صرف در جهت خدمت به مردم، و برآوردن احتیاجات، و حل مشکلات حوزه انتخاباتی خود، آنها را در اختیار خندق کندن ( جنگ آزایبخش پ.ک.ک !!) و تحت امر آن قرار داده بودند، از کاندید شدن آنها جلوگیری کرد.  ولی بحث اینجاست، کسی شهروندان کرد را مجبور به رای دادن به آ.ک.پ هم نکرد، شهروندان کرد می توانستند که به هیچ حزبی رای ندهند، و اعتراض خود را از این طریق به تعیین قیم نشان دهند.  ولی آنها اینکار را نکردند، بلکه آ.ک.پ را به ح.د.پ ترجیح دادند، حتی در بعضی شهرستان های مناطق کرد نشین، "حزب سعادت"  SP و "حزب دموکرات"  DP را به ح.د.پ ترجیح دادند.  دلیل اصلی شکست ح.د.پ در مناطق کردنشین،  نه تعیین قیم، بلکه دلیل مهم تری داشت.
-  واقعیت این است که در دوران سیاست جدید آ.ک.پ در مورد کردها، یعنی "سیاست گشایش کرد" ((Kürt Açılımı  که بخشی از طرح آمریکا در چارچوب استراتژی منطقه ای اش بود و با دست آ.ک.پ AKP پیش برده می شد، در شرق و جنوب شرق ترکیه بخش مهمی از شهروندان کرد، در مقابل زورگویی و تروریزه کردن زندگی کردها توسط پ.ک.ک، به امید خدا رها شده و بی دفاع ماندند.  یعنی، کردهای ترکیه دو دستی تقدیم پ.ک.ک شدند، در نتیجه، نتایج صندوق را  نیز، پ.ک.ک تعیین کرد.  نتایج سیاست فوق را در انتخابات 7 ژوئن 2015 شاهد بودیم. 
در انتخابات مجلس، 7 ژوئن 2015 ، ح.د.پ با کسب 13.1% کل آرا (حدودا 6 میلیون)  با 80 نماینده وارد مجلس شد.  به فاصله کمتر از 5 ماه ، یعنی اول نوامبر همان سال و در انتخابات مجلس، آرای ح.د.پ  از 13.1% به 10.8% ( حدودا 5 میلیون) و تعداد نماینده هایش از 80 به 59 سقوط کرد.  در این فاصله زمانی کمتر از 5 ماه چه اتفاقی افتاد؟   پ.ک.ک سرمست از "پیروزی" در انتخابات 7 ژوئن زمان را برای بحرکت در آوردن نیروهایش، که در دوران سیاست گشایش آ.ک.پ بطور همه جانبه خود را برای "نبرد نهایی" آماده کرده بود، مناسب دید، و با استفاده از کلیه امکانات شهرداری های تحت مدیریت ح.د.پ  "جنگ آزادیبخش" (جنگ خندق)  را آغاز کرد.  نیروهای مسلح ترک که در دوران "سیاست گشایش کرد" آ.ک.پ، در پادگان ها، پاسگاهها .. حبس و از نشان دادن عکس العمل در مقابل تهدید پ.ک.ک منع شده بودند، در تاریخ 24 ژوئیه 2015 ( حدودا دو ماه بعد از انتخابات اول) عملیات همه جانبه سرکوب پ.ک.ک را آغاز کردند.  با از بین رفتن جو ارعاب، ترور، اخاذی از مردم، خلق کرد در انتخابات اول نوامبر 2015 آزادانه تر عمل کرد.  زیرا تهدید پ.ک.ک تا حدود زیادی برطرف شد، و شهروندان کرد با اراده آزاد خود به پای صندق های رای رفتند.  واقعیت این است که هر چقدر پ.ک.ک از دور خارج و تهدید و زورگویی اش کاسته می شود، به همان نسبت نیز، شهروندان کرد خود را آزاد تر حس کرده و آزادانه تر ترجیح و اراده ی خود را بیان می کنند.  لذا، علت اصلی ریزش آرای  ح.د.پ در انتخابات اخیر تداوم پروسه ای است که با سرکوب پ.ک.ک شروع شده و ادامه یافته است.
2)  آقای آشچی معتقدند:  "تلاش باید بشود تا ه.د.پ اگر هم هنوز ارتباطاتی با پ.ک.ک دارد، این ارتباطاتش گسسته شود و ه.د.پ به معنای واقعی حزبی برای ترکیه شود. نه اینکه با طرد این حزب و تنگ کردن دایره فعالیتش به سمت پ.ک.ک هل داده شود. سران ه.د.پ در تمام گفتارهای خود تاکید می کنند که ابدا ارتباطی با پ.ک.ک ندارن".
نمی دانم آقای آشچی چه تصوری از پ.ک.ک دارند.  و یا، ما ادعا های ح.د.پ در رابطه با پ.ک.ک، و یا  دم خروس را باور کنیم؟
-  "پ.ک.ک"  PKK (حزب کارگران کردستان)  یک سازمان نارکو - ترور، و تا مغز استخوان وابسته به سازمان های اطلاعاتی غرب است.  طبق گزارش کشورهای اروپایی، از جمله وزارت کشور آلمان پ.ک.ک بزرگترین توزیع کننده مواد مخدر در اروپا است، و در این زمینه از کودکان کم سن و سال استفاده می کند.  سیاست ها و استراتژی آن در چارچوب استراتژی منطقه ای آمریکا/ اسرائیل تعیین می شود.  شاخه های آن در سوریه " حزب اتحاد دموکراتیک" - پ.ی.د (PYD در ایران "حزب حیات آزاد کردستان" - "پژاک" (PJAK)، و شاخه سیاسی آن در ترکیه "حزب دموکراتیک خلق ها" ح.د.پ  HDP)) است.  همگی ارتباط ارگانیک با هم داشته و از یک مرکز (قندیل عراق) هدایت می شوند.  شمال عراق عملا تحت حاکمیت آمریکاست، همچناکه شمال شرق سوریه تحت حاکمیت و اشغال نظامی آمریکاست، آمریکا بیش از 20 پایگاه نظامی در شمال شرق سوریه دارد. 
-  آمریکا با گستردن چتر حمایتی خود از سازمانهای کردی، و در راس آنها پ.ک.ک و شاخه های آن عملا در جهت زمینه سازی در جهت ایجاد کردستان بزرگ قدم برمی دارد.  زمانیکه ارتش سوریه برای آزادی "دیرالزور" آغاز به پیشروی کرد، هواپیماهای آمریکایی واحد های ارتش سوریه را بمباران کردند،  پیام بمباران صریح بود، اینجا منطقه تحت حفاظت من، یعنی، منطقه تحت حاکمیت پ.ک.ک/ پی.ی.د، است و به شما اجازه پیشروی نمی دهم!  اوباما از پ.ک.ک بعنوان "پیاده نظام آمریکا در منطقه" یاد می کند.  در عین حال جالب است که آمریکا ظاهرا پ.ک.ک را سازمان تروریستی نیز می خواند، ولی ادعا می کند که شاخه آن در سوریه، یعنی پ.ی.د ارتباطی با پ.ک.ک ندارد !!  در حالی که،  بسیاری از سفیران، سیاست مداران، نظامیان، و تحلیل گران آمریکایی به واقعیت یکی بودن این دو اعتراف کرده و می کنند.  ولی سیاست رسمی آمریکا انکار این واقعیت است!  این انکار تا حد سرشاخ شدن با ترکیه در شمال سوریه نیز کشیده شده است، درغیر این صورت آمریکا باید از استراتژی کردستان بزرگ خود صرف نظر کرده و بساط خود از منطقه را بر چیند.  (3)
-  در مورد ترکیه هم همین طور است.  آمریکا از آنجایی که قادر به تحمیل پ.ک.ک از طریق نظامی به ترکیه نیست (مانند سوریه)، راه تحمیل سیاسی را برگزیده است، یعنی، نوعی "تحمیل مخملی"، و البته در پی کودتای مخملی در ترکیه نیز است.  در اینجا نقش ح.د.پ  در چارچوب استراتژی کردستان بزرگ معنی پیدا می کند.  ارتباط ارگانیک ح.د.پ با پ.ک.ک را نه ما و یا حزب دیگری در ترکیه، بلکه خود رهبران ح.د.پ اعتراف می کنند، و در عمل نیز آنرا به رخ می کشند.  تاکیدات رهبر ح.د.پ مبنی بر عدم ارتباط با پ.ک.ک می تواند باعث تسلی همفکران آقای آشچی شود، ولی برای جویندگان حقیقت، مسلما این اظهارات کافی نیست.  ما آرزو می کنیم که واقعا چنین می بود، ولی در طول حیات سیاسی ح.د.پ یک بار هم که شده موضعی چه کتبی و چه شفاهی از رهبران ح.د.پ مبنی بر تروریست بودن ک.ک.ک و یا محکوم کردن عمل مشخص تروریستی پ.ک.ک نه شنیده ایم.  در عوض به دیدن رهبران ح.د.پ در مراسم تشیع جنازه اعضای پ.ک.ک که در عملیات تروریستی کشته شده اند، عادت کرده ایم.
"فیگن یوسک داغ" از رهبران ح.د.پ در مورد شاخه سوریه پ.ک.ک  گفته بود:  "ما پشت مان را به پ.ی.د تکیه داده ایم، و در دفاع از آن نیز هیچ ایرادی نمی بینیم".   پ.ی.د (حزب اتحاد دموکراتیک) PYD ، شاخه سوریه پ.ک.ک همان حزبی است که آمریکا آنرا "پیاده نظام آمریکا در منطقه" نامیده ( 22 هزار کامیون تریلر و 5 هزار هواپیمای کارگو سلاح و تجهیزات به پ.ی.د داده که می تواند یک ارتش 60 هزار نفری را مسلح کند)  و بطور علنی از طرف آمریکا و اسرائیل تا دندان مسلح شده، و توسط ارتش های آمریکا و اسرائیل تعلیم و رهبری می شود.  ح.د.پ  به این حزب تکیه داده و در دفاع از آن نیز هیچ ایرادی نمی بیند!  صلاح الدین دمیرتاش به عنوان دبیر کل "حزب صلح و دموکراسی"  BDP در سال 2012 در سخنرانی "قیزیل تپه" از توابع ماردین می گوید:  " ما مجسمه رهبر اوجالان را برپا خواهیم کرد".  و نیز در  مصاحبه دیگرش اعتراف می کتد که ح.د.پ پروژه شخص اوجالان است.  در راهپیمایی آنکارا به استامبول، یکی از خواست های ح.د.پ آزادی عبدالله اوجالان بود.  آنهایی که در مورد تروریست بودن پ.ک.ک و رهبرش واقعا صمیمی هستند و تظاهر نمی کنند، که ظاهرا آقای آشچی هم تروریست بودن پ.ک.ک را قبول دارند، بهتر است اندکی تامل کنند، اگر رهبر حزبی قانونی بگوبد، ما مجسمه اسامه بن لادن و یا ابوبکر البغدادی را در میدان شهر برپا خواهیم کرد، با این حزب چه باید کرد؟  ما می گوئیم، باید در کنار سرکوب نظامی پ.ک.ک، باید، در حزب "قانونی" اش نیز تخته شود.  همین امروزهم، بعد انتخابات محلی، صلاحدین دمیرتاش از زندان پیام می دهد که:  "بدون داخل شدن اوجالان به جریان صلح، جریان صلح موفق نمی شود"!  او سپس ادامه می دهد:  "ما جامعه جهانی را به تشویق ترکیه در جهت انتخاب راه دموکراسی و صلح دعوت می کنیم"!   البته اگر رهبران ح.د.پ چنین بیاناتی نیز نداشتند، چیزی تغییر نمی کرد، زیرا عملکرد، و پراتیک این حزب معیار قضاوت ماست و نه بیانات آن. 
البته ناگفته پیداست که "جامعه جهانی" مورد نظر وی چیست!  خطابیه ای است به آمریکا و شرکای امپریالیست اروپایی اش،  یعنی بیایید، مداخله کنید، و حق مارا بگیرید! یعنی بیائید ترکیه را نیز به هر قیمتی تبدیل به سوریه و لیبی ...  کنید، تا در ترکیه "دموکراسی" برقرار، و ما نیز به "حق تعیین سرنوشت" خود برسیم!  مسلم است، حزبی که از تمامی امکانات قانونی و مالی دولت ترکیه که در اختیارش گذاشته می شود، حداکثر سوء استفاده را کرده، و نقش ستون پنجم امپریالیسم را علیه کشور خود بازی می کند، باید تعطیل شود.  در کدام کشور "متمدن" اروپایی به چنین حزبی که یک دست اش در دست سازمان نارکو ترور پ.ک.ک و  دست دیگرش مشغول بازی انتخابات قانونی است، حق حیات می دهند؟  حزب کارگران کردستان، حزب حیات آزاد، حزب دموکراتیک خلق ها، حزب اتحاد دموکراتیک ....  به عنوان های زیبا، و در عین حال کلیشه ای و تهی از محتوای واقعی آن مانند "دموکراتیک" که پسوند هر سازمان کردی است، بنگرید، چقدر ظاهری فریبنده و وسوسه کننده دارند.  این  گفتمان فریبکارانه نباید کسی را گول بزند، ما نه به بیانات شیرین و عنوان های مردم پسند و آراسته، بلکه در واقعیت پراتیک و ارتباطات همه احزاب فوق با سازمان های اطلاعاتی غرب و اسرائیل  قضاوت می کنیم.  سازمان های کردی فوق، بخشی از استراتژی آمریکا / اسرائیل در شکل دادن خاورمیانه بزرگ اند.  گفتمان آزادی، دموکراسی، و صلح امپریالیست ها پرده ای برای پوشاندن جنایات هولناکی است که آنها علیه خلق های منطقه مرتکب شده اند، و اکنون نیز در پی تکرار آنند.
باید اضافه کرد، البته که، ممکن است عده ای در درون ح.د.پ از روی خلوص نیت مخالف پکک باشند و بخواهند که حزب آنها، حزب ترکیه، و بخشی از حیات سیاسی و آینده ترکیه باشد، ولی واقعیت چیز دیگری است.   رهبری ح.د.پ در همه زمینه ها از پ.ک.ک دستور می گیرد، حتی در تعیین کاندیداهای انتخاباتی این حزب.   (4)

توضیحات:
1)  آقای آشچی برای تقویت استدلال خود علیه تحلیل های حزب وطن VP و رهبر آن دوغو پرینچک می نویسد:  "در نتیجه چنین سیاست هایی بود که روزنامه نگاران پرسابقه ای مثل رضا زلیوت از آیدینلیک جدا و یا اخراج شدند".
روزنامه آیدینلیک صدها نویسنده، و ستون نویس دارد که رضا زلیوت هم، یکی از آنهاست.  اکثر این نویسندگان حزبی نیستند، و لزوما هم نظرات حزب وطن را منعکس نمی کنند.  این نویسندگان قبلا در روزنامه های دیگر ترکیه کار می کردند، و به دلایلی از آن روزنامه ها جدا شده و یا کنار گذاشته شده اند، ولی بخاطر همفکری با آیدینلیک اکنون با آن همکاری می کنند.  در عین حال  آیدینلیک دارای یک کادر نویسنده خاص خود نیز می باشد.  من تاکنون چندین مقاله از رضا زلیوت را به فارسی ترجمه کرده ام که در روزنامه ها و سایت های ایرانی منتشر شده است.  دلیل کنار گذاشتن رضا زلیوت از آیدینلیک، کاملا یک مسئله جدا از بحث ح.د.پ / پک.ک.ک است.  مطمئن هستم که، آقای آشچی تاکنون حتی یک مقاله از رضا زلیوت را هم نخوانده اند، و آنچه درباره  وی می دانند، نتیجه شنیده های شان از این و آن است، و فکر کرده اند که خبر کنار گذاشتن رضا زلیوت می تواند دلیلی بر حقانیت نظراتشان باشد،  والا چنین بی گدار به آب نمی زدند.  در حالی که، نظرات رضا زلیوت درباره پ.ک.ک/ ح.د.پ فرقی با تحلیل های حزب وطن ندارد.  برای اطلاع ایشان لینک یکی از آخرین مقالات رضا زلیوت که در رابطه با  ح.د.پ است را درج می کنم تا ایشان آنقدر هم هیجان زده نشده، و آنچه که بر علیه استدالات خودشان درباره ح.د.پ است، بعنوان شاهد مدعی خود اقامه نکنند!  عنوان مقاله رضا زلیوت در روزنامه آیدینلیک: "مطبوعات ترور نمی تواند آزاد باشد"  بسیار گویاست و احتیاجی هم به توضیح ندارد.
-  آقای آشچی، درجای دیگر کامنت خود چنین ایرادی نیز به من گرفته، و نوشته اند:  
"یک جانبه، خطی، تبلیغاتی، ساده انگارانه، به دور از در نظر گرفتن پیچیدگیهای جامعه ترکیه است. به همین ترتیب است استدلالات نویسنده در رابطه با اینکه چرا ه.د.پ در مناطق کردنشین درصد رای پیشین را نیاورد چون دیگر پ.ک.ک قادر به تهدید مردم نبود".
یعنی اگر نظرات بنده یک جانبه، خطی، ساده انگارانه نبود، و به پیچیدگی های جامعه ترکیه، مثل ایشان آگاه بودم، (نمونه رضا زلیوت ایشان) حزب وطن هم می توانست مانند حزب کمونیست ترکیه TKP حداقل در یک شهرداری پیروزی بدست آورد!  کاندیدای حزب کمونیست ترکیه "فهمی محمد ماچ اوغلو"  در تونجلی (درسیم) با بدست آوردن 32.77%  (5.887)  به ریاست شهرداری انتخاب شد.  تعداد واجدین شرایط در این شهر 22.771  نفر، و کل آرای قابل قبول  که به صندوق ها ریخته، 17.967 بود.  لازم به توضیح است که در انتخابات، کل آرای حزب کمونیست ترکیه در سراسر ترکیه (0.16%) یعنی، 74.649 نفر،  و کل آرای حزب وطن در سراسر ترکیه (0.24%) 110.344 نفر بود، یعنی نزدیک به دو برابر حزب کمونیست ترکیه!  سوال این است، آیا قرار است برای بدست آوردن آرای بیشتر، باید پرنسیپ های حزبی را کنار گذاشت، و از حزب دست ساخته سازمان ترور پ.ک.ک، یعنی پیاده نظام آمریکا در منطقه دفاع کرد؟  بعلاوه، حزب وطن را نباید با احزاب توده ای مانند آ.ک.پ و یا ج.ح.پ مقایسه کرد، ولی می شود آنرا با حزب کمونیست مقایسه کرد.  اینکه چرا چنین احزابی در انتخابات رای نمی آورند، و یا کم رای می آورند نه تنها مربوط به ترکیه بلکه مربوط به تمام احزاب چپ واقعی در جهان است. که خود بحث جداگانه ای است،  بعلاوه، آیا می شود پیروزی مدام آ.ک.پ در تمامی انتخابات 17 سال گذشته را که با آرای مردم بدست آمده، دلیل درستی خط مشی سیاسی آ.ک.پ (اسلام سیاسی) آن دانست؟ 
2)  اگر سقف مطالبات ملی در کشورهای خاورمیانه را 100 بگیریم، به جرات می توان گفت که کردها در ترکیه به 80 درصد خواست های خود رسیده اند.  هویت آنها برسمیت شناخته شده، حزب کردی آنها از بودجه دولت سهمیه دارد، و در انتخابات شرکت و در مجلس نیز حضور دارند، و خواست ها و مطالبات کردها از مجراهای قانونی بیان می شود.  دارای تلویزیون 24 ساعته بزبان کردی با بودجه دولتی هستند، امکان آموزش زبان کردی در موسسات آموزشی فراهم است (نه آموزش به زبان کردی)، در ایالات و شهرستان هایی که در انتخابات پیروز شده اند، اداره آنها نیز در دست کردهاست. ...  حال، تحقق خواست های فوق در ترکیه را با حق و حقوق ترک های آذربایجانی و یا اعراب خوزستان در ایران مقایسه کنید، پاسخ به مطالبات آنها در ایران در حد صفر است، بله صفر!  آیا قرار است برآوردن مطالبات کردها در ترکیه، تا حد جدایی (بخوانید تاسیس کردستان بزرگ آمریکا - اسرائیل) ادامه یابد؟ 
3)  وزیر دادگستری اسرائیل  Ayeled shaked   گفته است:  اسرائیل و کشورهای غربی منافع بزرگی در تاسیس دولت کردستان دارند".  وزیر دفاع اسرائیل Yair Golan در سخنرانی که در "انستیتوی تحقیقات شرق نزدیک" در واشنگتن ایراد کرده بود گفت:  " پ.ک.ک از نظر ما یک سازمان ترور نیست، زیرا به سیاست خارجی اسرائیل کمک های زیادی می کند".
بودجه دفاعی 2018  آمریکا که بوسیله سنا تصویب شد مجموعا 700 میلیارد دلار بود.  یک دهم این بودجه یعنی حدود 60 میلیارد دلار آن برای استفاده  در افغانستان، عراق و سوریه  بود، که تحت عنوان  Overseas Contingency Operation  تصویب شد.  در این بودجه، سهم حقوق پیشمرگه های اقلیم کردستان 365 میلیون دلار تعیین شده، که قرار بود به 36 هزار پیشمرگه در سال 2018  پرداخت شود.  این مقدار فقط اختصاص به پرداخت حقوق عقب افتاده پیشمرگه هاست که حکومت بارزانی قادر به پرداخت آن نشده بود!  کمک های  تسلیحاتی، لوجستیک ... به بارزانی  و پ.ک.ک/ پ.ی.د در شمال سوریه شامل آن نمی شود.  لذا،  مسئله ترور پ.ک.ک، و نقش ابزاری آن در دست سازمان های اطلاعاتی غرب علیه کشورهای منطقه را، "مسئله کرد"،" "مسئله آزادی"  و یا، "مسئله حق تعیین سرنوشت خلق کرد" نامیدن، خیانت به کردها و همه خلق ها و کشورهای منطقه است، که با "پروژه کردستان بزرگ" آمریکا - اسرائیل، مورد هدف تجزیه، غارت، و نابودی امپریالیست ها قرار گرفته اند. 
4)  در اسپانیا، وقتی روابط ارگانیک "حزب باتاسونا هری"  Hery batasuna  با سازمان ترور و جدایی طلب باسک ETA آشکار شد، تعطیل، و درش تخته شد.  بدنبال آن، این حزب به دادگاه حقوق بشر اروپا علیه اسپانیا شکایت کرد.  دادگاه حقوق بشر اروپا شکایت را رد کرد.  نهایتا این سازمان در سال 2018 خود را منحل کرد.  کسانی که به بهانه پتانسیل کنونی 5 - 4 میلیون رای ح.د.پ HDP "معتقدند" که این حزب حتما باید در مجلس نمایندگی شود، و از این امر تحت نام دموکراسی دفاع می کنند، واقعیات ترکیه و جهان را کنار گذاشته اند.  آمریکا برای تحقق پروژه کردستان بزرگ  یک جنگ فرسایشی علیه ترکیه آغاز کرده و در این رابطه تمامی ابزارهای خود را بکار می برد.  این واقعیت را وزیر خارجه سابق آلمان "سیگمار گابرییل" بشکل صریحی بیان می کند:  " ترکیه بخاطر منافع ملی خود، حتی جنگ با آمریکا را نیز بجان خریده است".  مخالفت شدید آمریکا با خرید سیستم دفاع هوایی  S 400 ترکیه از روسیه، تحریم های اقتصادی علیه ترکیه، تهدید، "اقتصاد ترکیه را نابود می کنیم"، مانورهای دریایی آمریکا – اسرائیل، همراه یونان، اسرائیل، قبرس جنوبی، در دریای مدیترانه و اژه ، همگی در این رابطه معنی پیدا می کنند. به زبان دیگر، آمریکا می خواهد با این اقدامات ترکیه را به قبول پروژه کردستان بزرگ، یعنی تجزیه داوطلبانه خود مجبور کند!  بهانه آمریکا حق و حقوق کردها و ابزارش سازمان های کردی و در راس آن پ.ک.ک است.

https://iranglobal.info/node/71710لینک کامنت آقای آشچی در ایران                                                   گلوبال
https://www.youtube.com/watch?v=Ve1zHuPJyNo ویدئوی سخنرانی صلاحدین دمیرتاش در        رابطه با برپایی مجسمه اوجالان، و پروژه ی ح.د.پ اوجالان
مقاله رضا زلیوت در روزنامه آیدینلیک   https://www.aydinlik.com.tr/teror-basini-ozgur-olamaz



آمار انتخابات محلی در رابطه با حزب دموکرات، حزب سعادت، حزب کمونیست ترکیه و حزب وطن در روزنامه "صاباح" 
https://www.sabah.com.tr/secim/31-mart-2019-yerel-secim-sonuclari/saadet-partisi/yerel-secim-sonuclari

 
علی قره جه لو 

29 آوریل 2019




No comments: