Apr 8, 2018

راه کار های سر در گم و خشم دریاچه اورمیه

محمد حسین یحیایی

شتاب حوادث و رخداد های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به قدری پر شتاب و گسترده بود که جشن نوروز، دید و بازدید های نوروزی و مسافرت های نوروزی را تحت تاثیر قرار داد، از تعداد مسافرین نوروزی به علت بحران شدید اقتصادی کاسته شد و بازار خرید و فروش که رکود تورمی بر آن حاکم است همچنان راکد ماند و هیچ تکانی نخورد. در این میان تلاش اصلاح طلبان شرمگین با پرگویی و بی عملی ادامه یافت تا پایگاه و جایگاه متزلزل خود را در جامعه بازیابی و بازسازی کنند و همزمان جنجال باند احمدی نژاد با صرف سخنان و گفتار تحریک آمیز تنش را فزون تر کرد تا بیانیه سپاه به مناسبت 12 فروردین در دفاع از استراتژی و دستآورد های رژیم که تکرار گفتار مبالغه آمیز رهبری در مشهد بود منتشر یافت،
ولی آنچه در لابلای این رخداد ها گم شد و در حاشیه قرار گرفت، طوفان نمک و خشم دریاچه اورمیه بود که در 4 فروردین ماه با سرعت 119 کیلومتر در ساعت وزیدن گرفت، استان های آذربایجان را در نوردید، تعدادی کشته و زخمی با میلیارد ها خسارت بر جای گذاشت.
دریاچه اورمیه، نگین آذربایجان سال های طولانی مرکز گردشگری و توریسم منطقه بود، هزاران نفر از مردم زحمتکش منطقه با فروش خدمات و کالا در پیرامون آن امرار معاش می کردند و به اقتصاد منطقه رونق می بخشیدند، با برپایی رژیم جمهوری اسلامی که همراه با پارانوی رفتاری و گفتاری، خواهان هژمونی فرهنگی عقب مانده و فرسوده خود بود و در این راستا با هر نو شادی، تفریح و استفاده از نعمت های طبیعی مردم به شدت مخالفت می کرد، صنعت توریسم منطقه که گاهی درمانی و گاهی تفریحی بود، از جان و پویایی انداخت و فروش خدمات و کالا در منطقه و پیرامون دریاچه اورمیه را به پایان رساند..با پایان جنگ که ثروت هنگفتی از جان و مال مردم را بلعید و نابود کرد، دوران به اصطلاح سازندگی همراه با شعار مردم فریب خود کفایی آغاز شد.ده ها سد و آبگیر بدون بررسی های علمی و محیط زیستی که اغلب بدون دستآورد اقتصادی و کشاورزی بودند بر روی رودخانه های آبریز دریاچه اورمیه ( 14 رودخانه ) ساخته و انشاء شدند که دگرکونی های اقلیمی مهم و تخریبات عظیمی به بار آوردند. همزمان احداث بزرگراه 15 کیلومتری اورمیه/ تبریز بر روی دریاچه صدمات بزرگی به گردش موج و آب در سطح و بستر دریاچه وارد کرد. رژیم با شعار خودکفایی در کشاورزی به تولیدات سنتی منطقه که بیشتر تاکستان، درختان بادام و نظائر آن بود پایان داد و کشت چغندر قند و سیب درختی را که به آب بیشتر ( 5 برابر تاکستان ) تا چند برابر نیاز دارند را تشویق کرد، در مدت کوتاهی ساختار سنتی و کشاورزی منطقه بهم خورد، هزاران چاه عمیق بستر دریاچه را بصورت آبکش تغییر دادند.علی رضا دایمی، قائم مقام وزیر نیرو در کقتگو با روزنامه « شرق » می کوید: بیش از 30 هزار چاه غیر مجاز در حوزه دریاچه حفر شده، در سال چیزی حدود 10 میلیارد متر مکعب برداشت بیش از حد مجاز انجام می شود. محمد درویش، مدیر کل مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست با یادآوری انتقام دریاچه با توفان نمک می کوید: تا تهران را می تواند تحت تاثیر قرار دهد و اضافه می کند، در این مدت وسعت اراضی کشاورزی از 120 هزار هکتار در سال 1370 به 680 هزار هکتار ( بیش از 5 و نیم برابر) افزایش یافته که بطور متوسط هر هکتار به ده هزار متر مکعب آب نیاز دارد
دریاچه اورمیه با خطای انسانی و حمایت دولت همچنان بسوی نابودی پیش می رود، این دریاچه با 6 هزار کیلومتر مربع، بزرگترین دریاچه کشور و 6 امین دریاچه شور جهان است که در سال 1352 در فهرست پارک های ملی به ثبت رسیده و زیستگاه انواع جانوران و گیاهان منحصر به فرد شناخته شده و از سوی یونسکو هم برای حفظ و محافظت در نظر گرفته شده است، دریاچه حال و روز وخیمی دارد که دیگر فلامینگو ها، پلیکان ها، لک لک و... مانند گذشته در آن اطراق نمی کنند تا از سخت پوستانی مانند آرتمیا تغذیه کنند.
حسن روحانی چند ماه پیش از انتخابات اولین دوره اش در سفر به اورمیه به مردم قول داد که دریاچه اورمیه را نجات خواهد داد و ادامه داد که خشک شدن دریاچه زخم بزرگی بر اکوسیستم منطقه وارد خواهد کرد، بعد از اتنخابات در دوره نخست ستاد احیای دریاچه اورمیه را به دبیری عیسی کلانتری تشکیل داد تا با همکاری مراکز دانشگاهی ایران از جمله دانشگاه شریف و مراکز علمی دیگر کشور ها، راه کار های برون رفت از بحران دریاچه را مورد بررسی قرار دهند. ولی در دروه نخست ریاست جمهوری اقدام مهمی صورت نگرفت و دریاچه تا نابودی کامل (88 درصد خشک شد ) پیش رفت.کلانتری با نا امیدی گفت که در جلسه سیاست گذاری های ستاد با مشکلات مالی دولت روبرو شدیم و در شرایط کنونی هم آن همچنان ادامه دارد، ما باید به دنبال منابع دیگری غیر از منابع دولتی باشیم. در این دوره سخنی از بودجه و اعتبارات پیرامون احیای دریاچه به میان نیآمد. اسماعیل کهرم، مشاور معصومه ابتکار رئیس سازمان محیط زیست در این رابطه گفت: دولت مشکلات مالی دارد ولی کار هم نمی کند، در جنگ عراق سه شیفته کار می کنند! اما اکنون 6 ماه از سال گذشته هنوز بودچه دریاچه مشخص نیست، در سال 95 از بودچه هزار و 800 میلیارد تومانی به ستاد تنها 300 میلیارد دادند، آنهم به صورت « اوراق قرضه » و در سال های پیشین هم به همین صورت. این نشان دهنده آن است که رژیم خواهان نجات دریاچه اورمیه نیست و با وقت کشی اهداف دیگری در سر دارد، که به نظر می رسد بخشی از آن بهره برداری از نمک دریاچه است که گاهی مجوز برداشت آن را هم صادر کرده است. عبدالصمد سرتیبی معاون امور معادن استان می گوید: که وزارت نیرو در سال 93 تخمین زده است که 6 میلیارد تن نمک به ارزش 100 میلیارد دلار در دریاچه وجود دارد و برخی از منابع دیگر مقدار آن را 14 میلیارد تن به ارزش 240 میلیارد دلار ارزیابی می کنند.
با خشک شدن دریاچه اورمیه 14 میلیون انسان در خطر قرار می گیرند، نه تنها نابودی کشاورزی تا شعاع 500 کیلومتر ادامه می یابد، بلکه میلیون ها انسان به بیماری های تنفسی، پوستی و سرطانی گرفتار می شوند، قربانعلی سعادت، استاندار آذریابجان غربی به خبرگزاری « ایسنا » می گوید: احیای دریاچه در سال 92 برای روحانی « جدی » بود ولی اکنون دغدغه دولت دریاچه نیست. هر چند اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در دیدار از استان آذربایجان غربی با تکرار همان وعده وعید های پیشین می گوید: اگر نیاز باشد میلیارد ها دلار اعتبار خارجی برای دریاچه اختصاص می دهیم و طرح های انتقال آب از خارج را اجرا می کنیم و حتما این کار را انجام خواهیم داد و اضافه می کند : پساب بازچرخانی آب از تبریز، اورمیه و دیگر شهر ها بعد از تصفیه هم جزو مصوبات و در دستور کار است.این گفتار نشانگر سر در گمی دولت در انتخاب راه کار و اجرای برنامه های سازنده در راستای نجات دریاچه اورمیه است. رژیم درمانده با کاربرد انشاء و تشکیل ستاد های گوناگون به وقت کشی و روزمرگی ادامه می دهد.میلیارد ها ثروت ملی را در راستای سیاست های جاه طلبانه خود در درون و برون کشور هزینه می کند.سال ها است فعالین اجتماعی و محیط زیستی آذربایجان را که گاهی بصورت نمادین در اطراف دریاچه اجتماع می کنند تا بطری های آب را در دریاچه بریزند، دستگیر و با پرونده امنیتی به زندان می فرستد.
رژیم قادر به مدیریت و احیای دریاچه نخواهد بود، زیرا گرفتار بیماری بدبینی و وحشت از مردم شده است که هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گیرد، مردم آذربایجان با خودباوری و تلاش قادر به احیای آن هستند، در مرحله نخست باید زمینه همکاری بین مردم فراهم شود و ارزش این نگین گران بها برای توده های مردم آذربایجان شناخته شود، واقعیت این است که بحران دریاچه با سیاست گذاری های رژیم آغاز شده و پیش رفته است، به نظر نمی رسد که رژیم تمایلی به پایان بحران و نجات آن داشته باشد و تا کنون هم در این راستا عمل کرده است....
محمد حسین یحیایی  
mhyahyai@yahoo.se.
.
.

No comments: