Oct 22, 2019

ترکیه، و عملیات چشمه صلح

علی قره جه لو

"عملیات چشمه صلح"، به دنبال گفتگوی تلفنی، و توافق اردوغان - ترامپ،  در 9 اکتبر آغاز گردید.  گفتگوی تلفنی (6 اکتبر) در واقع دنباله مذاکرات درباره "منطقه امن" بود که بین هیئت های نظامی دو طرف در مذاکرات سه روزه (5 - 7 اگوست) انجام یافته و به بن بست رسیده بود.  بخاطر جلوگیری از شکست کامل مذاکرات، هر دو طرف از خواست های خود کوتاه آمدند، و نهایتا روی 32 کیلومتر عمق و 120 کیلومتر طول "منطقه امن" به توافق رسیدند.  مذاکرات  7 – 5 اگوست درباره عمق ( 10-5 کیلومتر)، طول (480 -120 کیلومتر) دور میزد، و این که "منطقه امن"، در کنترل کی باید باشد. 
آمریکا خواستار کنترل مشترک با ترکیه، و ترکیه خواستار کنترل انحصاری ترکیه بر منطقه امن بودند 
طبق توافق 6 اکتبر:  ترکیه عملیات خود در شمال سوریه را آغاز خواهد کرد و آمریکا از تمامی مناطقی که ترکیه عملیات انجام خواهد داد، عقب نشینی خواهد کرد.  مسئولیت زندانی های داعش به عهده ترکیه خواهد بود، و آمریکا، سلاح های سنگین YPG/SDG را جمع آوری خواهد کرد، و ترامپ و اردوغان در 13 نوامبر در واشنگتن اجلاسی برگذار خواهند کرد. 
ترامپ، در سال 2018  زمانی که عملیات نظامی در شمال سوریه، در دستور کار ترکیه بود اعلام کرده بود که از سوریه عقب نشینی خواهد کرد.  و اینبار، با آغاز "عملیات چشمه صلح" اعلام کرد، "ما در سوریه طرف نیستیم"!  در عین حال، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در عکس العمل به ترامپ، اعلام کرد که ترکیه از Air Tasking Order ( دستورکار هوایی)  کنار گذاشته شد.  یعنی اطلاعات دیده بانی و اکتشافی در اختیار ترکیه گذاشته نخواهد شد، که به معنای بستن فضای شمال شرق سوریه بر روی هواپیماهای ترکیه است.  ترامپ بدنبال آن اعلام کرد، "اگر به این ارزیابی برسم که ترکیه از چارچوب توافق خارج شده است، اقتصاد ترکیه را نابود می کنم، همچنان که قبلا کردم".  
با در نظر گرفتن اینکه تمامی این خط و نشان کشیدن های ترامپ و مخالفین اش معطوف به اختلافات درون هیئت حاکمه آمریکاست، توافق 6 اکتبر آمریکا - ترکیه را می شود چنین ارزیابی کرد:
-  آمریکا بر خلاف تبلیغات رسانه های جهانی - که در شکل دادن و هدایت افکار عمومی جهان در جهت سیاست ها و منافع "بشر دوستانه" خود ماهرند -  از شمال سوریه عقب نشینی نمی کند.
-  آمریکا از آنجایی که -  بعد از چندین ماه سر دواندن ترکیه -  عزم قطعی ترکیه در اجرای عملیات نظامی علیه  PKK/YPG را درست خوانده، قصد عقب کشیدن سازمان های تحت هدایت خود به جنوب منطقه امن را دارد، تا اینبار در جنوب منطقه امن آنها را زیر بالهای خود بگیرد.
-  هدف از تهدید های ترامپ و مخالفین اش در آمریکا، مانع شدن از فرا رفتن ترکیه از چارچوب مورد توافق، (توافقی موقتی و شکننده) از منطقه امن است.  بدین معنی که، اگر نتواند مانع عملیات نظامی ترکیه شود، بتواند حداقل در نقطه معینی آنرا متوقف کند. 
-  آمریکا هنوز PKK/YPG را کنار نگذاشته، و در چارچوب شرایط کنونی هر چه در توان دارد در حفاظت از آنها تلاش می کند، زیرا بعد از سرکوب النصره و داعش و خارج شدن آنها از معادلات منطقه، تنها نیروی وکالتی که در دست آمریکا باقی مانده استPKK/YPG   است، درغیر اینصورت هیچ بهانه ای برای ماندن نه تنها در سوریه، بلکه در عراق نیز نخواهد داشت. 
-  آمریکا اگر هم نتوانسته با توافق با "منطقه امن"  مانع عملیات نظامی ترکیه شود، با تهدید و تحریم قصد دارد تا آنرا از رسیدن به هف اصلی اش که همانا پاکسازی کامل PKK/PYD است، مانع شود.  در کنار تهدید و تحریم، "جنگ تبلیغاتی" تمام عیاری از طریق رسانه های غرب برای منفرد کردن ترکیه در نزد افکار عمومی غرب نیز براه انداخته است.  (1)
تصویر بزرگ
آمریکا از سال 1991 (جنگ اول عراق)، با ارتش و نیروهای مسلح خود دست به  دخالت مستقیم نظامی در خاورمیانه زد. ولی امروز، با گذشت کمتر از سی سال با مقاومت دولت های منطقه شکست خورده است.  پروژه خاورمیانه بزرگ آمریکا در تغییر مرزها و رژیم های کشورهای خاورمیانه در چارچوب استراتژی جهانی آمریکا نقش برآب شده است.  از این رو سازمان های ترور تحت هدایت آمریکا/ اسرائیل که ابزار طراحی منطقه بودند (داعش، القاعده، پ - ک - ک، پ -ی - د ..) بی صاحب مانده اند.  افول آمریکا در سطح جهانی، شکست پروژه ی خاورمیانه بزرگ، عزم کشورهای منطقه در حفظ استقلال و حاکمیت خود، شرایط مناسب را برای خلع سلاح PKK   بعنوان یکی از آخرین ابزارهای آمریکا فراهم کرده است.  لذا از منظر ترکیه، برای خلع سلاح و تسلیم  PKK و PYD (شاخه ی آن در سوریه)  دو شرط اساسی لازم است:
1)  عزم ترکیه در کار برد قوه قهریه برای یکسره کردن کار پ - ک - ک، با احتساب این واقعیت که پشت پ - ک - ک آمریکا و متحدین آن (اسرائیل، اروپا، عربستان سعودی) قرار دارند.  ترکیه در این زمینه اراده خود را نشان داده است.
2)  برای خلع سلاح و تسلیم پ-ک-ک زمینه های همکاری با روسیه، عراق، ایران و بویژه سوریه فراهم شده است.  دولت سوریه، در اثنای گردهمایی ترکیه، روسیه، ایران، در آنکارا (4 سپتامبر 2019) عفو عمومی اعلام کرد.  لذا، شرایط لازم برای زمین گذاشتن سلاح را برای گروههای مسلح سوری تحت کنترل ترکیه، در سوریه فراهم آورد.  بعلاوه، در 16 سپتامبر2019، ولید معلم وزیر خارجه سوریه در نامه ای رسمی خطاب به دبیر کل سازمان ملل تاکید کرد: "  PKK/YPG/PYD/SDG  سازمانهای ترور تحت کنترل آمریکا/ اسرائیل اند، و دولت سوریه مصمم است که تمامی سازمانهای ترور را از خاک سوریه پاکسازی کند".  این مسئله بسیار مهمی است که بیانیه خطاب به دبیر کل سازمان ملل نوشته شده و از لحاظ حقوق بین الملل دارای ارزش حقوقی زیادی است.  این بیانیه در ضمن خطاب به ترکیه است.  بدین معنی که، به افکار عمومی جهان اعلام می کند، بیایید با هم مشترکا حرکت کنیم.  روسیه، ایران و عراق در این زمینه خواهان حرکت مشترک ترکیه و سوریه اند.  چنانکه پوتین در گردهمایی آنکارا نیز تاکید کرد" از حرکت مشترک ترکیه و سوریه حمایت می کنیم".  و اضافه کرد که از ارتش سوریه در پاکسازی سازمانهای ترور در خاک سوریه حمایت می کند.  روحانی نیز روی احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه تاکید کرد.  در ضمن، چه روسیه و چه ایران تاکید کرده اند که "معاهده آدانا" ( 20 اکتبر 1998) که بین ترکیه و سوریه بسته شده است، زمینه حقوقی چنین همکاری را فراهم می کند.
وقتی صحبت از حاکمیت سوریه می شود، بدین معنی است که به غیر از نیروهای مسلح دولت سوریه هیچ سازمان مسلح دیگری نمی تواند در چارچوب حاکمیت سوریه باشد.  و این، راه حل اصلی پایان دادن به موجودیت گروههای مسلح  ترور در سوریه است.  راه حل قطعی، لازمه اش همکاری ترکیه با سوریه است.  تاکید روسیه و ایران روی معاهده آدانا  نیز معنایی جز این ندارد.  همکاری ترکیه - سوریه در برچیدن سازمان ترور پ-ک-ک در گذشته نتیجه داد، چنانکه اوجالان در سال 2000 رسما اعلام نمود که پ-ک-ک شکست خورده است.  همکاری ترکیه با سوریه و تسلیم پ-ک-ک، آخرین ابزار آمریکا در منطقه را از دست وی می گیرد.  چنانکه همکاری ترکیه،عراق، ایران در سپتامبر 2017 بدون کاربرد قوه قهریه، سبب نقش برآب شدن طرح "رفراندوم استقلال کردستان عراق" آمریکا/ اسرائیل گردید.  لذا، تنها راه حل، همکاری ترکیه - سوریه و تسلیم بی قید و شرط PKK/PYD است.
روشن نبودن هدف سیاسی در عملیات چشمه صلح
عملیات چشمه صلح، که دنباله "عملیات سپر فرات" و "عملیات شاخه زیتون" محسوب می شود، هم از لحاظ صلح داخلی و هم حاکمیت ترکیه بر مرزهای خود یک عملیات ضروری و اجتناب ناپذیر است.  مسلما هر عملیات نظامی دارای یک هدف مشخص سیاسی است.  لذا، هدف سیاسی عملیات نظامی باید درست تعریف شده و استراتژی مناسبی نیز برای تحقق آن دنبال شود.  ولی هدف سیاسی ترکیه هنوز روشن نیست.  عملیات نظامی ترکیه اگر صرفا ایجاد "منطقه امن" و سپس بازگرداندن پناهندگان سوری باشد، دارای پتانسیل و خطر سایه افکندن بر عملیات محقانه چشمه صلح، را دارد و می تواند مورد اعتراض متحدین ترکیه مانند روسیه و ایران نیز قرار گیرد، چنانکه روسیه و ایران در مورد احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه به ترکیه هشدار داده اند.  این مسئله، همچنین، می تواند تاثیرسوء بر روند آستانا هم بگذارد.  اگر هدف ایجاد "منطقه امن" باشد، در این صورت، ایجاد "منطقه امن"، کار پ-ک-ک را یکسره نمی کند، بلکه آنرا 40-30 کیلومتر به جنوب می راند.  یعنی پ-ک-ک (بخوانید آمریکا)  به موجودیت خود در جنوب منطقه امن ادامه خواهد داد.  (2)

ولی اگر هدف ترکیه، نه ایجاد "منطقه امن" ، بلکه پاکسازی کامل سازمانهای ترور تحت هدایت آمریکا باشد، در آن صورت دیالوگ با سوریه و هماهنگی عملیات نظامی با ارتش سوریه ضروری است.  دیالوگ و هماهنگی نیروهای مسلح دو کشور در این زمینه، دارای تاریخچه حقوقی و مشروعی است.  زیرا، "عهدنامه آدانا"  معطوف به پاکسازی سازمان های ترور است.  با عملی کردن عهدنامه آدانا میتوان هدف آمریکا در تاسیس یک دولت دست نشانده کردی در شمال سوریه را با شکست روبرو کرد.  هدفی غیر از این، هم هزینه زیاد دارد، وهم امکان اینرا به آمریکا می دهد تا بتواند "دستاوردهای" خود را حفظ کند، بعلاوه، خطر تجزیه سوریه را نیز بهمراه دارد. 
از طرف دیگر، اگر ترکیه خواستار حفظ استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه است، در آن صورت هیچ احتیاجی به تشکیل گروههای آلترناتیو نظامی/غیر نظامی در سوریه نیست (کاری که آمریکا ید طولایی در این زمینه دارد)، کافی است که دولت قانونی و مشروع سوریه را مخاطب قرار دهد، و رسما با دولت سوریه وارد مذاکره شود.  
نهایتا، "منطقه امن"  فقط در حرف "منطقه امن" است، زیرا موانع سیاسی و حقوقی بسیاری در راه تحقق آن وجود دارد که اشاره ای کوتاه بدان می تواند جدیت مسئله را روشن سازد.
-  در منطقه امن حاکمیت کدام دولت اعمال خواهد شد؟
-  در منطقه امن نیروهای مسلح کدام دولت بعنوان نیروی اعمال حاکمیت عمل خواهد کرد؟
-  در منطقه امن حقوق کدام دولت جاری خواهد بود؟
-  در منطقه امن دادگاههای کدام دولت دادرسی خواهد کرد؟
-  در منطقه امن فعالیت های اقتصادی، تجاری، امورحقوقی بنام کدام دولت انجام خواهد شد؟
-  در منطقه امن خدمات بهداشتی، آموزشی ... را کدام دولت انجام خواهد داد؟ 
چنانکه دیده می شود، هیچکدام از معضلات فوق روشن نیست، و این مسئله خود بخود می تواند دشمنی ها را بین ترکیه و سوریه شعله ور سازد، آب به آسیاب آمریکا و متحدین اش بریزد، و در یک کلام اگر "منطقه امن" هدف باشد، این هدف، نقض غرض است.
در روند آستانا، روی حاکمیت دولت سوریه تاکید، و با قطعنامه ای  حق حاکمیت دولت سوریه تضمین شده است.  لذا در سوریه تنها اتوریته مشروع، دولت سوریه است.  انحصار قانونگذاری، قضایی و اجرایی در انحصار دولت سوریه است.  دولت های دوست سوریه فقط می توانند در این زمینه به سوریه کمک کنند، ولی نمی توانند رقیب و یا شریک حاکمیت دولت سوریه شوند.
استراتژی که امکان تداوم آن وجود ندارد
استراتژی، استفاده از ابزارهای مناسب برای رسیدن به هدف را در بر می گیرد، از این رو، استراتژی، موضع گیری مناسب با هدف بوده، و، صف نیروهای دوست و دشمن را تعیین می کند.  در حالی که اگر هدف "منطقه امن" باشد، این هدف، دوستان ترکیه را از ترکیه دور، و ترکیه را منفرد می کند، و به جبهه مقابل، فرصت داده  و جرات می بخشد.  "منطقه امن" که از هم اکنون، شک و تردید دوستان ترکیه را درباره نیت ترکیه برانگیخته است چگونه خواهد توانست تداوم پیدا کند؟
پاکسازی ترور در خاک سوریه، باید با موافقت، و حداقل در چارچوب اطلاع دولت سوریه باشد.  حقوق بین الملل نیز کاملا ناظر براین امر است.  در دنیا هیچ دولتی، راه حل دیگری، جز حاکمیت دولت سوریه بر خاک سوریه را قبول نمی کند، زیرا این مسئله اساس و فلسفه موجودیت دولت های معاصر، که در منشور سازمان ملل متحد تاکید شده است، می باشد.  و اصولا تاسیس سازمان ملل نیز، در اصل، برای حفظ و تداوم حاکمیت دولت های عضو است نه چیز دیگر.  از آنجائی که "منطقه امن" به دلایل فوق نمی تواند پایدار هم باشد، از این رو، بهترین راه حل این است که از ابتدا، باید سیاستی اتخاذ گردد تا ضمن تضمین حق حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه، همه سازمانهای ترور تحت هدایت آمریکا از خاک سوریه و نهایتا از منطقه ریشه کن گردد.  (3)
توضیحات:

(1)  رسانه های جهانی مانند سی ان ان، بی بی سی، سی بی سی، آ بی سی، صدای آمریکا، آلمان، فرانسه، نیویورک تایمز ... گویی که از یک مرکز هدایت می شوند، با دادن اطلاعات و گزارشات نادرست به سیاه نمایی عملیات چشمه صلح ترکیه ادامه می دهند، تا جایی که خود ترامپ را به اعتراض علیه آنها برانگیخته است.  نمونه های این سیاه نمایی را در لینک های پایین می توان مشاهده کرد.   

در تقابل با تبلیغات رسانه های غربی علیه "عملیات چشمه صلح"، در ترکیه بیش از %90 مردم ترکیه، نه تنها با آمریکا مخالف اند، بلکه آنرا دشمن ترکیه تلقی می کنند، و حضور آمریکا در سوریه و عراق را بزرگترین تهدید علیه ترکیه می دانند.  عملیات چشمه صلح،  هم ملت ترک را متحد کرده است، و هم، احزاب سیاسی اپوزیسیون را نیز در دفاع از عملیات چشمه صلح با حزب حاکم هم صدا کرده است.  از این رو آمریکا در داخل ترکیه، عوامل و رسانه های طرفدار آمریکا/غرب را بسیج کرده، و به هر توطئه ای برای ایجاد جنگ سنی/علوی، ترک/کرد، تحریک پناهندگان سوری،  بمب گذاری  ... دست می زند، تا بتواند عملیات ترکیه را متوقف کند.
(2)  دولت سوریه در اوایل جنگ تحمیلی سازمانهای تکفیری/ وهابی علیه سوریه، به علت اجتناب از جنگ در چند جبهه، و طبق نقشه، شمال شرق سوریه را تخلیه کرد، آمریکا با استفاده از خلاء موجود، سازمانهای کردی را در آن مناطق جایگزین کرد.  جنگ سازمانهای کردی با داعش چیزی بیش از نمایش رسانه ای / هالیوودی نبود.   بار اصلی جنگ و شکست  سازمانهای تکفیری / وهابی  در اساس بر دوش ارتش سوریه/ عراق  و متحدین آن قرار داشت.   بزرگ نمایی تبلیغاتی "جنگجویان کرد"، "جنگجویان آزادی"، "سکولار"  زمینه سازی برای بخشیدن شمال شرق سوریه به PYD بود.  چنان که  آمریکا و اروپا امروز مخالف برگشتن پناهندگان سوری، به سوریه هستند.  قبلا می گفتند ما  هزینه را تقبل می کنیم  تا ترکیه از آنها نگه داری کند و از مهاجرت آنها به اروپا جلوگیری کند.  امروز، قصد اصلی خود را آشکار کرده و می گویند، ما مخالف بازگرداندن پناهندگان سوری به سوریه هستیم.  زیرا اینکار باید، "داوطلبانه"، "عادلانه"، و "موافق شان انسانی" پناهندگان باشد"!! ولی واقعیت ریا کاری و اشگ تمساح  کشورهای اروپا نسبت به پناهندگان سوری در جای دیگری نهفته است.  
30% خاک سوریه بوسیله  آمریکا تحت کنترل YPG  درآورده شده است.  اکثر منابع نفت، زمین های حاصلخیز کشاورزی، منابع آب و سد های سوریه در این منطقه  قرار دارند.  یعنی شاهرگ حیاتی سوریه قطع شده است، و سوریه بدون دستیابی به این منابع در طولانی مدت، قادر به ادامه حیات نیست.  ترامپ در آخرین توئیتی که فرستاده است (20 اکتبر) ابتدا به نقل از وزیر دفاع آمریکا "مارک اسپر" می گوید:  "آتش بس خوب پیش می رود، درگیریهای مختصری رخ دادند که زود تمام شد، کردها را در مناطق جدید مستقر می کنیم".  و سپس خود ادامه می دهد:  سربازان آمریکا در مناطق جنگ و آتش بس نیستند.  امنیت نفت را تامین کردیم.  سربازان را به خانه بر می گردانیم".
(3)  سیاست آمریکا در سوریه، حکایت خرگوش و تازی است.  آنها برای چهره سازی از سازمانهای کردی بعنوان "جنگجویان آزادی"، "سکولار"، به وحشت آفرینی سازمان های تکفیری/ وهابی / داعش  احتیاج داشتند و عملا آنرا سازماندهی کردند.  و نهایتا افکار عمومی جهان را در مقابل این انتخاب قرار دادند که شمال سوریه باید در تصرف داعش باشد یا سازمان های "سکولار" کرد؟  بسیار قابل تامل است، که در طول هشت سال جنگ تحمیلی، و اشغال 30% خاک سوریه بوسیله آمریکا، و ویرانی سوریه، کسی به یاد حق حاکمیت دولت سوریه نیافتاده بود.  چرا؟  زیرا سوریه متحد ایران است، و از نظر آنها، همین دلیل کافی است تا از حق حاکمیت سوریه در مقابل اشغال سوریه دفاع نکنند!  ولی وقتی ترکیه وارد ماجرا شد، همه یک شبه یاد حق حاکمیت دولت سوریه افتادند!  به این جماعت "سردرگم" چه باید گفت؟   درحالی که، جنایات و حتی جنایات جنگی سازمانهای مسلح کردی در سوریه، در اسناد سازمان ملل، سازمان دیده بان حقوق بشر، سازمان عفو بین الملل منعکس است، که چگونه  اکثریت ساکنین عرب و ترکمان شمال سوریه را پاکسازی و مجبور به ترک دیار خود کردند.  آنها حتی با کردهای مخالف منطقه نیز همان معامله را کردند.  چنانکه در میان پناهندگان سوری از شمال سوریه بیش از 300 هزار پناهنده کرد سوری در ترکیه پناه گرفته اند!  جنایات "جنگجویان آزادی" و "سکولار"  که نقش پیاده نظام آمریکا را بعهده گرفته اند، چنان حس کینه و انتقام جویی عمیقی علیه  همه کردها در نزد خلق های منطقه برانگیخته است که به این آسانی و به این زودی ها قابل ترمیم نخواهد بود.  این است ارمغان سازمان های ریز و درشت مسلح کردی به خلق کرد، به خلقی که به ناحق، ادعای نمایندگی آنها را یدک می کشند.   سازما نهایی که تا مغز استخوان، خود را در خدمت طرح ها و اهداف امپریالیستی دولت های غرب قرار داده اند، و هنوز هم که هنوز است، حاضر به درس آموزی از زشتکاری های خود نیستند.
 


علی قره جه لو  

20 اکتبر 2019

No comments: