Jan 27, 2019

تحولات منطقه بعد از اعلام خروج آمریکا از سوریه - 2

علی قره جه لو
در نوشته قبلی، "آمریکا و عقب نشینی از سوریه، پایان جهان تک قطبی -1" اشاره کردیم که عقب نشینی آمریکا از سوریه، از یک طرف نتیجه بار مالی سنگین بلند پروازی های آمریکا در حفظ برتری جهانی خود، و از طرف دیگر، نتیجه حمایت کشورهای منطقه از سوریه، و اتحاد عمل آنها در مبارزه علیه آمریکا بود.   چرا که اصولا، در مرکز "پروژه خاورمیانه بزرگ" آمریکا، تجزیه چهار کشور، و ایجاد "کردستان بزرگ" قرار داشت، که قرار بود، هم "امنیت" اسرائیل را تضمین، و هم، بعنوان تخته پرش و پایگاهی علیه رقبای اصلی آمریکا یعنی روسیه و چین مورد استفاده قرار گیرد:
"روسیه و ایران از مبارزه عراق، سوریه و ترکیه علیه جنگ های نیابتی آمریکا که بوسیله سازمان های سلفی و کردی پیش برده می شد، به شکل همه جانبه ای دفاع کردند.  حمایت این کشورها از سوریه، قدم به قدم در نزدیکی و اتحاد عمل این کشورها علیه آمریکا، و ایجاد شرایط شکست و عقب  نشینی آمریکا از سوریه را فراهم کرد".
عکس العمل در مقابل تصمیم عقب نشینی آمریکا
عقب نشینی آمریکا سبب عکس العمل های  متفاوتی در میان کشورها، نیروهای سیاسی و افکار عمومی جهان شد که می توان به برخی از آنها اشاره کرد:
1)
-  وزیر خارجه فرانسه  Jean - Yves Le Drian  اعلام کرد، " فرانسه بدون راه حل سیاسی نیروهای خود از سوریه را بیرون نخواهد برد".  مشاورین ماکرون نیز بعد از دیدار با مسئولین "نیروهای دموکراتیک سوریه"  SDF گفته اند که به حمایت از SDF ادامه خواهند داد.  (1)

-  سخنگوی وزارت خارجه روسیه "ماریا زاخارووا" در رابطه با تصمیم آمریکا به خروج از سوریه اظهار داشت:  "آمریکا برای ماندن در سوریه دنبال بهانه می گردد، در رابطه با استراتژی آمریکا در سوریه قدم مشخصی ندیده اند، به جدی بودن آمریکا  در مورد عقب نشینی مطمئن نیستیم".

-  وزیر دفاع سابق آمریکا " چاک هاگل"  Chuck Hagel  در مصاحبه ای  که با کریستین امانپور در تلویزیون CNN کرده به ارزیابی خود از سیاست آمریکا در سوریه پرداخته و می گوید:  "ممکن است که تصمیم ترامپ بدون مشورت با مقامات امنیت ملی باشد، ولی بهر حال زمان بندی این تصمیم نادرست بوده است".  او در مقابل این سوال که آیا سیاست آمریکا در سوریه درست بوده است یا نه، پاسخ می دهد:  "خطای بزرگی بود، این بزرگترین خطای سیاست خارجی اوباما بود.  رهبری جهانی آمریکا دیگر پایان یافته است".

-  در رابطه با عقب نشینی آمریکا از سوریه مدتی بود که خبرهای ضد و نقیضی می رسید، ولی دو موضع گیری اخیر و رسمی از مقامات بلند پایه آمریکا به این روند صراحت بخشید.  یک مقام رسمی پنتاگون اعلام داشت:  " چیزی تغییر نیافته است، ما از بولتون (جان بولتون مشاور امنیت ملی)  دستور نمی گیریم". (جان بولتون قبل از سفر به ترکیه، در اسرائیل اعلام کرده بود که شرط عقب نشینی از سوریه تضمین دادن ترکیه دایر بر عدم پاکسازی  PKK/PYD  از شرق رود فرات است).  از طرف دیگر سرهنگ "شین رایان"  Sean Ryan سخنگوی "ائتلاف تحت رهبری آمریکا" در یک یادداشت کتبی به خبرگزاری اسوشیتدپرس اعلام کرد:  "روند عقب نشینی از سوریه بشکل برنامه ریزی شده ای آغاز شده، در وحله اول تجهیزات نظامی را تخلیه می کنیم".  (2)

-  "تری میسون"  Thiery Meyssan  مفسر و محقق سرشناس که در وب سایت  Voltaire می نویسد معتقد است: "عقب نشینی آمریکا از سوریه و افغانستان و استعفای  ژنرال "ماتیس" Mattis   (وزیر دفاع)، زیر و رو شدن "نظم جهانی را تائید می کند.   آمریکا دیگر نه در زمینه  اقتصادی و نه در زمینه نظامی در مرتبه اول جهان قرار ندارد.  آمریکا ادامه جنگ بنام منافع سرمایه ماوراء ملی را رد می کند.  متفقین سابق، وقتی عروج روسیه و چین را قبول می کنند، بدین معنی است که  فروپاشی متفقین تحت رهبری آمریکا آغاز شده است".

-  اقتصاد دان روس "ایوان دانیلف"  Ivan Danilov در مصاحبه با "اسپوتنیک"Sputnik   می گوید:   "آمریکا دیگر قادر نیست که در هر نقطه حساس جهان نیرو نظامی مستقر داشته باشد، از این رو کوشش می کند کارهای خود را به مقاطعه کارانی چون عربستان سعودی، امارات متحده عربی، لهستان ... محول کند.  دانیلف پیش بینی می کند که:  "سال 2019 ، سال اعلام رسمی پایان نقش "پلیس دنیا" و "ژاندارم جهانی" آمریکا خواهد بود".

2)
-  از نویسندگان پر تجربه "نیویورک تایمز"  "راد نوردلند"  Rod Nordland در مقاله ای تحت عنوان: "بنظر می رسد که خروج آمریکا خیانتی به کردها و لطفی به داعش است"، به نظرات برخی از "تحلیل گران رسمی" جا داده است که نشان می دهد که تحلیل گران رسمی از چه دیدگاهی به خروج آمریکا و نتایج آن می اندیشند:

-  "آلان حسن"  روزنامه نگار کرد در ایمیلی که به نوردلند فرستاده می نویسد:  "شوکه شدیم، وضعیت در اینجا بسیار منفی است".

-  "اصلی آیدین تاش باش"  Asli Aydıntaşbaş نویسنده  و روزنامه نگار ترک که عضو "شورای روابط خارجی اروپا"  (ECFR) است به نوردلند می نویسد:  " ایالات متحده آمریکا در آستانه خیانت دیگری به کردهاست".

-  مدیر خاورمیانه "گروه بحران بین المللی"  Joost Hittermann  نظر خود به نوردلند را چنین بیان می کند:  کردها بدون حمایت آمریکا دست خوش مسیر باد خواهند شد".

"تحلیل گران" فوق، که عموما نظرات "رسانه های جریان اصلی" یعنی نئوکان ها را انعکاس می دهند، در واقع، با زبان بی زبانی از آمریکا می خواهند که سوریه را ترک نکند!  

3)
-  "آمریکا و روسیه سازش کردند"
-  "آمریکا و روسیه در خصوص طرح فدراسیون در سوریه توافق کردند"
-  " نباید عجله کرد، آمریکا برمی گردد"
-  "خدا می داند آمریکا چه امتیازی {از ترکیه} گرفت"

باور مشترک نظرات فوق که شامل بسیاری از نیروهای سیاسی چه در ایران و چه در ترکیه نیز می شود، این است که آنها صمیمانه به شکست ناپذیر بودن آمریکا ایمان آورده اند.  ولی این صمیمیت، چاره ای برای بیگانگی آنها با واقعیت های موجود، نیست.  روسیه، ترکیه، ایران، و عراق نه تنها در سوریه، بلکه در شرق دریای مدیترانه و دریای اژه نیز بطور عینی در مقابل طرح های آمریکا، در یک جبهه قرار دارند.  سوال این جاست، وقتی آمریکا بعد از هفت سال جنگ تحمیلی - نیابتی با دست عوامل سلفی و سازمان های کردی خود علیه سوریه، نتوانست سوریه را تجزیه و "فدراسیون دموکراتیک" خود را تاسیس کند، با خروج آمریکا از سوریه  PKK/PYD/YPG  با کدام نیرو می خواهد در سوریه "منطقه خود مختار" و یا "فدراسیون" بسازد؟   واقعیت این است که یک تازی آمریکا همراه فدراسیون سازی اش - که نهایتا قصد تکه پاره کردن چهار کشور منطقه را داشت -  با شکست رویرو شده است.  از این رو ابزارها و پیاده نظام آن در منطقه نیز بی پشت و پناه مانده اند. 


توضیحات:

(1)   فرانسه حدود 5 هزار نیروی نظامی در مناطق مختلف شمال شرق و جنوب شرق سوریه دارد، ولی عمده نیروهای آن  در "منبیچ" ، "رکه"، و "کوبانی" متمرکز هستند.   فرانسه با قدرت محدود خود قصد دارد تا در غیاب آمریکا وظیفه حفاظت از PKK/PYD  در سوریه را به عهده گیرد!   با خروج آمریکا، حفاظت از مناطق پایگاهی آمریکا در سوریه نیز به عهده عربستان سعودی و امارات متحده  عربی گذاشته شده است.

(2)   خبرهای ضد و نقیضی که بدنبال اعلام خروج آمریکا از سوریه می رسد، انعکاس تضادی آشتی ناپذیر بین جناح "نئوکان" و جناح "ملی گرا"ی ترامپ در هئیت حاکمه آمریکا است.  این تضاد به دنبال اعلام خروج از سوریه و سپس از افغانستان به شدت حاد شده تا جائی که صحبت از "عزل" ترامپ در رسانه های جریان اصلی می رود.  دانلد ترامپ در اکتبر 2015 در مصاحبه ای که با تلویزیون های CNN/NBC کرده بود عینا چنین گفته بود:

"اگر رهبر لینچ شده لیبی معمر قذافی و رهبر اعدام شده عراق صدام حسین در قید حیات بودند، خاورمیانه جای امن تری می بود.  به لیبی نگاه کنید و آنچه که ما در آنجا انجام داده ایم، لیبی نابود، و ازهم پاشیده است. به عراق بنگرید، به آنچه که ما آنجا انجام داده ایم، عراق محو و ویران شده است.  کشورهایی که با ترور هیچ رابطه ای نداشتند، امروز لانه ترور گشته اند.  آمریکا امروز، در سوریه به تروریست های دینی کمک می کند که بسیار بدتر از بشار اسد هستند.  اینها را چه کسی انجام می دهد؟  اوباما و هیلاری (کلینتون).

ترامپ با  اشاره به کودتای نافرجام سیا/ سازمان ترورفتح الله گولن در ترکیه ( 15 جولای 2016 ) نیز می گوید:  "مسئول هرج و مرج Chaos در ترکیه  کلینتون و اوباما هستند".

" دولت پنهان" Deep State  ، و یا "نظام موسس"  Establishment  که جبهه مشترک سرمایه جهانی، بانک های وال استریت، کارتل های نفتی، و صنایع دفاعی (جنگی) هستند، و نئوکان ها آنرا نمایندگی می کنند.  شعارشان عبارت از: "جنگ یک تجارت پرسود است"  War is good for business .   آنها معتقد اند که آمریکا را فقط جنگ نجات می دهد.  چاره بحران اقتصادی - سیاسی فقط جنگ است !   حزب دموکرات که در انتخابات نوامبر اکثریت مجلس نمایندگان را بدست آورد، امروز با جسارت بیشتری شروع به صحبت از عزل ترامپ کرده است.  آنها از  "راشیا گیت" سخن می گویند و قصد دارند با "واتر گیت" جدیدی ترامپ را برکنار کنند.  رسانه های بزرگ و جریان اصلی آمریکا که بازتاب دهنده صدا و سیاست نئوکان ها هستند، مانند سی ان ان، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، ان بی سی، رسانه های  مخالف و مستقل را متهم به دروغ گویی می کنند.  آنها مکانیسم سانسور جدید نئوکان، بنام  "نیوزگارد"  Newsguard  را برای خفه کردن صداهای مخالف در رسانه ها و رسانه های مجازی بیطرف مانند:  Russia Today, Mint Press, Zero Hedge, Global Reaserch را سازماندهی کرده اند که ظاهرا برای جلوگیری از انتشار اخبار و تفسیرهای دروغ است!   ولی کیست که نداند، که آنها خود بزرگترین دروغ گویان هستند، آنها بودند که حمله به عراق را با دروغ "سلاح های کشتار جمعی صدام"، و حمله به لیبی را به بهانه "حمایت از تروریسم قذافی"،  و دخالت در سوریه را به بهانه "بمب های شیمیایی رژیم بشار اسد" توجیه، و زمینه اشغال و نابودی آن کشورها را فراهم کردند".

علی قره جه لو 
25 ژانویه 2019

 

No comments: