Feb 25, 2017

بیست و پنجمین سالگرد نسل کشی خوجالی (قره باغ - آذربایجان)

علی قره جه لو

از نیمه دوم سال 1980 وقتی روند فروپاشی اتحاد شوروی آغاز شد، تنش بین آذربایجان و ارمنستان نیز شدت گرفت.  "جمهوری سوسیالیستی ارمنستان" با استناد به اینکه، اکثریت جمعیت بخش کوهستانی قره باغ را ارمنی ها تشکیل می دهند، مدعی الحاق این منطقه به ارمنستان گردید. (1)
در سال 1988 ارمنی های قره باغ خواستار جدایی از آذربایجان و الحاق به ارمنستان شدند، و مجلس قره باغ طی لایحه ای خواستار الحاق قره باغ به جمهوری ارمنستان گردید.  در عکس العمل به این حرکت، "جمهوری سوسیالیستی آذربایجان"، "وضعیت خود مختار" قره باغ را لغو و قانونی مبتی برالحاق قره باغ به آذربایجان را از مجلس گذراند. 
جواب منطقه خودمختار قره باغ، اعلام رفراندوم استقلال بود، که در نتیجه آن، "جمهوری منطقه کوهستانی قره باغ" در 6 ژانویه 1992 رسما اعلام شد، و این وضعیت سبب جنگ میان دو کشور گردید.
قره باغ از نظر تاریخی، بخشی از جغرافیای آذربایجان است، که دارای اهمیت استراتژیک بزرگی است.  ارتش ارمنستان در سال 1992 ، زمانی که آذربایجان درگیر کشمکش های داخلی تعیین کننده ای بود، با طرح و برنامه قبلی، و با همکاری مستقیم  نیروهای  نظامی شوروی مستقر در قره باغ،  در 12 فوریه 1992 از مرزهای آذربایجان گذشت و ابتدا، در دهات " مالی بیگلی" و "قوشچولار" 50 نفر از اهالی غیر نظامی این دهات را بقتل رساند.  سپس، در نیمه شب 26 - 25 فوریه 1992  "نیروهای ویژه" و زبده ارتش ارمنستان، که در جهت اجرای "هدف معینی" آموزش دیده بودند، با حمایت تیپ زرهی  366 ارتش شوروی، یک چهارم خاک آذربایجان را اشغال و در این مناطق مرتکب جنایات و نسل کشی هولناکی شدند. (2) 
در میان مناطق اشغالی، شهر "خوجالی" با 10 هزار نفر جمعیت، وجود کارخانه های متعدد، و تنها فرودگاه منطقه، هدف اصلی ارتش ارمنستان بود، زیرا خوجالی دارای اهمیت نظامی ویژه ای بود.  ابتدا خوجالی محاصره، و مدت ها با توپخانه سنگین کوبیده شد، چنانکه وقتی ارتش ارمنستان وارد خوجالی گردید، از جمعیت 10 هزار نفری آن فقط 3 هزار نفر در شهر باقی مانده بود.  در نیمه شب 26 - 25 فوریه مجموعا  613  نفر (شامل 83 کودک، 106 زن، 70  سالمند) بشکل بسیار وحشیانه ای به قتل رسیدند.  در این میان 487 نفر شدیدا  زخمی، و 1275 نفر نیز به گروگان گرفته شدند. (3)
بقیه اهالی شهر با امکانات "نیروهای مقاومت محلی" و در شرایط بسیار سخت زمستان توانستند به مناطق دیگر انتقال یابند.  این جنایات هولناک در حق مردم غیرنظامی، نه تنها در خوجالی، بلکه در تمامی مناطق اشغالی قره باغ، توسط نیروهای ارتش ارمنستان تکرار شد. 
جنایات قره باغ بمثابه یک نسل کشی تمام عیار
قتل عام هایی که توسط نیروهای ویژه ارتش ارمنستان در حق مردم بی دفاع آذربایجان انجام گرفت، بلحاظ ماهیت خود، در چارچوب تعریف نسل کشی 1948 سازمان ملل {ماده 2} قرار می گیرد.  زیرا این قتل عام ها، هم از نظر طرح و نقشه قبلی کادر رهبری دولت ارمنستان، هم از نظر قصد و نیت  آمرین جنایات، و هم روش های قتل عام قربانیان توسط باند های تحت امر ارتش ارمنستان از جمله:  در آوردن چشم، کندن پوست سر قربانیان، بریدن سینه زنان، دریدن شکم زنان حامله، بریدن و جدا کردن ارگان های مختلف، سوزاندن و زنده بگور کردن قربانیان، کشتن با شکنجه .... همگی در چارچوب تعریف نسل کشی سازمان ملل قرار می گیرند.  (4) 
نسل کشی خوجالی از زبان شاهدین عینی و مجریان جنایت
-   نویسنده فرانسوی "ژان، ایو، یونت"  Jan. iv. Yunet 
"ما شاهد فاجعه خوجالی هستیم، ما جسد صدها نفر غیرنظامی، زنان، کودکان، پیران را با چشمان خود دیدیم.  ارمنی ها به علت این که بسوی هلی کوپتر ما هم شلیک کردند، نتوانستیم فیلم برداری را تمام کنیم، ولی آنچه که از آن بالا دیدیم، برای درک شقاوت و بیرحمی آنها کافی بود.  این منظره دهشتناکی بود.  این جانیان ارمنی، که کودکان 6 - 5 ساله، کودکان شیرخواره، و زنان حامله را این چنین بیرحمانه به قتل رساندند را با هیچ کسی در دنیا نمی شود مقایسه کرد".
-  خبرنگار روزنامه "موسکوویسکی کومسومولتس" Moskovskiy Komsomolets، "نفتیانوی سیندروم"  Neftiyanoy Syndrom 
"اسیرانی هستند که بدرد زندگی نمی خورند.  صبح زود در زمستان، آنها را با پاهای برهنه روی یخ راه می برند، روی سرشان آب سرد می ریزند، شیشه ها را روی سرشان خورد می کنند، سپس دوباره به سلول هایشان برمی گردانند.  شکنجه اصلی بعد از این شروع می شود.  انگشتان آنها را لای در گذاشته و فشار می دهند، هنگامی که از شدت درد فریاد می کشند با باتوم های پلاستیکی کتک می زنند.  بیشتر آنها که تاب شکنجه را نداشتند، دیوانه می شدند.  در اثنای اشغال یک دهکده، ارمنی را دیدم که یک کودک را گرفته و او را دو شقه کرد، و سپس با بدن شقه شده او آنقدر به سر و صورت مادر و پدر کودک کوبید که بیچاره زن دیوانه شده و شروع به قهقه زدن کرد".
-  "زوری بالایان" Zori Balayan از چهره های معروف پروژه ی ارمنستان بزرگ است، که خود شرکت فعالی در نسل کشی قره باغ  داشته است، او دهشت آفرینی باند های وابسته به ارتش ارمنستان در خوجالی را چنین اعتراف می کند: 
"ما وقتی همراه "خاپارتور" عضو دیگر گروه، وارد یکی از خانه هایی که اشغال شده بود، شدیم، دختر 13 ساله ای را دیدیم که به دیوار میخکوب شده بود.  خاچاتور برای این که دختر فریاد نکشد، سینه بریده شده مادرش را توی دهان اش چپاند.  سپس، من با دختر همان کاری را کردم که پدرانش در حق کودکان ما کرده بودند.  پوست شکم، سر و سینه  او را کنده  و درآوردم.  به ساعت نگاه کردم، دختر بعد از 7 دقیقه از شدت خونریزی مرد.  از آنجائی که شغل اصلی ام طبابت بود، لذا یک هومانیست بودم.   از آنچه در حق کودک ترک انجام دادم و از شکنجه هایی که کردم، احساس عذاب وجدان نمی کنم.  بخاطر این که صدی یک انتقام مردم خود را گرفتم، روح ام مملو از شادی و غرور است.   سپس، خاچاتور جسد دختر را تکه تکه کرده و جلوی سگ ها انداخت.  عصر، همین کار را با 3 کودک دیگر کردیم.  من نیز مانند هر ارمنی میهن پرستی وظیفه خود را انجام دادم.  خاچاتور خیلی عرق کرده بود، ولی من در چشمان او، و در چشمان برادران دیگرم، حس انتقام و مبارزه قدرتمند انسان دوستی را دیدم.  روز بعد به کلیسا رفته و بخاطر از دست رفتگان سال 1915 و بخاطر آنچه که دیروز انجام دادیم، برای پاک کردن روح مان دعا کردیم".  (5)
آمرین و عاملین نسل کشی خوجالی هنوز هم آزادند!
با وجود گذشت 25 سال از نسل کشی خوجالی، با وجود اشغال %20 خاک آذربایجان و بیش از 1 میلیون نفر از شهروندان آذربایجان که از خانه و کاشانه خود رانده شده اند، و با وجود صدور 4 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل دایر بر تخلیه اراضی آذربایجان و لزوم بازگشت آوارگان به سرزمین خود، نه تنها اراضی آذربایجان تخلیه نشده، آمرین و عاملین جنایات هولناک خوجالی مجازات نشده اند، بلکه باندهای نژاد پرست و جنایتکار ارمنی در نزد ناسیونالیست های ارمنی قهرمانان ملی نیز تلقی شده و آزادانه می گردند.
توضیحات:
(1)  دلیل اکثریت یافتن جمعیت ارمنی در قره باغ، یک دلیل کاملا سیاسی، و مربوط به سیاست های اتحاد شوروی در رابطه با این منطقه بود.  چنانکه امروز، همه سازمان های بین المللی، از جمله سازمان ملل، قره باغ را بلحاظ تاریخی - حقوقی بخشی از خاک آذربایجان برسمیت می شناسند.
بعد از اعلام استقلال خود خوانده، "جمهوری منطقه کوهستانی قره باغ"  (6 ژانویه 1992) تاکنون هیچ کشوری آنرا برسمیت نشناخته، و کماکان آن منطقه بعنوان بخش جدا ناپذیر سرزمین آذربایجان برسمیت شناخته می شود.  و شورای امنیت سازمان ملل نیز تاکنون، 4 قطعنامه در این رابطه صادر کرده است.

(2)   در این رابطه می توانید به لینک مقالات  زیر مراجعه نمائید. 
-   مسئله قره باغ:  (بخش اول)  جنبه های حقوقی منازعه.  "جیحون ملازاده"، ترجمه :  علی قره جه لو
-   مسئله قره باغ:  (بخش دوم)  جنبه های مذهبی -  تاریخی منازعه.  "جیحون ملازاده"،  ترجمه:   علی قره جه لو

-  ژانویه سیاه،  در ژانویه 1990 ارتش شوروی برای سرکوب جنبش استقلال خواهی آذربایجان وارد باکو شد.  در روزهای 20 – 19 ژانویه  400 نفر از شهروندان  آذربایجان کشته و بیش از 700 نفر زخمی گردیدند.  اشغال اراضی آذربایجان بوسیله ارمنستان که با همکاری نزدیک ارتش شوروی صورت گرفت، در واقع عکس العمل رهبران شوروی به استقلال خواهی آذربایجان بود.  بهایی که آذربایجان برای مستقل زیستن پرداخت.  در این رابطه می توانید به لینک مقاله:  "در ورای رویدادها، چشم انداز یک خبرنگار عکاس ژانویه سیاه - باکو"، رضا دقتی - بتی بلر، ترجمه علی قره جه لو مراجعه کنید.  هفته نامه شهروند، 21 ژانویه 2000

(3)   در این رابطه می توانید به لینک مقالات زیر مراجعه کنید.
-  "یادواره قتل عام خوجالی"، "المان محمد اوف"،  ترجمه:  علی قره جه لو
-  "نسل کشی خوجالی"، ترجمه: علی قره جه لو
http://www.achiq.org/yazi/qerecelu%20xocali.htm

-   خانم "فاطمه آکتاش" Fatma Aktaş نماینده سابق پارلمان هلند، در گزارشی که در این زمینه به پارلمان هلند عرضه کرده خاطر نشان کرده است که 150 زن آذربایجانی در دست ارمنستان است، که از آنها بعنوان "مفقود الاثر" یاد می شود، که تاکنون خبری از آنها در دست نیست.

(4)  "آننا پایاتیان" Anna Payatyan  نویسنده و فعال اجتماعی مشهور ارمنستان، عضو گروهی است که خواستار محاکمه آمرین نسل کشی  خوجالی هستند.  آننا پایاتیان به مناسبت سالگرد نسل کشی خوجالی در صفحه فیس بوک خود می نویسد:  "آنهایی که فکر می کنند قتل عام کودکان، زنان و غیر نظامیان آذربایجانی تبلوری از وطن پرستی ارمنی است، فرزندان شیطان اند.  رهبران ارمنی مانند رابرت کوچاریان، تئرپطروسیان، وازگن سرکیسیان، سرژ سرکیسیان سرباز نیستند، همگی جزو باند ضد اطلاعات رژیم ارمنستان هستند، و بخاطر جنایت علیه خلق آذربایجان و جنایت علیه بشریت باید محاکمه شوند.  این جانوران را باید بدون محاکمه تیرباران کرد.  آنها لکه ننگی بر پیشانی خلق ارمنی هستند".  در این رابطه می توانید به لینک زیر مراجعه کنید.

(5)  "زوری بالایان"، Zori Balayan  متولد "خان کندی" مرکز قره باغ است. او پزشگ، روزنامه نگار و در  سال 1989 نماینده مجلس اتحاد شوروی بود.  در عملیات قتل عام مردم خوجالی شخصا شرکت و کشتار و شکنجه هایی را که در حق مردم بی دفاع و غیرنظامی آذربایجان مرتکب شده بود در کتابی تحت نام "احیای روح مان" در سال 1996 به زبان ارمنی نوشته به تفصیل شرح داده است.  بالایان یکی از طراحان اصلی حمله تروریستی به متروی باکو در سال 1994 نیز بود.  نام اش در بولتن قرمز پلیس بین المللی و تحت تعقیب بود.  او نهایتا در ایتالیا  دستگیر شد، ولی با فشار دولت ارمنستان، تحویل دولت ارمنستان داده شده و سپس آزاد گردید!

No comments:

Post a Comment