Sep 17, 2017

سواستفاده اراذل جمهورى اسلامى ايران از كودك سربازان

معصومه قربانى


هفته قبل رسانه هاى جمعى و تبليغاتى رژيم جمهورى اسلامى ايران با هياهو اعلام كردند كه پيكر شهيد فهميده آذربايجان( حسين جنگجو)  بعد از سى و چهار سال دورى از وطن و آغوش خانواده به  وطن باز مى گردد و از چند روز مانده به بازگشت پيكر ادعايى تبليغات گسترده اى براى شركت در تشيع جنازه ايشان راه انداختند.
اين نوشته كوتاه به بررسى چرايى اين موضع و يا تبليغاتى كه اين چند روز براى مـرگ حججى بدست داعش سنى ، توسط داعش شيعى( جمهورى اسلامى ايران)  براه انداخته شده است مى پردازد.

كودك يازده- سيزده ساله جايش در مدرسه و كلاس درس است، او بايد از كودكى اش لذت ببرد فوتبال بازى كند، به سر و كول بچه ها بپرد، سگى و يا گربه اى و يا مرغ و خروسى داشته باشد در هنگام بازى با حيوانات دوست داشتن را ياد بگيرد تا وقتى كه بزرگ شد انسانى باشد كه سرشار از دوستى وعشق و محبت است.  اعزام كودك يازده ساله به جبهه و مرگش در سيزده سالگى مايه شرم و سرافكندگى نظام و سيستمى است كه آن كودك را عوض مدرسه از آغوش گرم خانواده جدا كرده و به جبهه فرستاده است. عكسى از چمران را با همراه با نقل خاطره اى از روابط چمران و كودك سرباز مزبور را  تكثير كرده اند و بدين نحو خواسته اند هم به كودك سرباز تشخص بدهند و هم چمران را تبليغ بكنند،اگر چمران از حضور كودكى يازده ساله كه تفنگ برداشته و در كنار او مى جنگيده است خبر داشته باشد اين نشان افتخار نظام نيست اين از اين امر مهم خبر مى دهد كه همه اجزاى جمهورى اسلامى از صدر تا ذيل دستشان آغشته به خون اتباع خود است. اين كودك سربازان اكثراً در ماههاى اول اعزام با تحريك احساساتشان توسط نوحه هاى اشخاصى مانند بلبل خمينى به روى مين فرستاده مى شدند و كشته مى شدند تا بردران سپاه را از كار تكنيكى مين روبى خلاص كنند و يا حتى توسط بسيحيان و سپاهيان بزرگسال كه اكثراً از اراذل اوباش و بچه بازهاى معروف بودند بهشان تجاوز جنسى مى شد. اين كودك سربازان نه نشانه افتخار كه مايه سرافكنده گى اين نظام هستند، درد و رنجى كه اين كودك سربازان و خانواده آنها از دست حاكمان سياهى و تاريكى كشيده اند روزى بايد شنيده شود و كسانى كه آنها را اعزام كرده اند بايد محاكمه شده و جوابگوى اعمال غيرانسانى خود باشند. هيچ كس در اين نظام بى گناه نيست، اينها مى خواهند با تخدير احساسات ملى براى گوشت دم توپ در سوريه و عراق نيرو جمع كنند و به خيال خودشان بازهم مردم را خر بكنند. اين جنايتكاران لازم است بدانند كه ما ديگر آگاه شده ايم و ما مى دانيم اين جنگ حاكمان بوده و است و ما لازم مى دانيم خودمان را براى اهداف انسانهاى پليدى كه در زندانها به تن و روان ما  تجاوز مى كنند خود را به كُشتن ندهيم. البته از كشته شدن باكى نيست اما اگر هم كشته شويم براى آزادى و شرافت انسانى مان جان خواهيم داد نه براى منافع آخوند و پاسدارانى كه در كمين مال و جان و ناموس ما نشسته اند. من و شما خوب مى دانيم كه فقط تروريستها و جنايتكارانى مثل ابوبكر بغدادي و بوكوحرام از كودك سربازان در ميدان جنگ براى اهداف خود استفاده مى كنند. امروز لازم است كسانى كه خود را به كورى و كرى زده اند بدانند كه كشورى ديگر هم از كودك سربازان براى مقاصد جنايتكارانه خود استفاده مى كند، من و شما خوب آن كشور و حاكمانش را مى شناسيم. البته بعضاً براى فهم اين نكته چيزى پربهاتر از سواد و دانش و آگاهى و علم لازم است و آن داشتن كمى وجدان به مقدار لازم است. اين روزها را به خاطر به سپاريد كه روزى عاملان اين كار به جرم به تباهى كشاندن زندگى كودكى سيزده ساله محاكمه خواهند شد. درست است كه زمانه غريبى است و من و شما حق داريم بترسيم اما روزى از ما خواهند پرسيد كه درست است و حق داشتيد كه بترسيد و اعتراضى نكنيد اما چرا در اين نمايشات حكومتى كه همه از طرف حاكميت حساب شده بود با شور و شوق شركت كرديد؟ اعتراض كردن و يا نكردن مسله اى شخصى است اما همراهى كنندگان با اين نمايشات حكومتى روزى بايد به خودشان و يا افكار عمومى توضيح بدهند كه لااقل آيا خودشان راضى مى شوند كه كودكان ده ساله شان همرزم ديوى بنام چمران و لات و لوتهاى ديگرى بدتر از چمران بشود؟ كودك ده ساله قربانى است، او حتى مسوليت كيفرى اعمالش را هم در اين نظام پارينه سنگى را هم به عهده ندارد، ننگ شرم أبدى بر پيشانى كسانى كه او را به جبهه فرستاده اند تا أبد خواهد درخشيد. نظامى كه كودكانش را عوض مدرسه به كشتارگاه مى فرستد فاقد مشروعيت لازم براى حكمرانى بر يك كشور است، اگر هيچ دليل ديگرى بر نامشروع بودن نظام جمهورى اسلامى نباشد اين قضيه كودك سربازان كه نظام از آنها براى تحميق مردم استفاده مى كند به تنهايى اين نظام عهد پارينه سنگى را از مشروعيت ساقط مى كند. اما قصد نظام جمهورى اسلامى از اين نمايشات چيست؟ دستگاههاى امنيتى- تبليغاتى رژيم  بمدت چند روز عكس كودك سرباز سيزده ساله اى را ركلام مى كردند و گويى كه كارى شاق كرده اند به مردم نويد مى دادند كه جسد فهميده آذربايجان در فلان روز تشيع خواهد شد و اتفاقاً در روز تشيع جنازه سرباز كودك مزبور مادر ايشان هم كه چند مدتى بود كه در حالت كما بودند فوت كردند و دوباره دستگاههاى تبليغاتى رژيم موجى تازه راه انداختند كه مادر سرباز كودك مزبور فراغ و جدايى را تاب نياورد و روح اش به روح فرزند پيوست. جالب اين است كه بمدد شبكه هاى اجتماعى سلبريتهاى دوگانه سوز شاغل در بى بى سى و راديو فردا و صداى امريكا هم كه هم سر در توبره امريكا و انگليس دارند و هم مشغول چريدن در آخور رژيم هستند مانند هميشه سعى كردند  با خبرگزارى فارس هماهنگ باشند و از موضعى سكولار و مردم پسند هم بدون اشاره به كودك سرباز بودن اين فرد، سعى كردند از قافله عقب نمانند و با شاخ و برگ دادن به اين قضيه مانند هميشه سرسپردگى خود را به جمهورى اسلامى نشان بدهند. حتى بعضى از هويت طلبان هم با هشتگ من لهجه دارم عكسى از كودك سرباز مزبور را به اشتراك گذاشتند و در آنجا مثلاً خواستند با برجسته كردن دليرى كودك سرباز مزبور، به سياست هاى تبعيض آميز آموزش و پرورش كه استخدام لهجه دارها را قدغن كرده است اعتراض بكنند و مثلاً بگويند ما هم وطن پرست هستيم هر چند لهجه داريم. همانطور كه عرض كردم در اينجا نه قصد توهين به خانواده جانباخته است و نه نگارنده  اين قصد را در مورد شخص كودك سرباز دارد كه كودك سرباز به خاطر صغر سنش مسول اعمال خودش نيست و خود قربانى اين سيستمى است كه او را عوض درس و مدرسه و آغوش خانواده به قتل گاه فرستاده اند و خانواده هم مانند هزاران خانواده ديگر يا از قضيه خبر نداشته است و يا اينكه قربانى تبليغات دستگاه تبليغاتى نظام شده است. در اينجا منظور روشن كردن قصد نظام از چنين سياه بازيها و نمايشات خيابانى است.
امروز قسمت بزرگى از مخالفان جمهورى اسلامى ايران مقهور پروپاگانداى تبليغاتى نظام شده اند و بعضى ها مانند پان ايرانيستها دخالت ايران را در امور سوريه و يمن و عراق را به فآل نيك گرفته و اين را در امتداد روياى بزرگ امپراطورى ايران ارزيابى مى كنند و  مذهبى هاى شيعه هم اين دخالت را در راستاى تحقق يافتن امپراطورى ام القراى اسلامى ارزيابى مى كنند و چپهاي سابق پِرو روس هم كه فكر مى كنند روح استالين در كالبد پوتين دميده شده است اين دخالت را جنگ بر عليه استكبار و امريكا و انگليس قلمداد مى كنند. بقول امام جنگ نعمت است و امروز اين نعمت همه مگسها را دور كثافتى بنام جمهورى اسلامى ايران جمع و متحد كرده است. بحران و هيجانات از روز اول تاسيس جمهورى اسلامى يكى از دلايل اصلى ماندگارى اين رژيم پارينه سنگى مى باشد. بحران و هيجان سبب تخدير روحيه عمومى و تبديل حقارت و كمبودهاى شخصى به جهل عمومى و جنون جمعى ميشود. تنها جنون جمعى برخاسته از جنگ عراق بود كه از فروپاشى اين نظام عصر حجر جلوگيرى كرد، اين رژيم عامدانه از سال شصت و يك كه صدام با قبول شرايط ايران آماده صلح بود از صلح امتناع كرد و با شعار جاهلانه راه آزادى قدس از كربلا مى گذرد دهها هزار نفر از مردم اين مرز و بوم را به كُشتن داد تا موقعيت حاكميتى خود را تثبيت كند و مخالفان خود را بدون هزينه از دم تيغ بگذارند. در شرايط جنگى كه احساسات وطن پرستانه مردم شكوفا مى شود و نوعى از تعصب جاهلانه بر مردم تسلط مى يابد اين نظام دست به هر گونه كشتارى از مخالفان خود زد و اكثر اين واقعيت دارد كه مردم در مقابل اين كشتار واكنشى كه لازم بود و بايد مى دادند ندادند. امروز هم كه پايه هاى مشروعيت رژيم سست تر مى شود و نداى نارضايتى از هر گوشه و كنار كشور برخاسته است، باز مسولين رژيم جمهورى اسلامى نداى شيپور جنگ را  مى نوازند تا باز هم  چند صباحى ديگر بر مردم حكمرانى كنند. همانطور كه عرض كردم نتيجه اين دخالت ويرانگر بر سياست داخلى ايران مشهود است و امروز بسيارى از مخالفين ديروز هر كدام با استدلالى ذيل سردار سليمانى سينه مى زنند. مثلاً ناسيوناليستهاى ايرانى كاشف به آورده اند كه عراقى ها و سوريه اى ها عرب نيستند و بعداً در پى هجوم اعراب حجاز، عرب زبان شده اند و در اصل آنها ايرانى تباران اصيل هستند كه جزو حوزه ايران فرهنگى هستند كه روزى بايد ذيل پرچم امپورطورى پرشيا متحد بشوند. الحق كه جمهورى اسلامى هيچ هنرى نداشته باشد اين هنر جمع كردن مگسان را دور خود را به نحو أحسن انجام مى دهد.

 در پايان لازم است عليرغم اينهمه بمباران تبليغاتى كه ميشود هنوز ما هوشيارى خود را از دست نداده ايم و درست است كه كم تعداد شده ايم اما ايستاده و رو در رو در مقابل اراذل و اوباش جمهورى اسلامى بطور روشن فرياد مى زنيم كه ما با كسى جنگ نداريم اين را بايد روشن به گوش همه برسانيم، اين جنگ حاكمان است و بهتر است خودشان هم مستقيماً در اين جنگ شركت كنند تا بلكه ماهم از شر وجود نحس شان راحت بشويم. اين نظام از بيكارى و فقر عمومى توام با ناآگاهى مردم سواستفاده مى كند و آنها را به كشتارگاه سوريه و عراق و يمن مى فرستد تا آقازاده هايشان براى تلقيح مصنوعى ميليونها دلار خرج كنند و بچه هاى را در كيلينكهاى خصوصى اروپا بدنيا بياورند در حالى كه روزانه صدهها كودك ايرانى بخاطر عوارض سو تغذيه جان مى سپارند. فريادهاى ضدجنگ و دخالت هاى ويرانگر جمهورى اسلامى ايران در كشورهاى همسايه بايد بلندتر شود، اينها به جنگ احتياج دارند تا مخالفت و نارضايتى داخلى را با تحريك احساسات خام ناسيوناليستى مردم با تهديد خارجى، خاموش و سركوب بكنند. بهتر است از يك سوراخ دوبار گزيده نشويم، اين شامبورت بازى فهميده آذربايجان يا حججى بازى رهبرانقلاب و نوچه هايش فقط براى تحريك احساسات ملى اهالى ايران و انحراف ذهن مردم از بى كفايتى  خودشان است. در سوريه و عراق و يمن دعواى شر و خير وجود ندارد، همه طرفين جنگ شر مطلق هستند. شركت در اين جنگ شر نه اخلاقى است و نه به سود مردم ايران و منطقه است و اصولاً جمهورى اسلامى ايران خودش دست كمى از داعش سنى ندارد و هيچ كارى نيست كه سربازان ابوبكر البغدادى انجام بدهند و سربازان امام سيزدهم و چهاردهم همان كار را با اتباع ايران انجام نداده باشند. مردم گرسنه هستند، آنها از بيكارى مفرط رنج مى برند، آنها از حداقل آزادى ملى و اجتماعى برخوردار نيست گول اينها را نخوريد ما با صداى بلند فرياد مى زنيم: گور پدر حرم و ديكتاتور خونريزى مانند بشار اسد و حسن نصرالله و ديگر شركاى تروريست جمهورى اسلامى. مردم آنقدر مشكل دارند كه قبر پدربزرگ خود را نمى دانند كجاست آنوقت نظام جمهورى اسلامى  با توسل به قبر كسى كه هزار و چهارصد سال قبل مرده است احساسات مردم را تهيج كرده و آنها را با تحميق كردن به كشتن مى دهد، اينها اگر خيلى به اين ياوه هايى كه مى بافند معتقد هستند آقازاده هاى "خوشمزه ژن برتر" خود را از تجارت شكر، برج سازى  و قاچاق كالا منع كنند و به آنجا بفرستند تا بلكه ثواب مضاعف كسب كنند. ما جنگ نمى خواهيم نه براى خود و نه براى ديگران، ما زندگى مى خواهيم. هر چند فلسفه وجودى جمهورى اسلامى ضد زندگى و مـرگ است اما انسان در طول تاريخ براى بقا و زندگى مجادله كرده است و اكنون هم چنين خواهد بود. مبارزه ما عصيان بر عليه مـرگ و سياه پوشى حاكمان است، هدف زندگى كردن و زيستن است هم براى خود و هم براى ديگران.

معصومه قربانى  .

No comments: